آيا اطّلاع رسانى در همه جا لازم است؟ آيا دانستن همه چيز براى همه كس لازم است؟
بعضى از چيزها را اگر ندانيم بهتر است. قرآن مىفرمايد: «لا تسئلوا عن أشياء اِن تُبدَ لكم تَسُؤكم»(سوره مائده، آيه 101) از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار شود شما را ناراحت مى كند، سؤال نكنيد. اگر مسئولين سيلوها و انبارهاى غلّه به مردم اعلام كنند كه فقط تا چند وقت ديگر گندم داريم، همه مردم از همين الان ناراحت مىشوند و در تهيّه نان نزاعها شروع مىشود. در اينجا بايد مسئولين به جاى اطلاع رسانى به فكر چاره و خريد گندم باشند، نه آنكه مردم را در جريان بگذارند. آرى، هر دانستنى و هر اطلاعرسانى مفيد نيست. قرآن دانشها را سه نوع مى داند: الف) علمى كه مفيد است. حضرت موسى عليه السلام به خضر گفت: آيا به من اجازه مىدهى كه در سفر دنبال شما باشم تا از علمى كه به تو داده شده فرا گيرم و رشد كنم؟! «هل أتّبعك على أن تُعلّمن ممّا عُملّتَ رُشداً»(سوره كهف، آيه 66.) ب) علمى كه ضرر دارد. «و يَتعلّمون ما يَضُرّهم و لا يَنفعُهم»(سوره بقره، آيه 102) گروهى به سراغ علم سحر و جادو و يا دانشى مىرفتند كه ميان همسران را با فتنهانگيزى به هم زنند. ج) علمى كه نه مفيد است و نه مضرّ است. نظير دانستن تعداد نفرات اصحاب كهف كه آيا آنها سه نفر بودند يا چهار نفر يا كمتر و بيشتر. «ثلاثة رابِعُهم كَلبُهم و يَقولون خَمسةٌ سادسُهم كلبهم»(سوره كهف، آيه ) تعداد نفرات اصحاب كهف مهم نيست، آنچه مهم است آن است كه چگونه يك اقلّيت جوانمرد در جامعه پر از فساد، دين خود را حفظ كردند و براى حفظ عقيده و ايمان خود، از محيط گناه و شرك هجرت كرده و غارنشينى را بر شهرنشينى ترجيح دادند.
كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)
دليل موفقيّت انبيا كه مردم دستوراتشان را پس از قرنها عاشقانه انجام مى دهند، چيست؟
موفّقيّت انبيا دلائل زيادى دارد از جمله: 1- پاكى و حسن سابقه و سوز و خلوص آنان. 2- استدلال و منطق آنان، نه تحكّم و قلدرى. 3- عمل به آنچه مىگفتند و پيشگامى در عمل و استقامت تا پاى جان. 4- سعه صدر و خوش اخلاقى آنان. 5 - دستورات وتكاليفى مطابق فطرت و وعدههاى الهى. 6- جامعيّت دستورات نسبت به تمام مسائل فردى، اجتماعى، خانوادگى، روانى، اقتصادى، سياسى، بهداشتى، عبادى و... . 7- آسان و دلپذير جلوه دادن دستورات. به يك مثال توجه كنيد: كودكِ بيمار از آمپول مىترسد. پزشك براى اينكه او را آماده كند، كلماتى مى گويد، از جمله: 1- فرزندم! عزيزم! من تو را دوست دارم، 2- همه مردم و كودكان بيمار قبل از تو آمپول زدهاند، 3- درد آمپول چند لحظهاى بيشتر نيست، تحمّل كن تا خوب شوى، 4- اگر آمپول قابل تحمّل نيست، به جاى آن قرص و كپسول مىدهم. خداوند كه مىخواهد فرمان روزه گرفتن بدهد، همين شيوه را بكار مى برد. اول مىفرمايد: «يا ايّها الّذين آمنوا» اى كسانى كه به من ايمان و علاقه داريد! در اين عبارت يك نوع احترام، صميميّت و دوستى است كه انسان را آماده مىكند؛ بعد مىفرمايد: «كُتِبَ عليكم الصّيام كما كُتِبَ على الّذين من قَبلكم لَعلّكم تَتّقون»( سوره بقره، آيه 18) روزه گرفتن بر شما واجب شد، همان گونه كه بر مردم قبل از شما نيز واجب شده و نتيجه اش تقواى الهى است؛ پس از آن مىفرمايد: «ايّاماً مَعدودات» چند روزى بيشتر نيست. سپس مىفرمايد: «فمَن كان منكم مَريضاً او على سَفرٍ فَعِدّةٌ من ايّامٍ اُخَر»( سوره بقره، آيه) اگر كسى بيمار يا مسافر بود، برنامه ديگرى براى او قرار مى دهيم. آرى، تعبيراتى را كه خداوند براى فرمان روزه گرفتن بكار برده، نظير همان تعبيرات پزشك است كه كودكان را آماده مىكند. اين است رمز موفقيّت انبياعليهم السلام.
