اسوه های هدایت

 

 

چرا ارثِ زن، نصف مرد است؟

چرا ارثِ زن، نصف مرد است؟

حقوق كارگرِ روز مزد بيشتر از كارمند رسمى است. اين به خاطر آن نيست كه شخصيّت كارگر از كارمند بيشتر است، بلكه به خاطر آن است كه براى كارمند، بيمه، بازنشستگى، مرخّصى، حقّ مأموريّت، حقّ مديريّت، حقّ عائله، سختى كار، بدى آب و هوا و... در نظر گرفته شده است كه اگر همه آنها محاسبه شود، حقوق كارمند از كارگر بيشتر مى‏شود.
اسلام، ارث زن را نصف مرد قرار داده ولى در عوض هزينه زندگى را از دوش او برداشته و هزينه‏هاىِ خوراك، پوشاك، مسكن و درمان او راتوسط مرد تأمين كرده است.
زن، سهم ارث خود را براى خود حفظ مى‏كند و تمام مخارج زندگى خود را از شوهر مى‏گيرد. به علاوه مهريه‏اى را هم از او دريافت مى‏ كند كه اگر مهريه و هزينه زندگى را در كنار سهم ارث بگذاريم، سهم زن بيشتر مى‏ شود.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
توبه چيست و چگونه بايد باشد؟

توبه چيست و چگونه بايد باشد؟

اگر راننده در مسيرى به انحراف رفت، پس از توجّه، از راهى كه رفته بازمى‏گردد، ولى اگر به مسير خود ادامه دهد و فقط به زبان بگويد: منحرف شدم، منحرف شدم، ماشين به مسير اصلى برنمى‏ گردد و هيچكدام از مسافران، عذر اين راننده را نمى ‏پذيرند.
توبه، يعنى بازگشت از خلافكارى و جبران گذشته، كه در اين صورت خداوند، هم توبه را مى‏پذيرد: «انّ اللّه يقبل التوبة»(سوره توبه، آيه 104) و هم توبه كننده را دوست مى‏دارد: «انّ اللّه يُحبّ التّوابين»(سوره بقره، آيه 222 )اگر مال كسى را به ناحق خورده است، به صاحبش برگرداند و اگر نمى‏خواهد شناخته شود، از طريق بانك يا واسطه ديگر، بدون آن كه خودش را معرّفى كند، مبلغ را به حساب او بريزد.
اگر كسى را آزرده، عذرخواهى كند. اگر نمازى را نخوانده، قضا كند. اگر حقّى را كه بايد اظهار كند، كتمان كرده است اعلام كند و به هر حال آنچه را خلاف كرده بايد به نحو مطلوبى اصلاح كند.
قرآن در كنار جمله «تابوا» فرمود: «واصلحوا»(سوره بقره، آيه 160.) يعنى توبه، همراه با اصلاحات و جبران كاستى‏ هاست.
توبه بايد فورى باشد، زيرا اگر گناهان جمع شوند، توبه مشكل مى‏شود. غبار روى لباس با فوتى برطرف مى ‏شود، ولى انبوه خاكِ روى زمين، با فوت برطرف نمى ‏شود.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
چرا خداوند انسان‏ها را متفاوت آفريده؟

