اسوه های هدایت

 

 

چگونه بعضى گناهان، تمام كارهاى خوب انسان را از بين مى‏ رود؟

چگونه بعضى گناهان، تمام كارهاى خوب انسان را از بين مى‏ رود؟

اگر شخصى 20 سال خدمت مفيد داشته باشد ولى فرزند كارفرماى خود را بكشد، اين عمل تمام خدمات او را از بين مى‏برد.
يك بمب كه منفجر مى‏شود و ساختمانى فرو مى‏ريزد، تمام زحمات انسان‏ها را در يك لحظه از بين مى‏ برد.
يك ناسزا، دوستى چندين ساله را به فراموشى مى‏ سپارد.
خوردن يك قاشق سم، تمام مراقبت‏هاى بهداشتى چند ساله را نابود مى ‏كند.
يك لحظه خواب در هنگام رانندگى، ماشين را به درّه پرتاب مى‏ كند.
يك لحظه فرو كردن چاقو در چشم، سبب نابينايى ساليان دراز مى‏ شود.
آرى، برخى گناهان همچون آتش، جنگل نيكى‏هاى انسان را سوزانده و به خاكستر تبديل مى‏كند. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «حَبِطَت اعمالهم»(سوره بقره، آيه 217.)
البتّه در برابر آيات حبط، آياتى داريم كه مى‏فرمايد: به خاطر يك كار شايسته، بدى‏هاى انسان محو مى‏شود. «مَن يؤمن باللّه و يَعمل صالحاً يُكفِّر عنه سيّئاته»(سوره تغابن، آيه 9.)
مثلِ كارگرى كه سالها بد كار مى‏كرده ولى يك لحظه وقتى وارد منزل كارفرما مى‏شود كودك كارفرما را مى‏بيند كه به استخر افتاده و در آستانه غرق شدن است، او را نجات مى‏دهد. اين عمل تمام بدرفتارى‏ها وكم‏كارى‏هاى او را جبران مى ‏كند. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: نماز به پا داريد كه آن حسنه‏اى است كه بدى‏ها و زشتى‏ها را از بين مى‏برد. «و أقمِ الصلوة... اِنّ الحَسنات يُذهِبنَ السَّيئات»(سوره هود، آيه 114.)

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
با توجّه به اختلاف شيوه‏ هاى امامان معصوم، آيا اهداف آنان متفاوت است؟

با توجّه به اختلاف شيوه‏ هاى امامان معصوم، آيا اهداف آنان متفاوت است؟

اصول و اهداف همه آنان ثابت است، ولى شيوه‏هايشان متفاوت است؛ گاهى حركات متفاوت است ولى هدف يكى است، مثلاً تيغه‏هاى قيچى بر ضد يكديگر حركت مى‏كنند ولى هدف يكى است و آن بريدن.
گاهى حركات گروهى كه در زمينِ ورزش مشغول مسابقه هستند، متفاوت است ولى هدف همه آنان برنده شدن گروه‏شان است.
آرى، هدف تمام امامان معصوم به تكامل رساندن مردم است، تكاملى جامع و كامل و بدون آفت ولى اين تكامل، زمانى با رفتن به جبهه جنگ است و زمانى با شركت در كلاس درس و گاهى با هجرت و گاهى با سكوت و...

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
با اينكه پيامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گريه مى ‏كنند؟