ولايت فقيه چيست؟
جامعه نياز به حاكم دارد، زيرا بدون مدير و رهبر دچار هرج و مرج مىشود و رهبر مردم مسلمان بايد اسلامشناس باشد و در ميان اسلامشناسان، باسوادترين، شجاعترين، باتقواترين، آگاهترين آنان نسبت به مسائل و حوادث جهان اسلام باشد و ولايت فقيه چيزى جز اين نيست كه حاكم امت اسلام شخصى مجتهد، دور از هوس، متقّى، بصير و شجاع باشد كه شناسايى اين افراد را خبرگان اسلامشناس به عهده دارند و خبرگان را خود مردم با شناختى كه از نزديك نسبت به دانشمندان متّقى دارند، انتخاب مى كنند.
چرا بايد در احكام دين، از مراجع تقليد كنيم؟
همه مردم در همه زمانها و مكانها، چيزى را كه نمىدانند از كارشناس مىپرسند. مراجع تقليد و علما نيز هنگامى كه مريض شوند از نسخه پزشكان تقليد مىكنند. بنابراين تقليد ريشه در تاريخ بشر دارد و ما در شناخت احكام دين به كارشناس دين مراجعه مىكنيم، چنانكه در امور ديگر به كارشناس آن رجوع مى كنيم. در قرآن مىخوانيم: «فَسئلوا اهل الذِّكر اِن كنتم لاتعلمون»(سوره نحل، آيه 43) اگر نمىدانيد از اهل ذكر سؤال كنيد. اين آيه نمىفرمايد: از هر عالمى سؤال كنيد، بلكه مىفرمايد: از عالمى سؤال كنيد كه اهل ذكر باشد، يعنى ياد خدا باشد، پروا و تقواى الهى داشته باشد، نسبت به دانستهها و آموختههاى خود فراموشكار نباشد. به گفته روايات، تقليد بايد از عالمى باشد كه علاوه بر علم و آگاهى در بالاترين سطح، عادل نيز باشد و افكار، گفتار و رفتارش بر اساس هوا وهوس وتمايلات نفسانى نباشد. ساختمانِ بدون پروانه و مجوّز قابل تخريب است مگر آنكه صاحبِ خانه آنگونه طراحى كرده باشد كه تصادفاً خانه او طبق مقرّرات مسئولين شهرسازى واقع شده باشد. عمل بدون تقليد نيز باطل است، جز آنكه اين عمل مطابق فتواى مرجع تقليدش باشد.
آيا شعارهايى از قبيل «مرگ بر آمريكا» و«مرگ بر اسرائيل» در مسجد و مكانهاى مقدّس صحيح است؟
قرآن در آخرين آيه سوره فتح در معرفى مسلمانان واقعى مىفرمايد: «اشدّاء على الكفّار رُحماء بينهم تَراهم رُكِّعاً سُجِّداً»(سوره فتح، آيه 29) آنان نسبت به كفّار سخت و نسبت به مؤمنان مهربان هستند، آنان را در حال ركوع و سجود مىيابى كه در صدد كسب رضاى خداوند هستند. در اين آيه، قبل از ركوع و سجود، «اشدّاء على الكفار و رحماء بينهم» مطرح شده است. شعار «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل» مصداق و نمونهاى براى عمل به آيه «اشدّاءُ على الكفّار» است كه در متن قرآن آمده است. البتّه نبايد تنها به سر دادن شعار اكتفا كرد كه بالاتر و بهتر از شعار، شدّت عمل است كه در سايه تحصيل، وحدت، ابتكار، خودكفايى، عزّت نفس، نفوذناپذيرى و دورى از هر نوع سازش و نرمشى كه سبب طمع بدخواهان شود، به دست مىآيد. قرآن به زنان پيامبر مىفرمايد: اگر تقوا داريد، با نرمى سخن نگوييد، تا كسى كه بيمار دل و هوسباز است، در شما طمع نكند. «اِن اتَّقيتُنّ فلا تَخضعنَ بِالقَول فيَطمع الّذى فى قلبه مَرَض»(سوره احزاب، آيه 32) امروز كه زنان پيامبر نيستند، اين آيه براى ما پيام مهم سياسى دارد و آن اين كه اگر مسلمانان تقوا دارند نبايد در هيچ برخورد و قرارداد و جهتگيرى سياسى، از خود نرمشى نشان دهند كه بدخواهان در ما و منافع ما طمع كنند. مهم آن است كه ما خود را نبازيم و چراغ سبزى به بدخواهان نشان ندهيم.
ويژه نامه ماه رمضان
مجیب | جهرم | مدرسه علميه زمانيه | مرکز جامع پاسخگویی به مسائل شرعی و اعتقادی حق نشر محفوظ است