خطبه شعبانيه رسول اعظم اسلام
محمد ابن عبد الله (صلی الله علیه وآله وسلم)
يكى از پر بركت ترين سخنان و يكى از ارزنده ترين كلام ها كه پيامهاى مهم و درسهاى بى شمار و بسيار دلنشين و آموزنده در تاءمين زندگى سعادتمندانه ى دو جهان براى انسان مومن و با تقوا به همراه دارد، خطبه ى شعبانيه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم مى باشد،كه در منابع اسلامى موجود است . چنانكه ميان مورّخان و محدّثان معروف و مشهور است ، اين خطبه ى آموزنده و انسان پرور، در آخرين روزهاى ماه شعبان و در آستانه ى فرارسيدن ماه مبارك رمضان ، در روز جمعه اى در مسجد مدينه ، از زبان و دهان حقگو و دو لب و نازنين آن عزيزترين و ارجمندترين انسان نظام خلقت ، صادر شده و بحمدالله براى ما دوستدارانش به يادگار مانده است
اين خطبه ى آموزنده در ابعاد مختلف زندگى انسان و در جنبه هاى گوناگونى از خودسازى و ايمان و اخلاص و اصلاح جامعه بحث ها و مطالب مهمى دارد و رهنمودهاى آن براى همه ى حقجويان ، به ويژه نسل جوان بسيار مفيد است
متن كامل خطبه ى شعبانيّه
عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ : إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ فَقَالَ :
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ،
شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ
وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ
وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي
وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ
هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ
وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ
أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ
وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ
وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ
وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ
فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ
وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ
وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ
فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ
وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ
وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ
وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ
وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ
وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ
وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ
وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ
وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَكُمْ
وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أَيْتَامِكُمْ
وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ
وَ ارْفَعُوا إِلَيْهِ أَيْدِيَكُمْ بِالدُّعَاءِ فِي أَوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ
فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ
يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ
يُجِيبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ
وَ يُلَبِّيهِمْ إِذَا نَادَوْهُ
وَ يُعْطِيهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ
وَ يَسْتَجِيبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَفُكُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُمْ
وَ ظُهُورَكُمْ ثَقِيلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُمْ
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا يُعَذِّبَ الْمُصَلِّينَ وَ السَّاجِدِينَ
وَ أَنْ لَا يُرَوِّعَهُمْ بِالنَّارِ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْكُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِي هَذَا الشَّهْرِ كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ رقبه
وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ
قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَيْسَ كُلُّنَا يَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ
فَقَالَ ص اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ
اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ
أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْكُمْ فِي هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ كَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأَقْدَامُ
وَ مَنْ خَفَّفَ فِي هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَكَتْ يَمِينُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَيْهِ حِسَابَهُ
وَ مَنْ كَفَّ فِيهِ شَرَّهُ كَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ
وَ مَنْ أَكْرَمَ فِيهِ يَتِيماً أَكْرَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ
وَ مَنْ وَصَلَ فِيهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ يَوْمَ يَلْقَاهُ
وَ مَنْ قَطَعَ فِيهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ
وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِيهِ بِصَلَاةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ
وَ مَنْ أَدَّى فِيهِ فَرْضاً كَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّى سَبْعِينَ فَرِيضَةً فِيمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ
وَ مَنْ أَكْثَرَ فِيهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَيَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِيزَانَهُ يَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِينُ
وَ مَنْ تَلَا فِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرْآنِ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِي هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ أَنْ لَا يُغَلِّقَهَا عَليْكُمْ
وَ أَبْوَابَ النِّيرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ أَنْ لَا يُفَتِّحَهَا عَلَيْكُمْ
وَ الشَّيَاطِينَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّكُمْ أَنْ لَا يُسَلِّطَهَا عَلَيْكُمْ
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقُمْتُ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ
فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ
ثُمَّ بَكَى فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا يُبْكِيكَ
فَقَالَ يَا عَلِيُّ أَبْكِي لِمَا يَسْتَحِلُّ مِنْكَ فِي هَذَا الشَّهْرِ
كَأَنِّي بِكَ وَ أَنْتَ تُصَلِّي لِرَبِّكَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ شَقِيقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَكَ ضَرْبَةً عَلَى قَرْنِكَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْيَتَكَ
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِكَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي
فَقَالَ ع فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِكَ
ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ مَنْ قَتَلَكَ فَقَدْ قَتَلَنِي
وَ مَنْ أَبْغَضَكَ فَقَدْ أَبْغَضَنِي
وَ مَنْ سَبَّكَ فَقَدْ سَبَّنِي لِأَنَّكَ مِنِّي كَنَفْسِي رُوحُكَ مِنْ رُوحِي وَ طِينَتُكَ مِنْ طِينَتِي إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ إِيَّاكَ
وَ اصْطَفَانِي وَ إِيَّاكَ
وَ اخْتَارَنِي لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتَارَكَ لِلْإِمَامَةِ
وَ مَنْ أَنْكَرَ إِمَامَتَكَ فَقَدْ أَنْكَرَ نُبُوَّتِى
ترجمه ى خطبه ى شعبانيه
حضرت امام رضا عليه السلام از پدر گرامى خود و او از پدران بزرگوارش ، و آنان هم از امير مؤ منان امام على عليه السلام نقل كرده اند كه آن حضرت چنين فرمود: يكى از روزهاى آخر ماه شعبان و در آستانه ى رمضان پيامبر خدا، خطاب به ما، خطبه ى مهمّى خواند كه مضمونش چنين است :
1. اى مردم ، ماه خدا، همراه بركت و رحمت و آمرزش گناهان به شما روى آورده است .
2. ماهى است كه از همه ى ماه ها ارزشمندتر و با فضيلت تر است .
3. روزهايش ارزشمندترين روزهاست .
4. و شب هايش با فضيلت ترين شب هاست .
5. و ساعت هايش از همه ى ساعت ها ارزشمندتر و ارجمندتر است .
6. ماهى است كه شما به ميهمانى خدا دعوت شده ايد.
7. و خدا شما را در اين ماه گرامى داشته است .
8. نفس هاى شما در ماه رمضان تسبيح است .
9. و خوابتان عبادت خداست .
10. و عمل شما مورد قبول درگاه خداست .
11. و دعايتان در اين ماه عزيز مستجاب است .
12. با نيت هاى درست و دل هاى پاك ، خواسته هايتان را از خدا بخواهيد.
13. و بخواهيد كه شما را در اين ماه به گرفتن روزه توفيق دهد.
14. و نيز به تلاوت قرآن موفق سازد.
15. انسان شقى كسى است كه در اين ماه مورد بخشش و آمرزش خدا قرار نگيرد.
16. با گرسنگى و تشنگى اين ماه ، به ياد گرسنگى و تشنگى قيامت بيفتيد.
17. و به فقرا و محرومان صدقه بدهيد.
18. در ماه رمضان به بزرگانتان احترام كنيد.
19. و به كودكان و افراد كوچكتر، از هيچ محبتى دريغ مورزيد.
20. در اين ماه بيشتر صله ى رحم نماييد.
21. زبان خود را از گفتار ناپسند و زشت نگهداريد.
22. و از آنچه خدا بر شما حلال نكرده است ، چشمانتان را ببنديد.
23. و آن چه را كه شنيدنش بر شما حلال نيست ، گوش ننماييد.
24. و به يتيمان مهد و محبت كنيد تا بر يتيمان شما مهرورزند.
25. و از گناهانتان توبه كنيد.
26. به هنگام نماز، دو دست خود را به دعا به پيشگاه خدا بلند كنيد.
27. چه آن كه آن لحظه ها بهترين لحظه هاست .
28. خداوند در آن لحظات با مهر و لطف بر بندگان مى نگرد.
29. و اگر از او در خواست كنند، جواب مى دهد.
30. و وقتى او را بخوانند، لبّيك مى گويد.
31. و دعاى آنان را اجابت مى كند.
32. اى مردم ! جانتان در گرو اعمال شماست ، با طلب مغفرت از خدا، آزادش كنيد.
33. و شانه هاى شما از وزر و وبال گناه و زشتى ها سنگينى مى كند، با سجده هاى طولانى ، آن وزر و وبال را سبك كنيد.
34. بدانيد كه خداوند به عزت خود قسم ياد كرده است كه نمازگزاران و سجده كنندگان را از عذاب نكند.
35. اى مردم ! هر كسى از شما روزه دار مؤ منى را افطار دهد، چنان است كه گويا بنده اى را آزاد كرده ، و خداوند از لغزش هاى گذشته اش مى گذرد.
36. يكى عرض كرد! اى رسول خدا، همه ى ما قدرت افطار دادن و سير كردن شكم افراد را نداريم .
37. پيامبر(صل الله عليه و آله و سلم ) فرمود: با پاره ى خرما، و مقدارى آب ، آتش را از خود دور كنيد.
38. اى مردم ! اگر كسى در اين ماه اخلاق خودش را نيكو و اصلاح كند، جواز عبور از پل صراط براى او خواهد بود.
39. و آن كسى كه در اين ماه بر زيردستان خود آسان گرفته و سخت گيرى نكند، خداوند حساب را بر او آسان مى گيرد.
40. و كسى در اين ماه مردم از شرّش در امان باشند، خداوند در قيامت غضب خود را از او باز مى دارد.
41. و كسى كه يتيمى را نوازش نمايد، در قيامت مورد نوازش خداوند خواهد بود.
42. و كسى كه صله ى رحم كند، خداوند رحمتش را در قيامت بر او فرو مى فرستد.
43. و كسى كه قطع رحم كند، خداوند رحمتش را در قيامت از او دور دارد.
44. و كسى كه يك نماز مستحبى به قصد اطاعت و بندگى به جا آورد، خداوند برآت آزادى از آتش جهنم را براى او صادر مى كند.
45. و كسى كه يك واجب را انجام دهد ثواب هفتاد واجب به او داده مى شود.
46. و هر كسى كه در اين ماه بر من زياد درود فرستد، خداوند كفه ى ميزان عمل نيك او را در قيامت سنگين مى كند.
47. و كسى كه يك آيه در اين ماه از قرآن تلاوت كند، پاداش يك ختم قرآن را خواهد داشت .
48. اى مردم ، درهاى بهشت در اين ماه باز است ، از خدا درخواست كنيد كه آن را بر روى شما نبندد.
49. و درهاى جهنم بر روى شما بسته است ، از خداوند بخواهيد كه آن را بر روى شما نگشايد.
50. و شيطان در اين ماه در غُل و زنجير است ، از خداوند بخواهيد كه آن را بر شما مسلّط نكند.
51. اميرالمؤ منين (عليه السلام ) گفت : از جا برخاستم و عرض كردم : اى رسول خدا(صل الله عليه و آله و سلم )، كدام عمل در اين ماه ارزشمندتر است ؟ فرمود: اى ابالحسن ، ارجمندترين عمل در رمضان آن است كه انسان از آن چه خدا حرام كرده است ، دورى جويد. آن گاه گريه كرد. عرض كردم : چه چيزى باعث گريه ى شما شد؟ فرمود: على جان ، گريه ى من براى اين است كه در اين ماه در حالى كه به نماز ايستاده اى فرق سرت به دست شقى ترين انسان شكافته مى شود، و محاسن شريف تو خضاب مى گردد. اميرالمؤ منين (عليه السلام ) عرض كرد: اى رسول خدا(صل الله عليه و آله و سلم )، آيا دين من سالم است ؟ رسول خدا (صل الله عليه و آله و سلم ) فرمود: آرى در سلامت كامل دينى قرار دارى .
52. سپس فرمود: يا على ، قاتل تو، قاتل من است ، و كسى كه بر تو غضب كند بر من غضب كرده است .
53. و كسى كه به تو دشنام دهد به من دشنام داده است ، تو براى من به منزله ى جان من هستى . روح تو از روح من است و طينت تو از طينت من است .
54. خداى تبارك و تعالى ، من و تو را آفريد و انتخاب كرد.
55. مرا براى نبّوت و پيامبرى ، و تو را براى امامت امّت اسلامى اختيار كرد، و هر كسى امامت تو را انكار كند، در حقيقت منكر نبوّت من شده است .
