فلسفه ماههای حرام
اصل حکم حرمت این چهار ماه( رجب، شوال، ذیقعده و ذیحجه )در قرآن اینگونه آمده:
«إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى کِتَـبِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَالأَْرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَ لِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْـلِمُوا فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ ...( شمار ماه ها به نزد خداوند، در کتاب الهى از روزى که آسمان ها و زمین را آفرید، دوازده ماه است چهار (ماه) از آن حرام است. دین درست این است. پس در آن (چهارماه) بر خویشتن ستم می کنید...) توبه(9)آیه(36(
از آنجا که حرمت ماه هاى حرام به زمان «حضرت ابراهیم» برمى گردد و در عصر جاهلیت به عنوان یک سنت به قوت خود باقى مانده بود و از سوى اسلام نیز به خاطر حکمت و فوایدى که داشته تأیید شد. می توان حکمتهایی برای این حکم بیان کرد.
از جمله فلسفه ها و فواید آن مى توان به احتمال پایان یافتن جنگ ها به خاطر مجال یافتن جنگجویان براى تفکر و اندیشه، دعوت به صلح و آرامش، امکان انجام مناسک حج، تجارت و بسیارى از امور دیگر، اشاره کرد.
نکته مهم آتش بس در جنگ است که حتى براى چند روز یا یک روز هم داراى اثر و فایده است. در دوران جنگ هاى بیست ساله ویتنام، براى آتش بس یک روزه تلاش مى کردند و این حکم، خود نشانه روح صلح طلبى اسلام است.) ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 7، ص 408.(
آخرین نکته در این زمینه اینکه منظور از حرام نمودن این چهار ماه، این است که مردم در این ماه ها از جنگیدن دست بکشند و امنیت عمومى در همه جا حکم فرما شود تا به زندگى خود و فراهم آوردن وسایل آسایش و سعادت خویش بپردازند و به عبادات و طاعات مشغول شوند(3). محمد حسین طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، ج9، ص: 359
دلیل دیگر
شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد.
به همین دلیل، امروزه در تمام قوانین جهان، اموری را با عنوان عوامل تشدید و تخفیف، در کنار قوانین کیفری و جزایی قرار می دهند؛ مثلاً بیماری روانی را عامل تخفیف و تکرار در جرم را عامل تشدید می دانند.
اسلام نیز از چهارده قرن پیش، عوامل تشدید و تخفیف را به صورتی جامع و جالب، هم در مجازات های دنیوی و هم در مجازات های اخروی، پیش بینی کرده است. در یک بررسی ساده، معلوم می شود که در اسلام، عوامل تخفیف از عوامل تشدید، بیشترند و این به خاطر آن است که اساس دین اسلام، بر رحم و عاطفه و هدفش، مهرورزی و هدایت است.
یکی از عوامل تشدید مجازات در اسلام، مکان و زمان جرم است؛ چنانچه جرمی در مکه مکرمه رخ دهد، مجازات، به علت قداست مکان مکه مکرمه، شدیدتر است. همچنین مجازات در ماه های حرام (ذی قعده، ذی حجه، محرم و رجب)، به علت قداست آنها، بیشتر است. بقره(2)آیه(194(
این نوع مجازات، به خوبی نشان می دهد که اهمیت جرم، تنها مربوط به جنبه ذاتی آن نیست؛ بلکه خصوصیات زمانی و مکانی، کاملاً در آن موثر است.
از سوی دیگر، بدیهی است که اگر کسی حرمت اماکن و زمان های مقدس را نگه نداشت، مشخص می شود که روح طغیان گری و جسارت او بیشتر است و چنین فردی، ضرر و خطرش برای جامعه، بیشتر است.
به علاوه اینکه در زمینه قانون نمی شود با این رویکرد احکام را بررسی کرد که نسبت به بعضی موقعیت ها به ظاهر اجحاف در حق کسی می شود چرا که احکام وقوانین به نسبت تمام جامعه ومصالح کلی جامعه اسلامی در نظر گرفته می شود و از این منظر حرمت ماههایی در میان جامعه بشری می تواند مصالحی داشته باشد از آن جمله که در بالا بیان شد.