با اينكه پيامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گريه مى ‏كنند؟

اگر سالن بزرگى را با نور كمى روشن كرديم جز اجناس و اشياى بزرگ را نخواهيم ديد، ولى اگر همين سالن را با نور زياد روشن كرديم حتى يك پوست تخمه و ذره كاغذ ديده خواهد شد.
نور افراد عادى كم است، لذا تنها گناهان بزرگ خود را مى‏بينند ولى پيامبران و امامان معصوم كه از نور ايمان بسيار بالايى برخوردارند حتى اگر يك لحظه از عمرشان را به اعلى درجه ممكن بهره نگيرند، دست به دعا و گريه بر مى ‏دارند.
مثال ديگر: دراز كردن پا براى كسى كه درد پا دارد، نه حرام است نه مكروه، ولى مى‏بينيم كه گرفتاران به درد پا به هنگام دراز كردن پا از اطرافيان خود عذر خواهى مى‏كنند، زيرا براى آنان احترامى قائلند كه حتى از كار مباح خود شرمنده هستند.
مثال ديگر: گاهى افرادى كه در تلويزيون مشغول نقل اخبارند سرفه مى‏كنند و فوراً از تمام بينندگان عذرخواهى مى‏كنند، با اينكه سرفه كردن گناه ندارد ولى چون خودشان را در محضر مردم مى‏ بينند، عذرخواهى مى‏ كنند. اولياى خدا نسبت به ذات مقدّس او چنان معرفت و شناختى دارند كه اگر عبادات جن و انس را نيز داشته باشند، خودشان را مقصّر مى‏ دانند.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
چرا بعضى با ديدن معجزات و كمالات انبيا، باز هم ايمان نمى‏ آورند؟

چرا بعضى با ديدن معجزات و كمالات انبيا، باز هم ايمان نمى‏ آورند؟

انکار آن بزرگواران گاهى به خاطر تقليد نابجا از نياكان است، گاهى به خاطر حفظ منافع شخصى است و گاهى به خاطر خودبينى‏ها و تعصّب‏هاى نابجاست.
اگر در شب لامپى روشن نباشد، ستارگان آسمان را مى‏بينيم، امّا اگر چراغ خانه خود را روشن كنيم، ديگر نور بسيارى از ستاره‏ها را نمى‏بينم. كسى هم كه خود را ببيند، از ديدن كمالات ديگران عاجز مى‏ شود.
شخصى سوار بر اسب به نهرى رسيد كه آب كمى داشت و اسب مى‏توانست به راحتى از آب عبور كند لكن اسب ايستاد. صاحب اسب هرچه افسار حيوان را كشيد، اسب جلو نرفت، به پشت او كوبيد باز هم اسب نرفت. مرد حكيمى كه اين صحنه را مشاهده مى‏كرد به او گفت: آب را گل آلود كن، اسب از نهر رد مى‏شود. او آب را گل كرد، اسب حركت كرد و از نهر گذشت. صاحب اسب، حكمت اين كار را پرسيد، مرد حكيم گفت: آب كه تميز است، اسب خود را در آب مى‏بيند و حاضر نمى‏شود پا روى خود بگذارد، لذا حركت نمى‏كند. انسان‏هايى هم كه خود را ببينند (مقام خود، منافع خود، قبيله خود، حزب خود و...) حاضر نمى‏شوند پا روى آن بگذارند، لذا حركت و تكاملى ندارند.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
تفاوت خمس و زكات با ماليات‏هاى دولتى چيست؟

تفاوت خمس و زكات با ماليات‏هاى دولتى چيست؟

ماليات پولى است كه به دولت مى‏پردازيم تا به ما خدمات برساند. كوچه و خيابان را آسفالت كند، امنيّت ما را تأمين كند، درمانگاه و بيمارستان براى ما آماده كند، براى فرزندانمان مدرسه و دانشگاه بسازد. اين پول هزينه‏اى است كه نيازهاى ما را تأمين مى‏كند، شبيه پول‏هايى كه براى خوراك و پوشاك و مسكن خود خرج مى‏كنيم.
بنابراين ماليات، منافع عمومى ما را تأمين مى‏كند، امّا خمس و زكات پولى است كه از فرد گرفته مى‏شود، تا خرج محرومان و رفع مشكلات آنان شود.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
<< شروع < قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 بعدی > انتها >>

صفحه 7 از 13
 

قرآن آنلاين

آمار بازديدکنندگان

mod_vvisit_counterامروز430
mod_vvisit_counterاین ماه11456
mod_vvisit_counterکل بازدیدها920948