خصوصيات ماه رمضان در خطبه ى پيامبر
حضرت امام رضا عليه السّلام از پدر گرامى خود و او از پدر بزرگوارش ، سلسله ى سند به حضرت امير مؤ منان امام على عليه السّلام مى رسد كه آن حضرت فرمود:
«انّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم خطبنا ذات يوم ؛»
روزى پيامبر به ما خطاب كرد و چنين فرمود:
«اءيّها النّاس انّه قد اءقبل إ ليكم شهر اللّه ؛»
اى مردم ، ماه خدا به شما روى آورد.
سال را، ماه را، هفته را، روز را، ساعت را، زمان را، شب را، تاريكى را، نور را، فرشتگان را، درندگان و چرندگان و پرندگان را و انسانهاى عالم خلقت را خدا آفريده است . پس چرا وقتى راجع به ماه مبارك رمضان مى رسد به گونه اى ديگر سخن مى گويد و مى فرمايد، رمضان ماه خدا است .
براى مثال سى نفر جوانمرد مؤ من و مخلص آستين همّت بالا مى زنند و مى گويند سى شب ماه مبارك رمضان هر كس روزه بگيرد از اول شب تا سحر مهمان ما است ، سى نفرند هر يك نفر يك شب را قبول مى كند. در ميان اين سى نفر، يك نفر اخلاقش ، رفتارش ، كرم و بخشش ، مهربانى و دوستى اش و... با بيست و نه نفر ديگر فرق مى كند و همه از افطارها و سحرهاى او تعريف مى كنند، اما وقتى افطار و سحر آن يك نفر آدم ممتاز مطرح مى شود براى او حساب ديگرى باز مى كنند و همه شركت مى كنند.
در سفره ى افطار و سحر آن بيست و نه نفر ممكن است عدّه اى بروند و بعضى نروند، پدر برود و پسر نرود، ولى اين آقا غذا، رفتار و كردار و گفتار، اخلاق و تواضعش طورى است كه همه عاشق او هستند و مى روند تا بركت بگيرند، فضيلت و معنويت كسب كنند آن سفره و غذا را براى خود تبرّك مى دانند.
چرا در ميان تمام دوازده ماه ، خداوند ماه رمضان را برگزيده است ؟ و چرا اين ماه ، ماه خداست ؟ در حالى كه همه ى ماه ها مخلوق خدا هستند؟
برخى از خصوصيات اين ماه
پيامبر بزرگوار اسلام علّت آن را چند چيز بيان مى كند كه جزو خصوصيات ماه رمضان است . در اين مورد مى فرمايد:
«قد اءقبل اليكم شهر اللّه ، بالبركة و الرّحمة و المغفرة ؛»
چرا ماه خداست ؟ چون اين ماه :
1. ماه بركت است ،
2. ماه رحمت است ،
3. و ماه مغفرت و آمرزش است .
خيلى ها ممكن است بخشندگى و مهربانى داشته باشند، ليكن بى توقع نيستند.
گاهى ممكن است بعضى از ما وجوهات شرعى خود را بپردازيم و در كنارش امكان دارد تقاضايى هم داشته باشيم ، ولى يك عدّه هستند كه در زندگى منظم و مرتب هستند و به وظيفه و تكليف شان عمل مى كنند و هرگز توقعى هم ندارند.
خداوند رحمان و رحيم است ، يعنى بخشنده است و بدون توقع در ماه رمضان كه ماه خدا و ماه رحمت است مى خواهد بگويد كه خداوند عالم در اين ماه شما را مى بخشد، آن هم بدون كمترين توقع و چشمداشت .
ماه رمضان ماه مغفرت و بخشش است ، يعنى فصل بخشش گناهان است .
مثلا در طول سال در كشورمان در اين عيد نوروز و يا ولادت معصومين عليهم السّلام رئيس قوّه ى قضائيه از مقام معظّم رهبرى براى زندانيان تقاضاى عفو مى كند تا به خاطر اين ايّام از زندان آزاد شوند و به دامن خانواده هايشان برگردند.
تقاضاى عفو و بخشش ، هر روز و هر ماه نيست ، زمان مخصوصى دارد، اما عفوّ خداوند هميشه است ، ولى يك زمان ويژه هم دارد و آن زمان مخصوص ، ماه مبارك رمضان است .
برنامه ى عفو خدا، عفو عمومى است و لذا مى فرمايد ماه رمضان ماه مغفرت و ماه بخشش و ماه آمرزش است .
«شهر هو عند اللّه اءفضلُ الشُّهور،
و اءيّامه اءفضل الايّام ،
و لياليه اءفضل اللّيالى ،
و ساعاتُه اءفضل السّاعات ؛»
ماه رمضان ماهى است كه در پيشگاه خداوند از همه ى ماه هاى سال با فضيلت تر است ، و روزهايش بهترين روزهاست . شب هاى رمضان مانند روزهاى آن در ميان تمام شب هاى سال با ارزش ترين شب هاست ، و ساعاتش هم از تمام اوقات ديگر ماه هاى سال با ارزش تر است .
اين حقيقت كه رسول خدا فرمود: ماه رمضان ماه بركت است ، بسيار در خور توجّه است .
واژه ى «بركت » از نظر لغت به معنى بسيارى و فراوانى است كه تواءم با سلامت و سعادت باشد.
در زندگى دنيا، خيلى ها كار مى كنند و درآمد خوبى هم دارند، اما جانشان به لب مى رسد و آسايش ندارند. فردى است كه كار مى كند و پر درآمد است ولى در زندگى مرتب رنج مى برد، اين درآمد با بركت نيست . بعضى ها صد سال عمر مى كنند اما صد قدمِ ارزشمند و مفيد براى جامعه برنمى دارند، ولى يكى بيست سال عمر مى كند و بيست قدم برمى دارد. اين قدمش هزاران نفر جمعيت را تا دويست سال بهره مند مى كند اين عمر و اين زندگى با بركت است .
علاّمه ى طباطبايى
آيت اللّه علاّمه ى بزرگوار سيد محمد حسين طباطبايى در سنّ پنج سالگى مادرش و در سنّ نه سالگى پدرش را از دست داد و كاملا يتيم شد.
او با هزاران رنج و مشقت و يتيمى بزرگ شد، اما با اتكال به خداوند متعال و با اميد و تلاش و خودباورى بسيار، صبر و استقامت را پيشه ى خود كرد و به تحصيل علوم دينى پرداخت ، و توانست در رشته هاى مختلف علمى ، به ويژه در تفسير قرآن كتابى مانند الميزان بنويسد، و در ساير رشته ها، كتاب هاى ارزشمندى را به يادگار بگذارد كه امروز در خدمت اسلام و نسل جوان قرار دراد و با 89 سال عمر، بهترين ذخيره را به دست آورد. اين عمر و اين زندگى است كه با بركت است
دانشمند بى نظير جهان اسلام
«ابو على سينا» اين دانشمند بى نظير جهان اسلام در سنّ 16 سالگى تمام علوم دنياى آن روز را فرا گرفت . فقه ، اصول ، فلسفه ، هيئت ، هندسه ، رياضيات ، طبّ و... و نيز ده ها كتاب در رشته هاى مختلف و مورد نياز آن روز و امروز بشر را تاءليف كرد و با 53 سال عمر توانست بزرگ ترين افتخارات را كسب كرده و به فضائل عظيمى نائل آيد.
داستان ملامحسن فيض
اين عمر و اين زندگى است كه ارزشمند و با بركت است .
مرحوم آية اللّه محمد بن مرتضى ، معروف به ملا محسن فيض كاشانى چنين مى گويد: خداوند در سنين كوچكى سه چيز به من عطا كرد:
1. هواى تحصيل كمال در سرم افكند؛
2. درد طلب در دلم پديد آورد؛
3. اخلاص نيّتى همراه با توفيق به من كرامت فرمود.
به همين جهت اين مرد بزرگ با 84 سال عمر توانست 116 جلد كتاب و رساله بنويسد و فضائل و كمالات بالايى به دست آورد كه امروزه در خدمت جامعه و اسلام است .
اين عمر و اين زندگى است كه ارزشمند و با بركت است .
به هر حال يكى عالم و دانشمند است ، و از علم و قلم خويش و زبان و بيانش در زمينه هاى فقه و فقاهت ، اصول و رجال ، تفسير و كلام ، فلسفه و رياضيات ، هندسه و طبّ، علوم آزمايشگاهى و دانش تجربى و علوم مختلف كتاب نوشته و بحث مى كند، و اسلام و جامعه ى اسلامى از او بهره مند مى شوند، چنين كسى عمر با بركتى دارد.
اين عمر و اين زندگى است كه ارزشمند و با بركت است
اما ديگرى تاجر است ، لكن تاجر با معرفت و كسبى حلال دارد و از درآمدش نه تنها خود و عائله اش را بهره مند و اداره مى كند، كه با به كاراندازى سرمايه و فكرش و با ايجاد مؤ سسات و كارگاه هاى توليدى و سازنده ، ده ها و بلكه صدها خانواده را نان مى رساند و باعث رونق اقتصادى جامعه مى گردد؛ افزون بر اين ، اين تاجر با معرفت در زندگى خود پل ، راه ، حمام ، مسجد، مدرسه ، بيمارستان ، دارالايتام و... مى سازد و آنها را در خدمت مردم قرار مى دهد و باعث عمران و آبادى جامعه مى شود اين درآمد و كسب با بركت است .
پس «بركت »، آن فراوانى را مى گويند كه تواءم با سعادت و آسايش است ، و اگر سعادت و آسايش دنيا و آخرت در كنار اين درآمد و اين شغل حلال تاءمين شد، آن درآمد و شغل با بركت است ، وگرنه جهنم و وبال و گناه است و بس .
نمونه اى از بركت
نقل شده است كه «جابر» در جنگ خندق متوجه وجود مقدس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم شد و ديد آن حضرت از شدت گرسنگى سنگ به شكم خود بسته و سخت به خودش فشار مى آورد.
«جابر» عاشق پيامبر است . متاءثر شد و به خانه رفت و قضيه را به خانم خويش گفت .
خانم او هم كه مريد و پيرو واقعى رسول خداست ، گفت : «جابر!» بره اى با سه كيلوگرم جو در منزل داريم . من جو را آماده نان مى كنم . شما بره را سر بريده و آماده كن ، تا آن را طبخ كرده و از رسول خدا پذيرايى كنيم .
خانم گفت : برو ببين رسول خدا دعوت را مى پذيرد و به خانه ما مى آيد يا خير؟
«جابر» رفت و دعوت كرد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم هم پذيرفت و آمد و پس از ساعاتى سرانجام گوشت و نان هم آماده شد. «جابر» رفت خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم و عرض كرد غذا آماده است بفرماييد.
«جابر» براى دو تا سه نفر غذا تهيه ديده بود، اما ناگهان متوجه شد كه رسول خدا همه آنهايى را كه در حفر خندق شركت داشتند، جهت صرف غذا به خانه ى «جابر» دعوت كرد!
«جابر» با عجله به خانه آمد و ماجرا را به همسرش گفت كه پيامبر همه را دعوت كرد، چه بايد كرد؟
همسرش گفت : آيا به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم گفتى كه غذاى تهيه شده چيست ؟
گفت : بله .
زنش گفت : پس ساكت باش او بهتر از من و تو آگاه است .
اينجا دو نقل است ؛ يك نقل اين كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله وسلم فرمود: على جان شما با من به درون خانه بيا، و بقيه بيرون منزل بمانند. من آب و گوشت و نان را مخلوط مى كنم و شما به آنها برسان .
نقل ديگر اين كه پيامبر و على عليهما السّلام وارد خانه شدند، ديگران هم به تدريج مى آمدند و رسول خدا به در و ديوار منزل اشاره مى كرد كه عقب برو، و خانه وسيع تر و وسيع تر شد، تا آنجايى كه هفتصد تا هزار نفر به داخل خانه آمدند و نشستند!