توضیح بیشتر
همه روزها و شبها مخلوق خداست و هيچ زماني به خودي خود بر «زمان» ديگر برتري ندارد؛ ولي برخي از روزها، شبها و ماهها به خاطر علل و حوادثي، برتري و قداست خاصي پيدا ميكنند.
فلسفه ماههای حرام
یکی از مقررات جنگ و جهاد اسلامی احترام به ماههای حرام است. تحریم جنگ در این 4 ماه ، یکی از طرق پایان دادن به جنگ های طویل المدّة و وسیله ای برای دعوت به صلح و آرامش بود؛ زیرا هنگامیکه جنگجویان 4 ماه از سال اسلحه را به زمین بگذارند و صدای چکاچک شمشیرها یا صفیر پلوله ها خاموش شود، و مجالی برای تفکّر و اندیشه بوجود آید، احتمال پایان یافتن جنگ بسیار زیاد است.همیشه ادامه یک کار با شروع مجدّد آن پس از خاموش شدن تفاوت دارد و دومی به مراتب مشکل تر است.
فراموش نمی کنیم در دوران جنگ 20 ساله ویتنام چه اندازه زحمت می کشیدند تا یک آتش بس 24 ساعته، در آغاز سال نو مسیحی یا مانند آن بوجود آورند. ولی اسلام برای پیروان خود هر سال یک آتش بس 4 ماهه اعلام میدارد و این خود نشانه روح صلح طلبی اسلام است.
با توجه به این نکته که شاید بتوان ادلّه و فلسفه های دیگری هم یافت و خیلی فلسفه ها و اسرار علمی در دین موجود است که به ما نرسیده و نیاز به کنکاش بیشتر دارد.
1- نه تنها این حرمت از آئین ابراهیم علیه السلام بوده و در بین عرب جاهلی وجود داشته است بلکه از ابتدای آفرینش آسمانها و زمین در کتاب خدا حرام شده است.
2- اسلام، هم مکان امن دارد که همان « مکه » میباشد و هم زمان امن دارد که همان ماههای حرام ( ذوالقعدة، ذوالحجة، محرم و رجب) است.
3- در اسلام اصل بر جنگ نیست، بلکه اصل بر فکر و برهان و حکمت و موعظه و زندگی مسالمت آمیز است؛ امّا اگر دشمنان به تجاوز دست زدند، مسلمانان حق دفاع دارند، حتّی در ماههای حرام.
4- رزمندگان و خانواده هایشان، نیاز به عبادت، آموزش، استراحت و رسیدگی به خانه و زندگی دارند. بنا براین یک سوم سال، اجباراً باید جنگ خاموش شود تا فرصتی برای اینها باشد.
5- روح اسلام صلح طلبی است. تحریم جنگ در این چهار ماه؛ یکی از راههای پایان دادن به جنگ های طویل المدت، و وسیله ای برای دعوت به صلح و آرامش بود؛ زیرا هنگامی که جنگجویان 4 ماه از سال اسلحه را بر زمین بگذارند و صدای چکاچک شمشیرها یا صفیر گلوله ها خاموش شود و مجالی برای تفکّر و اندیشه بوجود آید احتمال پایان یافتن جنگ بسیار زیاد است.
6- حرمت رجب به خاطر آمدن حجاج به مکه برای عمره است چون برترین عمره عمره رجبیه است.
7- حرمت ذوالقعدة و ذوالحجة و محرم بخاطر آمدن به مکه برای انجام مراسم حج و بازگشت به سرزمین های دور .
8- در حقیقت، حرمت جنگ و خونریزی در این چهار ماه به خاطر امنیت حاجیان و عمره گزاران در طول سفرهای عبادی آنهاست.
منابع و مآخذ
1- تفسیر المیزان جلد9 – چاپ اول1417 هجری قمری(1997 میلادی)-مؤسسه الاعلی المطبوعات- بیروت
2- تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن نوشته آیةالله طیّب-انتشارات اسلام- چاپ دوم1378 – جلد 6 صفحه214
3-تفسیرجامع جلد3- نوشته : آیةالله علامه حاج سیدابراهیم بروجردی- چاپ اول 1380- نشر جلیل- صفحه 134
4- تفسیر نمونه جلد7- نوشته آیةالله مکارم شیرازی- چاپ سی ام 1385 - دارالکتاب الاسلامیه- صفحه
|