چرا خداوند انسان‏ها را متفاوت آفريده و آيا اين تفاوت‏ ها ظلم نيست؟

یک دانشمند كه كتاب يا مقاله‏اى مى‏نويسد، حروف متفاوتى را در كنار هم قرار مى‏دهد تا مقاله‏اش كامل شود، امّا اگر تمام صفحات را تنها از يك حرف پر كند، ديگر آن مقاله نمى‏شود و مفهومى نخواهد داشت.
تفاوت حروف ظلم نيست، اگر شما كلمه «ادب» را نوشتيد، در اين كلمه حرف «الف» عمودى و حرف «ب» افقى و حرف «د» خميده است كه تركيب آن يك كلمه معنادار مى‏سازد. هيچ يك از اين حروف حق ندارد به نويسنده اعتراض كند و مثلاً «الف» بگويد: چرا من ايستاده‏ام؟ «ب» بگويد: چرا من خوابيده‏ ام؟ و «د» بگويد: چرا من خميده‏ام؟ زيرا ظلم در جايى است كه مثلاً حرف «د» قبلاً خميده نبوده و ما كمر او را خم كرده باشيم و يا از حرف «د» صداى ديگرى توقّع داشته باشيم.
امّا اگر از آغاز، «د» را خميده خلق كرديم و از آن انتظار صداى خودش را داشتيم، ظلمى در كار نيست.
چنانكه اگر يك قالى بزرگ را با چاقو تكه تكه كنيم و آن را به صورت چند قاليچه كوچك درآوريم، ظلم است، چون بزرگى را از او گرفتيم و كوچكش كرده‏ايم. امّا اگر از آغاز قاليچه‏هاى كوچكى بافتيم، اينجا ظلمى صورت نگرفته است، چون كمالى را از آن نگرفته‏ايم.
هيچ كس به مديران كارخانه‏هاى چينى‏سازى كه ظروف كوچك و بزرگ و متفاوتى را توليد مى‏كنند، ظالم نمى‏گويد، چون هيچ ظرفى از اوّل نبوده و از خود كمالى نداشته تا كمالش گرفته و به او ظلمى شده باشد.
تفاوتِ انسان‏ها در خلقت نيز براساس حكمت الهى است، نه آنكه ظلم به كسى باشد، زيرا از هر كس به همان مقدار كه به او داده شده، انتظار مى‏ رود نه بيشتر.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
علت ایمان نیاوردن برخی دانشمندان؟

چرا بعضى دانشمندان با اينكه عمر خود را در راه شناخت پديده‏ ها گذرانده ‏اند، به خدا ايمان نمى‏ آورند؟

خداپرستى مربوط به اراده انسان است، نه علم انسان. نجّارى كه دائماً نردبان مى‏ سازد از هيچ كدام بالا نمى‏رود، زيرا قصد بالا رفتن ندارد.
سوزن كه براى همه لباس مى‏ دوزد، خودش لباسى ندارد.
آئينه فروش دائماً در ميان آئينه‏هاى مغازه خود مى‏ چرخد، ولى ممكن است حتى يقه خود را صاف نكند، ولى عابرين با نگاه به يكى از آينه ‏ها، سر و صورت خود را مرتّب مى ‏كنند. بسيارى از دانشمندان نيز پديده‏ ها را شناخته‏اند، امّا قصد شناخت پديد آورنده را نداشته‏ اند.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
چه كنيم كه خدا را دوست داشته باشيم؟

چه كنيم كه خدا را دوست داشته باشيم؟

محبّت در گرو توجه به نعمت يا خدمت است.
ياد نعمت‏هاى خدا، علاقه ما را به او زياد مى‏كند، چه نعمت‏هاى عمومى و چه نعمت‏هاى خصوصى.
نعمت‏هاى عمومى از قبيل باد، باران، خورشيد، كوه‏ها، گياهان، خوردنى‏ها، آشاميدنى‏ها، همسر، فرزند، عقل، علم، زبان، چشم، گوش و ساير اعضا، نعمت شب و روز، خواب و بيدارى، آزادى و قدرت انتخاب و گرايش به خوبى‏ها و كمالات و تنفّر از بدى‏ها كه هر كدام از اين نعمت‏ها نباشد، زندگى بشر فلج مى‏شود.
راستى، اگر آب دهان ما شور يا تلخ بود، چه مى‏كرديم؟
اگر خداوند نعمت خواب و حتى غلطيدن در خواب را دو سه روز از ما بگيرد چه مى‏كنيم؟
نعمت‏هاى خصوصى، امكانات و استعدادهايى است كه خداوند به هر يك از افراد بشر عطا كرده است و اگر انسان فكر كند مى‏بيند چه بسيار نعمت‏هايى كه در اختيار اوست و ديگران به دلايلى از آن محرومند.
آرى، فكر كردن در نعمت‏هاى الهى، انسان را عاشق خدا مى‏گرداند و قرآن به اين امر سفارش كرده است. «فاذكروا آلاءَ اللّه»( سوره اعراف، آيه 69.)

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
<< شروع < قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 بعدی > انتها >>

صفحه 6 از 13
 

قرآن آنلاين

آمار بازديدکنندگان

mod_vvisit_counterامروز439
mod_vvisit_counterاین ماه11465
mod_vvisit_counterکل بازدیدها920957