پيامبر به خانم «جابر» فرمود: نان را دانه دانه از تنور بيرون آورده و به من بده و خود رسول خدا با دست مباركش آبگوشت را به صورت ، ده نفرى در يك ظرف ريخته و تقسيم مى كرد و به آنان مى داد و اطمينان مى داد كه غذا براى همه هست و جاى نگرانى نيست !
على عليه السّلام هم از مردم پذيرايى مى نمود، تا همه غذا خوردند و سير شدند و در آخر كار على عليه السّلام و «جابر» هم با رسول خدا غذا تناول كردند و رفتند.
«جابر» و همسرش مى گويند: پس از رفتن ميهمانان ، وقتى بر سر تنور رفتيم ، ديديم نانها سرجايش هست و ديگ آبگوشت هم پر است ! و مدتها از آن نان و آبگوشت خورديم و استفاده كرديم .
اين است نمونه اى از فراوانى و بركت .
چرا ماه خدا
پيامبر عزيز اسلام در ادامه ى خطبه ى خويش مى فرمايد: در ميان دوازده ماه ، ماه رمضان با آن ويژگى هايش ماه خداست ، چرا ماه خداست ؟
رسول خدا در ضمن بيانات خويش به نكات مهم و ارزشمندى اشاره دارد كه فلسفه ى ماه خدا را روشن مى كند، آن حضرت چنين فرمود:
«هو شهر دُعيتُم فيه إ لى ضيافة اللّه ؛»
اين ماه ماهى است كه شما دعوت شده ايد به ميهمانى خدا، پس صاحب سفره و ميزبان خداست ، هر كس صاحب خانه و سفره باشد به نام اوست ، همه ى ماه ها از آن خداست ، اما در اين ماه ، خداوند سفره ويژه اى انداخته و دعوت نامه اى مخصوص صادر كرده است ، لذا ماه ميهمانى خدا، ماه بندگان عاشق و روزه داران مخلص است وگرنه خدا در همه ى ايّام و ليالى و به همه ى موجودات رزق و روزى مى دهد. آيا آن خدايى كه كِرم را در دل سنگ و در اعماق دريا، برگ سبز، به دهانش مى رساند، سفره ى ميمانى اش همه جا باز نيست ؟
خدايى كه درندگان ، چرندگان ، پرندگان ، وحوش و انسانهاى عالم و جاهل ، مردم كافر و ملحدى كه حتى خدا را نمى شناسند و انكار مى كنند و مار و عقرب مى پرستند، خدا نان و هوا و رزق و روزى آنان را هم مى دهد، عابد و زاهد و استاد و مرجع تقليد، همه و همه ريزه خوار سفره ى احسان و بخشش خدا هستند، آيا اينها سفره ى ميهمانى گسترده ى خدا نيست ؟
اى كريمى كه از خزانه ى غيب |
|
گبر و ترسا وظيفه خور دارى |
دوستان را كجا كنى محروم |
|
تو كه با دشمنان نظر دارى |
آرى ، با اين كه سفره ى ميهمانى و خوان احسان خدا هميشه و همه جا و براى هر موجودى گسترده است ، اما نمى گويد خدا سفره انداخته است ، فقط به ماه مبارك رمضان كه مى رسد، مى گويد يكى از ويژگى هاى اين ماه آن است كه خدا سفره ى ميهمانى اش در اين ماه گسترده است و مهمانى اش به گونه ى خاصى است كه بندگان مخلص بايد از خوردن و آشاميدن و گناه و لغزش و ستم و حق كشى پرهيز نمايند.
عنايات مخصوص پروردگار
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم وارد مرحله ى ويژگى هاى اين ماه عزيز و عنايات مخصوص پروردگار رحمان و رحيم مى شود و چنين مى فرمايد:
«و جُعِلتُم فيه مِن اهل كرامة اللّه ؛
همه ى شما در اين ماه عزيز رمضان ، جزو كسانى قرار داده شده ايد كه خدا به آنان كرامت و عنايت كرده است .
بعضى ها ممكن است توفيق پيدا نكنند كه به اين سفره ميهمانى حاضر شوند، و به اين مهيمانى بزرگ راه پيدا نكنند و حال آنكه شما را از توفيق شكرت نصيبى داده اند، و شما جزو كسانى هستيد كه خداوند به آنان كرامت فرموده است .
يك وقت شما شخصى را خيلى دوست داريد و مى خواهيد به او خدمتى بنماييد، اما نمى دانيد كه او به چه چيزى نيازمند و علاقمند است . از خودش مى پرسيد كه چيه چيزى را دوست دارى ؟
مى گويد: دعاى من اين است كه يك بار حلقه ى درب خانه ى كعبه را بگيرم و اين دو لب من برسد به «حجر الاءسود» و تبرك شود، تا اين لب گرفتار آتش جهنم نشود.
البته شرط دارد، «حجر الاسود» مثل «تيزاب » است . فلزّى در دست شماست ، و به طلا فروش مى گوييد: اين فلز چيست ؟
او مى گويد: نمى دانم به طلا شبيه است . با «تيزاب » مشخص مى شود، «حجر الاسود»، «تيزاب » است ، انسان هر خطايى داشت وقتى كنار خانه ى خدا رفت و با اظهار ندامت و توبه گفت : بارخدايا، بنده ى گنهكارى به در خانه ات آمده است ، مرا ببخش ، و بعد از آن هم ديگر دست به گناه نزده است ، اين «تيزاب »، آن ناخالصى ها را از بين مى برد و او را خالص مى كند، و اگر باز هم به آلودگى ، دروغ ، هرزگى و خيانت ادامه بدهد، آن «حجر الاسود» خرابش كرده و آبرويش را مى برد و رسواتر مى شود.
به هر حال شما متوجه مى شويد كه اين دوست مورد علاقه ى شما عاشق زيارت خانه ى خدا و قبر مطهر پيامبر صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم است ، مى گوييد با كمال ميل در خدمت شما با هزينه ى من اين سفر انجام مى گيرد، و هر قدر هم بيشتر به او محبت و لطف مى كنيد باز دوست دارى افزون كنى ، خداوند مى فرمايد: بنده ى من ، حال كه موفق شدى و به ميهمانى من آمدى ، جزو كسانى خواهى بود كه واقعا محبوب من هستند، و مى دانيم كه عشق و محبت هم طرفينى است ، لذا مى فرمايد: شما در اين ماه جزو كرامت شده ها هستيد.
شرايط محبوب و معشوق خدا شدن
محبوب و معشوق خدا شدن شرايطى دارد و رنگ و رفتار خدايى بايد پيدا كرد. يكى از آن شرايط آن است كه آن گونه با بندگان خدا رفتار كند كه خدا مى خواهد و عمل مى كند.
«واقدى » مى گويد: ما سه نفر رفيق يكى از رفقاى ما هاشمى ، بود، ايام عيدى شد و خانم من گفت : «واقدى !» عيد است و ما صبر مى كنيم ولى بچه در كوچه و خيابان لباس نو بر تن بچه هاى مردم مى بينند و ناراحت مى شوند، بيا و فكرى بكن .
مى گويد: يك نامه نوشتم به اين دوست هاشمى خودم و اشاره كردم كه وضع من اين است ، نمى دانم چه كنم ؟
ايشان هزار درهم در يك كيسه اى كه مُهر كرده بود، براى من فرستاد. همان لحظه اى كه اين كيسه ى هزار درهم پول از رفيق به من رسيد، رفيق سوّمى به من نامه نوشت و درست همين شرايط را او پيدا كرده بود.
«واقدى » مى گويد: من همان كيسه را در بسته برايش فرستادم و مُهرش را هم باز نكردم . گويا وقتى من نامه مى نوشتم براى دوست هاشمى خودم ، او فقط همين كيسه پول را داشت و براى من فرستاد، او هم نامه نوشت براى آن دوست سوّمى ما كه من وضعم خوب نيست ، اگر ممكن است لطفى بكن ، وقتى من آن كيسه ى پول را براى دوستم فرستادم ، آن دوست سومى هم عين همان كيسه ى پول را دست نزد و فرستاد براى هاشمى و ايشان ديد اين همان كيسه ى پولى است كه خود فرستاده است !
دوست هاشمى كيسه ى پول را برداشت و آمد درب خانه ى من و رو كرد به من و گفت : آقاى واقدى ، جريان چيست ؟
اين كيسه همان است كه من مهر كرده و برايت فرستاده بودم .
«واقدى » مى گويد: من پول را دادم به آن دوستم و شب رويم نشد به خانه برگردم و خجالت كشيدم از روى زن و بچه ام و رفتم مسجد آن قدر ماندم تا زن و بچه هايم به خواب بروند، و من دير وقت آمدم به خانه ، وقتى آمدم ، خانم علّت را پرسيد واصرار كرد، قضيه را به او گفتم ، و او برگشت و گفت ، آفرين و مرحبا، خوب كارى كردى ، هاشمى به «واقدى » ايثار و محبت كرد و «واقدى » به آن يكى ، و آن يكى هم به هاشمى يعنى پول خود هاشمى برگشت به دست هاشمى !
«واقدى » مى گويد وقتى هاشمى قضيه را متوجه شد، كيسه را باز كرد و صد درهم را به خانم داد، و سيصد درهم را به من داد و سيصد درهم را به آن رفيقمان و سيصد درهم را خود برداشت .
در اين ميان «ماءمون » از اين موضوع باخبر شد، و فورا هفت هزار درهم فرستاد و گفت هزار درهم براى آن خانم كه مى خواست براى بچه هايش لباس بخرد، و دو هزار درهم براى هاشمى و دو هزار درهم براى آن نفر سوم و دو هزار درهم براى خود من كه «واقدى » باشم
در درس اخلاق
آيت اللّه مشكينى يك روز در درس اخلاق گفت : روزى در مدرسه ى فيضيه بوديم كه يك شخص آمد كه او را نمى شناختم . سلام داد و جواب دادم ، يك پنج تومانى از جيبش بيرون آورد و به من هديه داد و خداحافظى كرد و رفت .
چند لحظه اى گذشت ، يكى از طلبه ها و رفقاى روحانى آمد و گفت : آقاى مشكينى ، هيچ پولى ندارم ، اگر چيزى دارى به من قرض بده كه خيلى لازم است ؟
گفتم : نمى خواهم قرض بدهم ، بلكه همان پنج تومان را كه داشتم به او دادم و از مدرسه ى فيضيه بيرون آمدم و به حرم حضرت معصومه عليها سلام رفتم براى زيارت .
وارد حرم حضرت معصومه عليها سلام شدم ، ديدم يك آقايى ديگر آمد و سلام داد و با من دست داد و گفت التماس دعا دارم ، و پولى در دست من گذاشت و رفت ، ديدم پنج تومان پول است ، بعضى از پنج تومانى ها خيلى با بركت هستند.
باز هم ويژگى هاى ماه رمضان
به دنبال بيان ويژگى هاى ماه عزيز رمضان رسول خدا ادامه داد و چنين فرمود:
«اءنفاسُكم فيه تسبيح ،
و نَومُكم فيه عبادة ؛
نفس ها شما در ماه رمضان تسبيح خدا شمرده مى شود و خوابتان عبادت اوست .
يك مثال كوچك ، با محاسبه كردن دقيقه ها و ساعت ها و شبانه روز مى شود تعداد نفس هايى را كه انسان مى كشد حساب كرد و مشخص خواهد شد كه در ماه رمضان ، بدون كوچك ترين كار و عمل چه قدر انسان نفس مى كشد، به همان اندازه در نامه ى عمل او تسبيح و ذكر خدا و حسنه ثبت مى شود. انسان به طور متوسط در هر دقيقه ، 17 تا 18 مرتبه نفس مى كشد و در يك ساعت 1080 مرتبه و در 24 ساعت 25920 مرتبه نفس مى كشد. يعنى طبق فرموده ى پيامبر عزيز اسلام در ماه رمضان شخص به تعداد نفس هايى كه مى كشد، به او ثواب و حسنه مى دهند، و اين كه فرموده اند كه ماه رمضان ماه بركت است ، يكى از بركت هايش همين است ، چه بركتى بهتر از اين ، بدون اينكه انسان زحمتى بكشد، اين قدر حسنه و ثواب كسب كند، و اين عنايت فقط در ماه مبارك رمضان مقدور است و در ماه هاى ديگر سال ممكن و مقدور نيست . اينك اگر ذكرى داشته باشد و يا قرآن را هم تلاوت كند و يا كارهاى نيك ديگرى انجام دهد و يا نمازهاى مستحبّى بخواند و يا دستگيرى فقرا و ضعفا و ايتام داشته باشد و يا در كار تدريس و تعليم و تربيت تلاش نمايد، روشناست كه بهره هاى فراوان ديگرى هم از ماه رمضان خواهد داشت .
ارزش تسبيح خدا گفتن
پيامبر عزيز اسلام در ارزش و فضيلت تسبيح خدا گفتن و بيان حمد و ستايش او چنين فرمود:
«مَن قال سبحان اللّه و بحمده كتب اللّه له اءلف اءلف حسنة ،
و محى عنه اءلف اءلف سيئّة ،
و دفع له اءلف اءلف درجة ،
و مَن زاد زاد اللّه ،
و مَن استغفر غفر اللّه له ؛
هر كس تسبيح و حمد خدا كند، پروردگار عالم براى او، هزار هزار حسنه در نامه ى عمل وى مى نويسد و هزار هزار گناه را از نامه ى عمل او محو مى كند، و هزار هزار درجه ى معنوى به او عطا مى كند، و هر كس زيادتر بگويد، خداوند هم پاداشش را افزون خواهد نمود و كسى كه طلب مغفرت و آمرزش كند، خداوند او را مى آمرزد.
در روايات اسلامى ، پيامبر اسلام فقط راجع به مقام عالم مى فرمايد:
«يا علىّ، نوم العالمِ اءفضلُ مِن عبادة العابد؛
خواب عالم و دانشمند از عبادت عابد افضل است و ارتباطى به ماه رمضان و غير رمضان ندارد.
بقيه ى مؤ منين در ماه مبارك رمضان ، خوابشان هم عبادت است ، يعنى اين خصيصه ى ماه رمضان است .
دنباله ى بيانات شيوا و روح بخش پيامبر رحمت در بر شمردن ويژگى ها و خصيصه هاى ماه عزيز رمضان را توجّه كنيد كه فرمود:
«و عملُكم فيه مقبولٌ و دعائُكم فيه مستجابٌ؛
عمل و عبادت شما قبول درگاه خدا و دعايتان در اين ماه عزيز مستجاب است .
مؤ منين در طول سال كارهاى نيك و خير زيادى را انجام مى دهند، اما نمى دانند قبول درگاه خداوند هست يا خير؟ ولى در ماه مبارك رمضان رسول خدا مى فرمايد قبول است . معمولا در طول سال دعا و نيايش فراوانى داريم ، اما چه قدر به هدف اجابت نزديك است ، معلوم نيست ، ولى در ماه مبارك رمضان مى فرمايد: دعايتان مستجاب است .
در حقيقت مى خواهد بگويد كه مهربانى و رحمت خداوند در تمام سال هست ، اما در ماه رمضان بى نهايت وسيع است . تجارت در ماه مبارك رمضان صد در صد سود معنوى دارد و بدون كوچك ترين ضرر خواهد بود.
چرا ناراحتى و گريه ؟
«معاذ بن جبل » آمد خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم و عرض كرد: اى رسول خدا، جوانى به در خانه آمده و اشك مى ريزد و مى خواهد خدمت شما شرفياب گردد. اجازه صادر شد و جوان وارد شد و رسول خدا فرمود: چرا ناراحتى و گريه مى كنى ؟
جوان گفت : اى رسول خدا، گناه بزرگى مرتكب شده ام و سخت ناراحتم .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود: چه گناهى ؟
جوان گفت : خيلى بزرگ است !
پيامبر فرمود: آيا گناه تو از زمين بزرگ تر و از ريگ هاى روى زمين زيادتر و از درياها عظيم تر است ؟ وقتى نادم و پشيمان باشى خدا مى بخشد.
توبه يا دميدن روح اميد
رسول خدا با اين روش مى خواهد روح اميد را در او زنده كند، بين او و خالقش حلقه ى اتصال برقرار كند، كه مبادا به كلّى ببرد و در لجن زار گناه و فساد اخلاق براى هميشه غرق گردد، راستى غير از اميدوار نمودن به رحمت واسعه ى الهى چه راهى براى نجات انسانهايى اين گونه گرفته و گنهكار وجود دارد؟ آيا غير از اين راه رستگارى و نجاتى هست .
به هر حال جوان عرض كرد: اى رسول خدا، باز هم گناه من بسيار بزرگ تر است .
پيامبر فرمود: اگر گناه تو از هفت طبقه ى آسمان و از عرش و كرسى بزرگ تر باشد، خدا مى آمرزد.
صدا زد اى رسول خدا، گناه من بزرگ تر است .
پيامبر فرمود: واى بر تو، آيا گناه تو از خدا هم بزرگ تر است ؟
جوان سرش را پايين انداخت و گفت : نه ، چرا كه خدا از همه چيز بزرگ تر است .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود: اگر خدا از همه بزرگ تر است ، بزرگان بخشش بزرگ مى كنند، حالا به من بگو چه كردى ؟
او خجالت كشيد و عرق ريخت و با حالت گريه گفت : نيمه شبى براى نبش قبرى به قبرستان رفته بودم ، دخترى از اشراف زاده ها و از فردى سرمايه دار فوت كرده بود و او را دفن كرده بودند، من او را نبش قبر كردم و كفن وى را از تن او بيرون آوردم ، يك مرتبه متوجه شدم كه دختر زيبايى است ، شيطان مرا وسوسه كرد، نمى توانم بگويم ولى فهماند كه مرتكب زنا، آن هم با مرده شده است !
پيامبر صدايش را بلند نمود كه اى جوان ! برو مى ترسم آتش تو ما را هم بگيرد.
اين جوان با چشمان اشك آلود جلسه را ترك نمود و سر به كوه و بيابان نهاد و گريه كرد.
از درگاه خدا ندا آمد كه اى رسول خدا، به آن جوان بگو: او را بخشيدم چرا كه او واقعا پشيمان است
و آن جوان گمراه و گناهكار به بركت حقجويى و ندامت و توبه ، مشمول رحمت واسعه ى الهى گرديد.
الهى من آن عارف مِى پرستم |
|
كه از جام لا تقنَطوى تو مستم |
كَرَم پيشه ى تو گنه پيشه ى من |
|
تو آنى كه بودى من آنم كه هستم |
آرى ، اميد به رحمت واسعه ى خداوندى به قدرى مهم و ارزشمند است كه امام سجاد عليه السّلام فرمود:
لا يَهلِكُ مؤ من بين ثلاث خصال :
شهادة ان لا إ له إ لا اللّه وحده لا شريك له ،
و شفاعة رسول اللّه ،
و سِعَة رحمة اللّه ؛
هر مؤ منى به سه چيز اعتقاد و اميد داشته باشد، گرفتار جهنم و هلاكت نمى شود:
1. شهادت بدهد به وحدانيت خدا و يكتايى او،
2. و به شفاعت پيامبر آخر الزّمان معتقد و اميدوار باشد، يعنى آن گونه عمل كند كه پيامبر خدا شفيع او بشود.
3. و به رحمت واسعه ى الهى نيز اميدوار باشد و نور اميد به رحمت واسعه ى الهى دل وى را روشن كرده باشد.
حال چه قدر رحمت خدا وسيع است ، نمى دانم ، فقط مى دانم كه بى نهايت است .
در دعاى افتتاح چنين مى خوانيم :
«و اءيقنتُ اءنّك اءنت اءرحم الرّاحمين »
خدايا، يقين دارم كه تو همان مهربان ترين مهربانان هستى .
در تعقيبات مشتركه ى نمازهاى واجب چنين مى خوانيم :
«الّلهمّ انّ مغفرتك ارجى مِن عملى ،
و انّ رحمتك اءوسع من ذنبى »
بار خدايا، بى گمان آمرزش تو گسترده تر از كار من است ، و بى گمان رحمت تو گسترده تر از گناه من مى باشد.
بار خدايا، به بخشش تو دل بسته ام ، نه به عمل خودم .
بار خدايا، وسعت و عظمت رحمت تو و كوچك بودن گناهم در برابر عظمت رحمت واسعه ات مرا به تو اميدوار كرده است .
در قرآن كريم اين كتاب نجات بخش بشريت چنين مى خوانيم :
«و قل ربّ ارحمهما كما ربّيانى صغيرا#
خداوندا به اين دو، يعنى پدر و مادرم رحمت آور، چنانكه در دوران كودكى من به من مهربانى و محبت كردند.
در سوره ى مؤ منون مى فرمايد:
«و قل ربّ إ غفر و ارحم و انت خير الرّاحمين#
و بگو بار خدايا، بيامرز و رحم كن كه تو از همه مهربانترى .
وقتى خداوند مى خواهد بين خود و بنده اش اتصال برقرار كند، و او را به خود نزديك تر نمايد، از در عاطفه وارد مى شود و به صفت رحيميت راهنمايى مى كند و مى فرمايد: از در رحمت خدا بر پروردگارت وارد شو. اين همان لطف و كرم وسيع الهى بر بنده است .
«روى اءنّ فى العرش تمثالا لكلّ عبد،
فاءذ اشتغل العبد بالعبادة راءت الملائكة تمثاله ،
و إ ذ اشتغل العبد بالمعصية امر اللّه بعض الملائكة حتّى يحجّبوه باءجنحتهم لئلّا يراه الملائكة ،
فذلك معنى قوله صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم : يا مَن اظهر الجميل و ستر القبيح
در روايت دارد كه هر وقت بنده اى در روى زمين خدا را عبادت كند، خداوند شبيه و نمونه اى از او را در آسمان خلق مى كند كه مانند او حركات عبادتش را نشان مى دهد، و خطاب مى كند به ملائكه ها و مى گويد: ببينيد بنده ى من در زمين چگونه عبادت و بندگى مى كند، اما اگر همين بنده معصيتى مرتكب گردد، باز هم مثالى از او در حال معصيت در آسمان ظاهر مى گردد، اما اين بار خدا امر مى كند و پرده اى آويزان مى شود تا ملائكه اين بنده را در حال معصيت نبينند؛ يعنى براى بنده آبرودارى مى كند و شرم مى كند از رسوا شدن بنده اش . اى خدا تو چه قدر مهربانى !
كرم بين و لطف خداوندگار |
|
گنه بنده كردست و او شرمسار |
راه رسيدن به رحمت واسعه ى الهى
چه كنيم كه مشمول عفو و رحمت خدا قرار گيريم ؟
قرآن كريم در پاسخ اين پرسش ، چند عامل مهم را متذكر شده و به سه شرط مهم در اين آيه اشاره مى كند و مى فرمايد:
«و اءقيموا الصّلاه و آتوا الزّكاة و اءطيعوا الرّسول لعلّكم تُرحَمون#
و نماز را برپا داريد و زكات را بدهيد و اين فرستاده ى خدا را فرمان بريد، باشد كه شما را مورد مهر قرار دهند.
پس شرايط رسيدن به رحمت خدا عبارت است از:
1. اقامه ى نماز،
2. اداى زكات ،
3. اطاعت از پيامبر و امام معصوم .
نماز را اقامه كنيد و زكات را بپردازيد و اطاعت كنيد از رسول خدا، شايد مورد رحمت الهى قرار گيريد.
يكى از اين سه شرط، نماز است كه وسيله ى رسيدن به رحمت خداست ، اما نماز دائمى .
قرآن كريم در اين مورد مى فرمايد:
«اءلّذينهم على صلاتهم دائمون#
آنان كه نماز را مرتب و دائم برگزار مى كنند، داراى ايمان هستند.
2. در آيه ى ديگرى در اين مورد مى فرمايد:
«و هذا كتاب اءنزلناه مبارك فاتّبعوه و اتّقوا لعلّكم تُرحَمون#
و اين قرآن كتابى است خجسته ، كه آن را بر محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرو فرستاديم . پس از آن پيروى كنيد و پروا پيشه سازيد، باشد كه بر شما مهر آورند.
در اين آيه ، دو عامل براى شمول رحمت خدا را نشان مى دهد:
1. پيروى از قرآن و انس با قرآن ؛
2. تقوا و پرهيزكارى . آرى ، اين دو عامل وسيله ى رسيدن به رحمت خداوند معرفى شده است .
3. حضرت صالح پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم خطاب به امّت خود چنين مى گويد:
«قال يا قوم لم تستعجلون بالسّيّئة قبل الحسنة لولا تستغفرون اللّه لعلّكم ترحمون#
صالح گفت : اى مردم من ! چرا پيش از نيكى به بدى مى شتابيد؟ چرا از خدا آمرزش نمى خواهيد، شايد شما مورد مِهر خدايتان قرار گيريد؟
در اين آيه ى كريمه طلب مغفرت و عذرخواهى از گناه را وسيله ى رسيدن به رحمت خدا قرار داده است .
بنده همان به كه زتقصير خويش |
|
عذر به درگاه خدا آورد |
ورنه سزاوار خداونديش |
|
كس نتواند كه بجا آورد |
4. در آيه ى ديگرى در اين مورد مى فرمايد:
«إ نّما المؤ منون إ خوة فاءصلحوا بين اءخويكم و اتّقوا اللّه لعلّكم ترحمون#
جز اين نيست كه ايمان آوردگان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان [ صلح و] سازش پديد آوريد و از خدا پروا داريد، باشد كه مورد مهر قرار گيريد.
در اين آيه ى كريمه ، اصلاح و آشتى دادن بين جامعه و تلاش براى حفظ وحدت بين مؤ منين را وسيله ى رسيدن به رحمت واسعه ى خدا معرفى مى كند.
شمارى از صفات و اسرار برجسته ى ماه رمضان
به قسمت ديگرى از سخنان بلند و استوار پيامبر بزرگوار اسلام در خطبه ى شعبانيه مى رسيم كه چنين است :
«اءيّها النّاس ، مَن فطّر منكم صائما مؤ منا فى هذا الشّهر كان له بذلك عنداللّه عتق رقبة و مغفرة لما مضى من ذنوبه ،
قيل : يا رسول اللّه ، و ليس كلّنا يقدر على ذلك ،
فقال عليه السّلام : إ تّقوا النّار و لو بشقّ تمرة ،
إ تّقوا النّار و لو بشربة من ماء
اى مردم ، اگر كسى از شما شخص مؤ من روزه دارى را افطار دهد، در ماه مبارك رمضان چند امتياز براى او خواهد بود:
1. در مقابل كارش ، ثواب آزاد كردن يك بنده را دارد.
2. و بخشيده شدن گناهان گذشته اش ، خواهد بود. شخص عرض كرد اى رسول خدا همه ى ما قدرت افطار كامل دادن را نداريم ؟
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در جواب فرمود: با خوراندن و نوشاندن يك نصف خرما و يك ليوان آب به روزه دار به هنگام افطارش ، خود را از آتش جهنم نجات بدهيد.
در اينجا در اهميت و فضيلت افطار دادن به چند حديث توجه فرماييد.
1. امام هفتم موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود:
«افطارُك اءخاك الصّائم افضل من صيامك
افطار دادن تو به برادر دينى روزه دارت با ارزش تر از روزه است .
يعنى ثواب افطار دادن به روزه دار نه تنها كمتر از فضيلت روزه دارى نيست ، كه بيشتر است .
2. امام صادق عليه السّلام فرمود:
«اءيُّما مؤ من اءطعم مؤ منا ليلة من شهر رمضان كتب اللّه له بذلك مثل اءجر مَن اءعتق ثلاثين نسمة مؤ منة و كان له بذلك عند اللّه عزّوجلّ دعوة مستجابة
هر مؤ منى در ماه مبارك رمضان روزه دارى را افطار دهد، خداوند براى او پاداش آزاد كردن سى بنده را برايش مى نويسد، و دعاى او را مستجاب مى كند. ثواب و فضيلت سى بنده و استجابت دعا در برابر افطار دادن به يك بنده مؤ من روزه دار.
تا آنجا كه مى فرمايد: در ماه مبارك رمضان در سفره ى افطار هر قدر سفره رنگين و پر طعام باشد، صاحب آن مؤ اخذه نمى شود و اسراف هم نيست .
3. در همين ارتباط كلام بلند و زيباى امام معصوم عليه السّلام روشنگر همين حقيقت است كه فرمود:
«إ نّ اللّه لا يُحاسِبُ الصّائم على ما اءنفقه فى مطعم ،
و لا مشرب ، و اءنّه لا اسراف فى ذلك ؛
خداوند شخص روزه دار را كه سفره ى رنگين و مفصل و مرتب بيندازد، محاسبه نمى كند و اين كارش اسراف و زياده روى نيست .
ده صفت برجسته ى از روزه ى رمضان
پيامبر بزرگوار اسلام براى آن دسته از مؤ منين كه خواهان رشد و كمال و رسيدن به فضائل اسلامى و انسانى هستند، نكات مهمى را بيان فرموده كه در واقع بر مى گردد به اساس و پايه هاى روابط انسانى و ايجاد جامعه اى سالم ، كه افراد در آن جامعه با آن ابزار و رفتار نسبت به يكديگر هم آرامش فكرى و روحى مى دهند و هم خود احساس آسايش مى كنند.
اكنون ده صفت برجسته ى انسانى در سايه ى روزه و رمضان را از بيان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم استفاده مى كنيم كه چنين فرمود:
«اءيّها النّاس ، مَن حسّن منكم فى هذا الشّهر خُلقه كان له جوازا على الصّراط يوم تزلّ فيه الاءقدام ،
و مَن خفّفَ فى هذا الشّهر عمّا ملكت يمينُه ، خفّف اللّه عليه حسابَه ، و مَن كفّ فيه شرّه كفّ اللّه عنه غضبه يوم يلقاه ،
و مَن اكرم فيه يتيما اءكرمه اللّه يوم يلقاه ،
و مَن وصل فيه رحِمَه و صله اللّه برحمته يوم يلقاه ،
و مَن قطع فيه رَحِمَه قطع اللّه عنه رحمتَه يوم يلقاه ،
و مَن تطوّع فيه بلصلاة كتب اللّه له برائة من النّار،
و مَن اءدّى فيه فرضا كان له ثواب مَن اءدّى سبعين فريضة فيما سواه من الشّهور،
و مَن اءكثر فيه من الصّلاة علىّ ثقّل اللّه ميزانه يوم تخفّ الموازين ،
و من تلا فيه آية من القرآن كان له مثل اجر مَن ختم القرآن فى غيره من الشّهور
1. اى مردم ، اگر كسى از شما اخلاق و رفتارش را در ماه رمضان نيكو نمايد، براى او جواز عبور از پل صراط خواهد بود؛ آن هم روزى كه همه قدمها روى آن پل در لغزش است .
2. و كسى كه به زير دست خود در اين ماه رمضان سخت گيرى نكرده و رفتارى آسان داشته باشد، خداوند حسابش را فرداى قيامت آسان مى گيرد.
3. و كسى كه شرّش را در اين ماه از مردم و جامعه باز دارد و مردم از شرّش در امام باشند، خداوند غضبش را در قيامت از او باز مى دارد.
4. و كسى كه ماه رمضان يتيمى را نوازش كند خداوند در قيامت او را نوازش خواهد نمود.
5. و كسى كه در ماه رمضان صله ى رحم كند، خداوند در روز قيامت او را به رحمت واسعه اش متصل مى كند.
6. و كسى كه در اين ماه قطع رحم نمايد، خداوند رحمتش را از او در قيامت مى برد.
7. و اگر كسى در اين ماه رمضان يك نماز مستحبى به جا آورد خداوند براى او برائت از آتش جهنم را مى نويسد.
8. و كسى كه در اين ماه رمضان واجبى را به جا آورد خداوند ثواب كسى كه هفتاد واجب در غير ماه رمضان به جا آورده باشد، به او عطا مى كند.
9. و كسى كه در اين ماه رمضان صلوات بر محمد و آل او بفرستد خداوند كفه حسنات او را در قيامت سنگين مى نمايد.
10. و كسى كه در اين ماه يك آيه از قرآن را تلاوت كند براى او اجر و ثواب كسى كه در ماه هاى ديگر تمام قرآن را تلاوت نمايد، عطا خواهد نمود.
از اين بيانات مهم نتيجه مى گيريم كه روزه چنين آثارى دارد و در روزه دار اين اثرات را ظاهر و او را اين گونه تربيت مى كند، البته شرايطى دارد و آن اينكه :
1. تمام اعضا و جوارح آن شخص روزه باشد؛
2. از غذاى حلال استفاده كند؛
3. رابطه اش را با قرآن و دعا قوى كند؛
اين روزه انسان را متعهد و قانونمند مى سازد.
و نيز آن بزرگوار فرمود:
«اءيّها النّاس ، انّ اءبواب الجنان فى هذا الشّهر مفتّحة فاسئلوا ربّكم اءن لا يغلقها عليكم ،
و إ نّ اءبواب النّيران مغلّقة فاسئلوا ربّكم اءن لا يفتحها عليكم ،
و الشّياطين مغلولة ، فاسئلوا ربّكم اءن لا يسلّطها عليكم
اى مردم ، در ماه مبارك رمضان درهاى بهشت باز است ، از خداوند بخواهيد كه آن را به رويتان نبندد، و درهاى آتش جهنم بسته است ، از خداوند درخواست كنيد كه درهاى جهنم را برويتان نگشايد. اى مردم ، شياطين در غل و زنجير هستند، از خداوند بزرگ درخواست نماييد كه شياطين را بر شما مسلط نكند.
پيامبر عالى قدر اسلام در خطبه ى با بركت خود چنين ادامه داد و فرمود:
«فاسئلوا اللّه ربّكم بنيّات صادقة ،
و قلوب طاهرة اءن يوفّقكم اللّه لصيامه و تلاوة كتابه ؛»
نگذاريد ماه مبارك و عزيز و پرفضيلت رمضان بيهوده از دستتان برود و تمام شود.
پيامبر عالى قدر اسلام در خطبه ى با بركت خود به نكاتى بسيار حساس و مهم اشاره كرده است :
1. از خداوند بخواهيد و درخواست كنيد، كه نيازمند بايد از بى نياز لايزال بخواهد.
2. با چه ابزارى بخواهيد؟
3. چه چيزى بخواهى ؟
معمولا خواسته هاى افراد فرق مى كند. بعضى پول و ماشين و زن و زندگى خوب مى خواهند. اينها خوب است و خداوند همه ى اينها را به نوبت مى دهد. اين ها چيزهاى كوچكى هستند، سعى كنيد خواسته هاى مشروع بزرگترى را از خداوند بخواهيد.
يك عده هم پست و مقام مى خواهند. اين را هم نخواهيد، چون اگر خداوند مصلحت بداند مى دهد.
اما يك دسته ديگر هستند كه نه مال دنيا مى خواهند و نه مقام ، بلكه رضايت خدا را مى خواهند.
قرآن پيروان پيامبر عالى قدر اسلام را اين گونه تعريف مى كند و از اين دسته معرفى مى كند كه درخواستشان از خدا رضايت خداوند است :
«محمد رسول اللّه و الّذين معه اءشدّاء على الكفّار رحماء بينهم تراهم ركّعا سجّدا يبتغون فضلا من اللّه و رضوانا سيماهم فى وجوههم ن اءثر السّجود ذلك مثلهم فى التّوراة و مثلهم فى الا نجيل كزرع اءخرج شطاءه فآزره فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزّرّاع ليغيظ بهم الكفّار و عد اللّه الذين آمنوا و عملوا الصّالحات منهم مغفرة و اءجرا عظيما#»
محمد پيامبر خداست ، و كسانى كه همراه اويند، در برابر كفرگرايان سرسخت هستند و ميان خود مهربان . آنان را ركوع كنندگان و سجده كنندگان مى نگرى كه از خدا فزون بخشى و خشنودى [ او را ] مى جويند. نشانه هايشان در چهرهايشان بر اثر سجده ها [نمايان ] است . اين است وصف آنان در تورات ، و وصف آنان در انجيل همچون كِشته اى است كه جوانه ى خود را برآورده و آن را نيرومند ساخته تا ستبر گرديده و [به گونه اى ] بر ساقه هايش ايستاده است كه كشاورزان را به شگفت مى آورد. [آرى ، خدا ايمانداران را اين سان نيرو بخشيد] تا به وسيله ى آنان كفر گرايان را به خشم آورد. خدا كسانى از آنان را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، به آمرزش و پاداشى شكوهبار وعده داده است .
پس در اينجا پيامبر عزيز اسلام مى فرمايد: اولا از خداوند منّان حاجت هايتان را بخواهيد.
ثانيا با نيّت خالص و دل سالم و صادق بخواهيد.
ثالثا از خداوند درخواست كنيد كه شما را به گرفتن روزه و تلاوت قرآن و انس با قرآن كريم در ماه رمضان موفق كند.
خداوند در داستان حضرت شعيب پيامبر عليه السّلام از زبان آن بزرگوار چنين مى فرمايد:
«إ ن اءريد إ لّا الا صلاح ما استطعت و ما توفيقى إ لّا باللّه عليه توكّلت و إ ليه اءنيب #»
من جز اصلاح امت و به سامان آوردن كارها تا جايى كه بتوانم چيزى نمى خواهم ، و موفقيت من تنها به يارى خداست . بر او اعتماد نموده ام و به سوى او باز مى گردم .
پس شما هم از خدا موفقيت بخواهيد تا شما را موفق كند به گرفتن روزه و تلاوت قرآن كريم .
تاءثير روزه در جسم و جان
روزه در بهبود زندگى انسانها نقش مهمى دارد.
قرآن كريم در اين مورد بيان زيبا و ارزشمندى دارد كه در سوره ى بقره مى فرمايد:
«و اءن تصوموا خير لكم إ ن كنتم تعلمون# »
و روزه گرفتن [ گرچه مشكل باشد ] براى شما بهتر است ، اگر [ رهاورد آن را ] بدانيد.
پس روزه بگيريد كه به نفع شماست ، يعنى در تنظيم زندگى و سلامت جسم تان مفيد است ، و در سلامتى فكرتان نيز مؤ ثر است .
در آيه ديگرى دارد كه :
«و استعينوا بالصّبر و الصّلاة و إ نّها لكبيرة إ لا على الخاشعين# »
و از شكيب و نماز يارى بجوييد، و راستى كه اين [كار] جز بر فروتنان [بس ] گران است .
پس قرآن دستور مى دهد كه براى پيروزى ، از دو چيز استمداد و كمك بگيريد:
1. نماز،
2.روزه .
براى موفقيت و پيروزى در برابر مشكلات ، از اين دو نيروى مهم معنوى يارى بگيريد، و در اين آيه ى مباركه مفسرين بزرگوار ما، صبر را به معناى روزه تفسير كرده اند؛ چرا كه خطرهاى زيادى ما را تهديد مى كند كه مهم ترين آن خطرها در زندگى وجود خود شيطان است ، هر لحظه شيطان در كمين است ، تا انسانهاى مؤ من و درست كردار را شكار كند.
توشه ى نجات بخش جسم جان
پيامبر بزرگوار اسلام از اهميت و فضيلت روزه سخن گفت ، و در تاءثير آن در ساختار فكر و انديشه ى فرد و اجتماع و ايجاد رابطه ى عاطفى و انسانى در بين انسانها بيانات مهمى ايراد كرد.
او بيان فرمود كه : فرداى محشر روزه و روزه دارى سبب نجات انسان از عذاب الهى مى شود، و نيز وسيله ى رسيدن به وادى رحمت و نعمت بى انتهاى خدا به خوبان ، يعنى همان بهشت جاويدان مى گردد.
لازم است از ديدگاه روايات و منابع پر بركت دينى الهام گرفته و از وحى الهى و سخنان خاندان عصمت و طهارت در اين مورد توشه برگيريم .
پيش از هر چيز در اين مورد گوش جان مى سپاريم به روايتى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در زمينه ى بركات معنوى و فضائل عظيم و نورانيتى كه روزه در وجود انسان ايجاد مى كند. آن حضرت در اين باره فرمود:
«فإ ذا تمّ ثلاثون يوما كتب اللّه لكم بكلّ يوم مرّ عليكم ثواب اءلف شهيد،
و اءلف صدّيق ، و كتب اللّه لكم عبادة خمسين سنة ،
و كتب لكم برائة من النّار،
و جوازا على الصّراط،
و امانا من العذاب ؛»
وقتى سى روز روزه را گرفتيد، در خاتمه ى رمضان خداى مهربان براى هر روز روزه ى شما ثواب هزار شهيد و هزار صدّيق و عبادت پنجاه سال عمر و برائت از عذاب جهنم و جواز عبور از پل صراط و امان نامه از عذاب قيامت را براى شما مى نويسد و مقرر مى كند.
يعنى در يك ماه ، ثواب سى هزار شهيد و سى هزار صديق و هزار و پانصد سال عبادت ، همه اينها تشويق است از سوى خدا.
مثلا يك كارگر دو هزارتومان در روز مزد اوست ، اما كارفرما مى بيند اين كارگر بسيار كار خوبى كرده و نه تنها از بغل ساعات كار كم نكرده ، بلكه اضافه هم كار كرده است ، و موقع تعطيل كار، ابزار كار را هم تميز كرده و در جاى خود حفظ كرده است . زودتر از وقت آمده و ديرتر تعطيل كرده است .
آرى ، صاحب كار و كارفرما از اخلاص و تلاش اين كارگر خيلى خوشش آمده است . اين كارگر را غير از مزدش تشويقى هم مى دهد. تصوّر كنيد حالا اين تشويق كننده خداى بخشنده باشد. هر چه بخواهد مى دهد. البته اينها غير از حقوق مستمرى است . به همين جهت اگر كسى چهل و پنج سال عمر كند و سى سال روزه بگيرد، ثواب نهصد هزار شهيد، و نهصد هزار صديق ، و چهل و پنج هزار سال عبادت ، و كارت برائت از آتش جهنم ، و نامه ى عبور از پل صراط، و امان نامه از عذاب خدا در قيامت را به او كه روزه گيرنده است مى دهند.
ماه رمضان يا پل ارتباط براى اصلاح دو امر مهم
ماه رمضان بهترين وسيله و ارتباط است براى اصلاح و سازندگى دو كار مهم :
1. اصلاح نفس ،
2. اصلاح جامعه .
ماه رمضان ، ماه خودسازى است . به سخن عالم آل محمد حضرت امام صادق عليه السّلام در تاءثير معنوى روزه و كاربرد آن در ايجاد روح و روان سالم در تن سالم عنايت كنيد كه فرمود:
«من صام يوما فى الحرّ فاءصاب ظماء و كّلّ اللّه به اءلف ملك يمسحون وجهه و يبشّرونه حتّى اذا افطر؛»
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس در هواى گر يك روز را روزه بگيرد و رنج و تشنگى روزه داريش او را برنجاند، خداوند مهربان هزار ملك را مامور مى كند تا چهره ى او را با ملاطفت و محبت دست بكشند، و تا هنگام افطار به او مژده ى رستگارى و بهشت بدهند.
افق بلند معنويت در پرتو روزه ى رمضان براى روزه چه نمايش زيبا و قشنگى دارد، كه عطر بركات آن جان آدمى را صفا و قوّت مى بخشد.
اين روزه است كه در اصلاح نفس و خودسازى اثر عظيمى دارد، تا جايى كه انسان را از خطر شيطان نجات مى دهد؛ همان شيطانى كه به تعبير كلام وحى يا قرآن كريم خطرناك ترين دشمن انسان به شمار مى آيد.
اينك در اين باره به نواى روح بخش آيات قرآن دل بدهيد كه مى فرمايد:
«الشّيطان يعدكم الفقر و ياءمركم بالفحشاء و اللّه يعدكم مغفرة منه و فضلا و اللّه واسع عليم# »
شيطان شما را [به هنگام تصميم به بخشش ،] از تهيدستى مى ترساند و شما را به زشتكارى فرمان مى دهد؛ اما خدا شما را به آمرزشى از جانب خود و بخششى [بسيار]نويد مى دهد؛ و خدا گشايشمند و داناست .
حال آيا اين فقر، فقر فرهنگى است يا فقر اخلاقى ؟ فقر اقتصادى است ؟ يا همه ى انواع و اقسام فقر و فلاكت ؟
قرآن مى فرمايد:
«يا اءيّها النّاس كلوا ممّا فى الاءرض حلالا طيّبا و لا تتّبعوا خطوات الشّيطان إ نّه لكم عدوّ مبين#
إ نّما ياءمركم بالسّوء و الفحشاء و اءن تقولوا على اللّه ما لا تعلمون#
و إ ذا قيل لهم اتّبعوا ما اءنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما اءلفينا عليه آباءنا اءولو كان آباؤ هم لا يعقلون شيئا و لا يهتدون# »
اى مردم ! از آنچه در زمين است ، حلال و پاكيزه را بخوريد، و از گام هاى شيطان پيروى نكنيد؛ چرا كه او دشمن آشكار شماست .
او شما را تنها به بدى و زشتى فرمان مى دهد؛ و [وادارتان مى سازد] آن چه را كه نمى دانيد، به خداى يكتا بربنديد.
روزه و مبارزه ى با شيطان
پس ، روزه ى ماه رمضان انسان روزه گير و مؤ من را از خطر موجود خطرناكى چون شيطان حفظ مى كند.
پيامبر عزيز اسلام فرمود:
«الا اءخبركم بشى ء إ ن اءنتم فعلتموه تباعد الشّيطان منكم كما تباعد المشرق من المغرب ؟
قالوا: بلى ،
قال صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم : اءلصّوم يسوّد وجهه ؛»
آيا مى خواهيد به شما خبر دهم به عملى كه اگر انجام دهيد، شيطان از شما به فاصله ى مشرق تا مغرب دور مى شود؟
عرض كردند: بلى يا رسول اللّه .
فرمود: روزه بگيريد كه روزه چهره ى شيطان را سياه مى كند.
روزه انسان را به جايگاه بلند رحمت و مغفرت الهى متصل مى كند، البته به شرطى كه با اخلاص و به خاطر اجراى فرمان خدا و به ويژه به عشق خداوند متعال باشد، نه در حال و هواى چيزهايى ديگر.
اثر معنوى روزه در ساختار فكرى و روحى انسان
يكى از اثرات سودمند و سازنده ى روزه آن است كه آشوب و وسوسه ها و فتنه هاى دل را مى زدايد.
روزه ى با اخلاص ، قلب و روح انسان را صاف كرده و صيقل مى دهد، تا آنجايى كه حضرت امام صادق عليه السّلام از قول حضرت مولاى متقيان امام على عليه السّلام فرمود: روزه ى ماه رمضان و سه زور در هر ماه ، فتنه و وسوسه هاى دل را مى برد. در آن صورت آن دل پايگاه و فرودگاه نور و رحمت و مغفرت الهى مى گردد، چون اين لياقت و شايستگى براى او حاصل مى شود.
«عن اءبى عبد اللّه عليه السّلام قال : قال امير المؤ منين عليه السّلام : صيام شهر الصّبر و صيام ثلاثة اءيّام فى كلّ شهر يذهب بلابل الصّدر؛»
و باز رئيس مذهب شيعه حضرت امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم نقل مى كند كه آن بزرگوار چنين فرمود:
«قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و اله و سلم : من صام يوما تطوّعا إ بتغاء ثواب اللّه وحبت له المغفرة ؛»
كسى كه به خاطر اجراى فرمان خدا رسيدن به مقام محبوب و براى به دست آوردن رضايت معشوق روزه بگيرد، بخشش و رحمت خدا بر او واجب مى گردد.
يك وقت شما فرمان فلان آقا را مى بريد، به خاطر انتظاراتى كه از او داريد، پارتى ات بشود و يا كمكى مادى بنمايد، و امثال آن ، اما يك وقت فرمانش را مى بريد به خاطر عظمت او، چون عاشق او هستيد و دوستش داريد فرمانش را با جان مى خريد. انسان روزه دار چنين است .
مثل ميثم تمار، درخت خرمايى كه بايد با آن درخت به شهادت برسد، آن درخت را آبيارى كرده و به عشق شهادت و اجراى پيمان وفا در راه ولايت امام على عليه السّلام آن درخت را زيارت مى كند.
به هر حال روزه ويژگى ها دارد و روزه دار به آن مقام ويژه مى رسد چنان كه پيامبر عزيز اسلام فرمود:
«قال اللّه تبارك و تعالى : كلّ عمل إ بن آدم هو له غير الصّيام هو لى و اءنا اجزى به ؛»
هر كار و هر عبادت فرزند آدم براى خودش هست ، مگر روزه ى او كه روزه براى من است و من جزايش را خواهم داد.
علما و بزرگان چنين تفسير كرده اند كه چون در روزه اخلاص بيشترى است و كمتر ريا و خودنمايى در آن است ، هم معمولا ديگران متوجه روزه بودن انسان نمى شوند و هم روزه دار تحمل سختى بيشترى مى كند و آب و غذا و انواع ميوه ها را مى بيند و بوى آنها را مى شنود و تحريك مى گردد، اما به خاطر روزه لب نمى زند، اين كار سخت است و تحمل و خويشتن دارى لازم دارد، لذا در برابر تحمل آن سختى ها و فشارها آن جايگاه ويژه و اثرات ارزشمند هم در انسان شكل مى گيرد.
مقام مخصوص روزه دار
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«إ نّ للجنّة بابا يدعى الرّيان لا يدخل إ لّا الصّائمون ؛»
براى بهشت خدا يك درب ورودى مخصوصى است به نام «ريّان »، كه جز روزه دارها كسى از آن وارد بهشت زيباى خداى مهربان نمى شود.
آن قدر ماه مبارك رمضان اهميت دارد و روزه در آن ارزش و فضيلت براى صاحبش ايجاد مى كند كه يك عمل خير هفتاد برابر مى شود.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«و من اءدّى فيه فريضة من فرائض اللّه كان كمن اءدّى سبعين فريضة ؛»
كسى اگر واجبى از واجبات الهى را در ماه مبارك رمضان انجام دهد، مثل كسى است كه هفتاد مرتبه آن واجب را در عمر خود انجام داده است .
روزه و روزه دارى توكّل و اعتماد انسان را به خدا قوى تر مى كند.
يكى از مؤ منين نقل مى كرد كه قبل از اينكه رمضان بيايد براى تنگى نفسى كه داشتم روزى دوبار بايد از دستگاه تنفس استفاده مى كردم . هم دلم مى خواست روزه ام را بگيرم و هم از تنگى نفس و استفاده نكردن آن ابزار ناراحت بودم .
مرتب دلشوره داشتم و نگران بودم كه چه مى شود؟ رمضان آمد و به خدا توكّل كردم و روزه را گرفتم ، و نه تنها در روز احتياج به آن دستگاه پيدا نكردم ، كه خيلى بهتر شدم .
بله ، برادر و خواهر، شما يك قدم خالصانه به طرف خدا برو خداوند هم لطف مى كند.
در اينجا جاى يك تذكر به جايى است و آن اينكه : وجود اعتماد در جامعه ، نعمت گرانبهايى است و بر همه لازم و واجب است تا اعتماد را از بين نبرند، كه همه خسارت مى بينند.
تلويزيون فيلمى را نشان مى داد كه در مجموع اثر تربيتى اش جالب است ، و آن اينكه : جوانى به نام «فضيل » سركرده ى دزدها بود. شخصى كيسه اى كه حاوى هزار سكّه ى زر بود، به عنوان امانت به او سپرد و بعد فهميد كه او رئيس دزدهاست .
آمد كيسه خود را طلب كرد و «فضيل » هم كيسه زر را به او تحويل داد. رفقا و دوستانش اعتراض كردند كه چرا كيسه زر را پس دادى ؟
او در جواب گفت : چون او به من اعتماد كرده بود.
بنابراين ، نقش روزه در سازندگى انسان مخلص و متعهد قطعى است . روزه انسان را هم از انحراف و فساد اخلاقى حفظ مى كند و هم در آخرت از عذاب خدا.
كلام بلند و اميدوار كننده ى عالم آل محمد حضرت صادق عليه السّلام را عنايت كنيد كه از رسول خدا نقل مى كند كه فرمود:
«اءلصوم جنّة ، اى ستر من آفات الدّنيا،
و حجاب من عذاب الآخرة ؛»
روزه پوشش انسان در برابر انحرافها و سوء رفتارهاى اخلاقى ، و مايه نجات انسان از عذاب آخرت است .
به لحاظ همان جايگاه ويژه اى كه روزه دارد، روزه دار هم به بركت گرفتن روزه در پيشگاه خداوند عزت پيدا مى كند و در سايه ى آن به مقامى مى رسد كه دعا و خواسته هايش را خداوند مى پذيرد. اين لياقت و شايستگى را به بركت گرفتن روزه در پيشگاه خدا پيدا مى كند.
در همين رابطه ، حديث ارزشمندى داريم كه متن آن چنين است كه پيامبر عزيز اسلام فرمود:
«دعوة الصّائم تستجاب عند إ فطاره ؛»
دعاى روزه دار به هنگام افطار مستجاب است .
و نيز فرمود:
«قال النّبى صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم : لا تردّ دعوة الصّائم ؛»
دعاى روزه دار در پيشگاه خداوند ردخور ندارد.
مولاى متقيان حضرت امام على از رسول خدا صلى اللّه عله و آله و سلم چنين نقل كرده است :
«اءربعة لا تردّ لهم دعوة و يفتح لهم ابواب السّماء، و يصير إ لى العرش :
دعاء الوالد لولده ،
و دعاء المظلوم على من ظلمه ،
و دعاء المتعتمر حتّى يرجع ،
و دعاء الصّائم حتّى يفطر؛»
چهار دسته دعايشان بر نمى گردد، يعنى مستجاب مى شود تا حدى كه درهاى آسمان براى آنها باز گرديده و به جايگاه عرش الهى مى رسد. اين چهار دسته عبارتند از:
1. دعاى پدر و مادر در حق فرزند،
2. نفرين مظلوم عليه ظالم ،
3. كسى كه به قصد عمره به مكه مشرف گرديده تا برگردد؛
4. دعاى شخص روزه دار تا وقتى كه افطار كند.
روزه يا وسيله ى تقرب پيامبران به خدا
جايگاه روزه در جهت بالا بردن فضيلت و ارزش انسان در پيشگاه خداوند به قدرى رفيع و بلند است ، كه حتى پيامبران و سفراى آسمانى نيز به وسيله ى روزه تلاش مى كردند تا به مقام قرب الهى نائل شوند. همه ى پيامبران به نحوى نه تنها روزه ى واجب بلكه روزه هاى مستحبى مى گرفتند، كه در اين جا به چند نمونه اشاره مى كنيم .
1. مردى از «ابن عباس » از روزه سؤ ال كرد، و او در جواب گفت :
«إ ن كنت تريد صوم داود عليه السّلام فإ نّه كان من اءعبد النّاس ،
و اءسمع النّاس ، و كان يقرء الزّبور بسبعين صوتا،
و كان إ ذا بكى على نفسه ، لم يبق دابّة فى برّ و لا بحر إ لا استمعن لصوته
و يبكى على نفسه ،
و كان يصوم يوما،
و يفطر يوما؛»
اگر مى خواهى سبك روزه حضرت داود عليه السّلام را بدانى ، آن بزرگوار عابدترين مردم و مطيع ترين بنده براى خدا بود.
او كتاب زبور را به هفتاد صوت قرائت مى كرد، و هر وقت از ترس پروردگار و بر حال خودش گريه مى كرد، چنان منقلب مى شد كه هر جنبنده اى در خشكى و دريا از صوت حزين و ناله ى او به گريه مى آمد. او در تمام سال يك روز روزه مى گرفت ، و يك روز افطار مى نمود.
به دنبال اين سؤ ال و جواب «ابن عبّاس » گفت :
«و إ ن كنت تريد صوم إ بنه سليمان عليه السّلام ، فإ نّه كان يصوم من اوّل الشّهر ثلاثة ، و من وسطه ثلاثة ،
و من آخره ثلاثة ؛»
اگر مى خواهى بدانى حضرت سليمان عليه السّلام چگونه روزه مى گرفت ، آن حضرت در تمام سال ، اول هر ماه سه روز، وسط هر ماه سه روز و آخر هر ماه سه روز را روزه مى گرفت .
و به دنبال آن افزود:
«و إ ن كنت تريد صوم عيسى عليه السّلام ، فإ نّه كان يصوم الدّهر،
و يلبس الشّعر، و ياءكل الشّعير؛»
و اگر مى خواهى روزه حضرت عيسى عليه السّلام را بدانى چگونه بوده است ، آن بنده ى مطيع خدا، تمام سال را روزه مى گرفت ، و پشمينه مى پوشيد، و از نان جو استفاده مى نمود.
و باز «ابن عبّاس » گفت :
«و إ ن كنت تريد صوم امّه مريم عليها السلام ، فإ نّها كانت تصوم يومين ، و تفطر يوما؛»
اگر مى خواهى بدانى مادر حضرت عيسى عليه السّلام حضرت مريم چگونه روزه مى گرفت ، آن بانوى پاكدامن دو روز روزه مى گرفت و يك روز افطار مى كرد.
و نيز «ابن عبّاس » افزود:
«و إ ن كنت تريد صوم النّبىّ صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ، فإ نّه يصوم ثلاثة ايّام من كلّ شهر و يقول : هنّ صيام الدّهر؛»
پيامبر عزيز اسلام بنده ى برگزيده بارگاه خدا بود و او در هر ماه سه روز روزه مى گرفت و مى فرمود اين سه روز در هر ماه ، ثواب روزه تمام سال را دارد.
گفتنى است كه ظاهرا اشاره به همان اول و وسط و آخر هر ماه مى باشد.
افزون بر آنچه آمد،از امام صادق عليه السّلام روايتى به اين مضمون نقل شده است كه بسيار زيبا و روح بخش است و نشان مى دهد كه روزه وسيله ى تقرب به پروردگار و راه اصلاح نفس و رسيدن به مقامات عالى معنوى و الهى است .
«عن جعفر بن محمّد عليهما السّلام اءنّه قال : ثلاثة من روح اللّه :
التّهجّد من اللّيل بالصّلواة ،
و لقاء الا خوان ،
والصّوم ؛»
سه چيز است كه از مهر و لطف الهى است و در انسان معنويت ايجاد مى كند و صافى باطن مى آورد و دل و قلب را روشن كرده و نورانيت مى بخشد:
1. نماز شب ،
2. ملاقات با برادران دينى ،
3. روزه گرفتن .
تا آنجايى جايگاه روزه بلند و بالاست كه حتى افطار دادن به روزه دار هم براى انسان عظمت و عزت و ارزش و فضيلت در پيشگاه پروردگار عالم مى آورد:
از رسول خدا نقل شده است كه فرمود:
«من اءفطر فيه صائما كان له مغفرة لذنوبه ،
و عتق رقبة من النّار؛»
كسى كه افطار دهد و روزه دارى در ميان ميهمانان باشد، خداوند هم با پاداش كارش ، بخشش گناهان و آزاد شدن از آتش جهنم را به او عطا مى كند.
«جابر بن عبد اللّه انصارى » از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام مطلب مهمى را در فضيلت روزه و روزه دارى و جذب كمالات الهى انسانى به وسيله ى روزه نقل مى كند كه انسان را شگفت زده مى كند، و روح تازه اى در انسان مى دمد و آن اين است كه :
«قال عليه السّلام : يا جابر، من دخل عليه شهر رمضان فصام نهاره ،
و قام وردا من ليلته ،
و حفظ فرجه و لسانه ، و غضّ بصره ،
و كفّه آذاه ، خرج من الذّنوب كيوم ولدته امّه ؛»
كسى كه ماه رمضان بر او داخل شود و او روزها روزه بگيرد و شب ها را به ذكر خدا باشد و عورتش را از حرام حفظ كند و زبانش را كنترل نمايد و چشمانش را مواظبت نمايد و به اجنبى نگاه نكند و اذيتش به مردم نرسد، از آثار گناه آن چنان پاك مى شود كه همانند روز ولادتش از مادر مى شود.
پس روزه ى واقعى با اين شرايط است :
1. روز را روزه بگيرد،
2. شب را به ذكر خدا مشغول باشد،
3. عورتش را از حرام حفظ كند،
4. زبانش را كنترل نمايد،
5. چشمانش را مواظب باشد و به اجنبى نگاه نكند،
6. اذيت و آزارش به مردم نرسد.
پاداش اين روزه هم آن است كه او چنان از گناه آن پاك مى شود كه گويى تازه مادرش او را زاده است .
ابزارى كه معنويت و سازندگى بيشترى به روزه مى دهد.
و اگر روزه دار براى كسب فضيلت بيشتر - كه در بيانات اهل بيت در اين مورد راهنمايى هاى گرانبهايى صورت گرفته است - تلاش كند، و اگر آن دستورات را به كار گيرد، روزه ى او به درجات عظيم تر و والاترى مى رسد.
مثلا اگر كارمند و يا كارگر و يا كاسب است ، صداقت و عدالت در كار و خوشرفتارى با مردم داشته باشد. با پدر و مادر مهربانى كند و با اهل و عيال خود با خوشرويى برخورد نمايد. نسبت به فقيران و محرومان دلسوز و نسبت به همنوعان خود احساس مسئوليت داشته باشد، ارتباط خودش را با قرآن قوى تر و بهتر كند و قرآن را تلاوت نمايد و از بركات معنوى قرآن بهره مند گردد، در آن صورت روزه در انسان معرفت و شناخت و نورانيت ويژه اى ايجاد مى كند:
از پيامبر رحمت حضرت محمد صلى اللّه عليه و اله و سلم نقل است كه در شب معراج از پروردگار عالم سؤ ال كردم كه :
«يا ربّ ما اوّل العبادة ؟
قال اللّه : اوّل العبادة اءلصّمت و الصّوم .
قال : يا ربّ و ما ميراث الصّوم ؟
قال اللّه : يورث الحكمة ،
والحكمة تورث المعرفة ،
و المعرفة تورث اليقين ؛ فإ ذا ستيقن العبد لا يبالى كيف اءصبح بعسر اءم بيسر؟»
اولين عبادت كدام است ؟
او فرمود: سكوت و روزه دارى .
عرض كردم : پروردگارا، روزه چه ثمراتى را در انسان ايجاد مى كند؟ فرمود: حكت را در انسان پديدار مى نمايد و او را به انسانى حكيم مبدل مى كند.
پرسيدم : خداوندا، حكمت چه نقشى را در وجود انسان خواهد گذاشت ؟
فرمود: معرفت و شناخت انسان را بالا مى برد و معرفت براى انسان يقين ايجاد مى كند.
وقتى بنده اى به مقام يقين نائل گرديد، بر او باكى نيست كه چگونه زندگى را آغاز مى كند در سختى و شدائد و توام با مشكلات ، يا در رفاه و آسايش ؟ چون توجه او به آن هدف بسيار بلند و رفيع است كه مى خواهد به آن برسد و آن رسيدن به جوار رحمت واسعه ى الهى است . چنين شخصى اين جهان و وسائل آن را يك ابزار و وسيله اى براى رسيدن به محبوب بيش نمى بيند و زندگى در اين عالم را يك عبورگاه موقت بيش نى داند، و اين همان قدرت سازندگى روزه در انسان است .
و باز همان پيامبر رحمت و عقل كل و استاد و مربى بشريت و آموزگار كمالات انسانى در حديثى بسيار پربار و گرانبهاى ديگرى چنين فرمود:
«إ نّ شهر رمضان شهر عظيم ، يضاعف اللّه فيه الحسنات ،
و يمحو فيه السّيئآت ،
و يرفع فيه الّدرجات ؛
من تصدّق فى هذا الشّهر بصدقة غفر اللّه له ،
و من اءحسن فيه إ لى ما ملكت يمينه غفر اللّه له ،
و من حسّن فيه خلقه غفر اللّه له ،
و من كظم فيه غيظه غفر اللّه له ،
و من وصل فيه رحمه غفر اللّه له ؛»
ماه رمضان ماه بزرگى است كه :
1. حسنات و كار نيك انسان چند برابر پاداش دارد.
2. بديها محو و پاك مى شود.
3. درجات معنوى انسان در پيشگاه خداوند بالا مى رود.
4. هر كس صدقه داده و احسان و نيكى و خوبى كند، خدا او را مى آمرزد.
5. هر كس به زيردستش محبت و خوبى كند، خدا او را مى آمرزد.
6. هر كسى اخلاقش را نيكو كند، خدا او را مى آمرزد.
7. هر كس غضب خودش را فرونشاند، خدا او را مى آمرزد.
8. هر كس صله ى رحم كند، خدا او را مى آمرزد.
آرى ، جايگاه رمضان آن قدر مهم است كه وقتى مى خواهد انسان شقى و بدرفتار را معرفى كند، مى گويد: شقى كسى است كه نتواند در ماه رمضان كمالى كسب كند و خود را بسازد و در اصلاح نفس خود قدمى بردارد و رضايت خدا را به دست آورد؛ چون در ماه عزيز رمضان همه نوع ابزار جلب رضايت خداوند فراهم است .
«عن علىّ بن موسى الرّضا عليه السّلام قال : إ نّ الشقّى من خرج منه هذا الشّهر و لم يغفر ذنوبه ؛»
شقى كسى است كه ماه رمضان از او بگذرد و او آمرزيده نشود.
يك روز روزه در رمضان ارزش صدسال روزه را دارد.
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«و لكم بكلّ يوم صمتم صوم ماءة سنة ؛»
و براى شما هر روز كه روزه بگيريد،در ماه رمضان ثواب صد سال روزه را مى دهند.
تقسيم رزق ها و تعيين عمرها در ماه رمضان
از اهميت ماه مبارك رمضان در ميان همه ى ماه هاى سال اين است كه لياقت ها و شايستگى ها و بهره گيرى ها از عمر و ميزان عمر و سهميه ى رزق و روزى بندگان خدا، در همين ماه و در شب «قدر» آن مشخص و مقرر مى گردد.
امام صادق به فرزندش امام كاظم عليه السّلام فرمود:
«إ ذا دخل شهر رمضان فاجهدوا اءنفسكم ،
فإ نّ فيه تقسم الاءرزاق ،
و توقّت الآجال ،
و يكتب و فداللّه الّذين يفدون عليه ،
و فيه ليلة القدر الّتى اءلعمل فيها خير من العمل فى اءلف شهر؛»
وقتى ماه شريف و با عظمت رمضان وارد شد، با همه ى وجودتان به جهاد و تلاش برخيزيد؛ يعنى خودتان را آماده ى عبادت و خودسازى و انجام كارهاى نيك كنيد، چرا كه تقسيم رزق و روزى و تعيين ميزان عمر در اين ماه است ، و در اين ماه است كه انسان در گروه و در رديف ميهمانان خدا نوشته خواهد شد، و شب قدرى كه عمل در او بهتر از عمل در هزار ماه است ، در ماه رمضان است : پس شما تلاش و كوشش كنيد تا در اين ماه پربركت از همه ى موهبت هاى الهى آن بهره مند شويد.
خصوصا شب بيست و سوم ماه رمضان به قدرى اهميت دارد كه خيلى از حكم هاى حتمى الهى براى بندگان در طول يكسال در آن شب نوشته مى شود و ثبت و ضبط مى گردد.
در اين رابطه بيانى است از حضرت امام صادق عليه اسلام كه لازم است بيشتر مورد توجه و دقت واقع شود كه فرمود:
«إ نّ ليلة الثّالث و العشرين من شهر رمضان هى ليلة الجهنى ،
فيها يفرق كلّ امر حكيم ،
و فيها تثبت البلايا، و المنايا، والآجال ، و الاءرزاق ،
و القضايا، و جميع ما يحدث اللّه فيها إ لى مثلها من الحول ؛
فطوبى لعبد اءحياها راكعا و ساجدا،
و مثّل خطاياه بين عينيه و يبكى عليها؛»
شب بيست و سوم ماه رمضان كه شب «جهنى » است ، در آن شب هر كارى كه بر اصول حكمت خدا بايد براى بندگان انجام گيرد صادر مى گردد. در آن شب است كه بلاها و سختى ها، خوشى ها و ميزان عمرها، رزق و روزى هاى و سرنوشتها و آنچه را كه بايد از طرف خداوند در طول سال ايجاد شود، آن شب احكام آنها قطعى مى گردد، خوشا به حال آن بنده اى كه آن شب را احيا بگيرد و به نماز و به ركوع و سجود بپردازد، و گناهانى را كه در طول عمر خويش مرتكب شده است ، همه را جلو چشم خويش مجسم كند، و اشك بريزد؛ يعنى با اين وسيله رضاى خدا را جلب كند.
تاءثير روزه در ساختار اجتماع و ايجاد همدلى
روزه و ماه رمضان نه تنها در بهداشت جسم و جان و اصلاح انسان و نفس روزه دار و روزه گير و در ساختار فكرى و روحى او مؤ ثر است ، بله در ايجاد جامعه اى سالم درست ، و همدل و همدرد، و نوع پرور و انسان دوست ، و دلسوز و عاطفه دار، و داراى حسّ مسئوليت و وظيفه نسبت به ضعفا و فقرا نيز نقش مهمى دارد.
«محمد بن حمزه » مى گويد براى حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام نامه اى نوشتم و در آن نامه ، اين چنين سؤ ال كردم :
«لم فرض اللّه الصّوم ؟
فكتب إ لىّ: فرض اللّه تعالى الصّوم ليجد الغنّى مسّ الجوع ليحنوا على الفقير؛»
چرا خداوند روزه را واجب كرده است ؟
حضرت در جواب نوشت : خداوند روزه را واجب نمود تا انسانهاى سرمايه دار و مرفه سختى گرسنگى و نادارى را درك كرده و به ضعفا و فقرا توجه و ترحم كنند.
از فضل بن شاذان نقل شده است كه به امام هشتم حشرت رضا عليه السلام عرض شد:
«فلم امروا بالصّوم ؟
قال عليه السّلام : لكى يعرفوا اءلم الجوع و العطش ، فيستدلّوا على فقر الآخرة ، و ليكون الصّائم خاشعا ذليلا؛»
چرا به مردم امر شده است تا روزه بگيرند؟
در جواب حضرت رضا عليه السّلام چنين گفته شده است : به مردم فرمان روزه رسيد تا روزه دار سختى گرسنگى و تشنگى را بشناسد و به ياد فقر و نادارى فرداى قيامت بيفتد، آنگاه روحى خاضع و متواضع پيدا كند.
يعنى روزه و رمضان انسان را به ياد قيامت انداخته و نسبت به ضعفاى جامعه متواضع و خوشرفتار مى سازد.
«هشام بن حكم »، آن شاگرد تيزهوش و دانشمند و آگاه مكتب جعفرى مى گويد:
«ساءلت اءبا عبد اللّه عليه السلام علّة الصّيام ؟
قال : امّا العلّة فى الصّيام ليستوى به الغنّىّ و الفقير،
و ذلك لاءنّ الغنىّ لم يكن ليجد مسّ الجوع فيرحم الفقير؛»
از امام صادق عليه السّلام سؤ ال كردم كه فلسفه ى روزه چيست ؟
آن حضرت فرمود: دليل آن اين است كه سرمايه دار و نيازمند درد يكديگر را احساس كنند.
يعنى انسانهاى مرفه بفهمند كه فقراى جامعه چه مى كشند؟ چون ثروتمند در موقعيتى نيست كه سختى گرسنگى را درك كند و به فكر ضعيف و فقير باشد.
مى خواهد بفرمايد انسان سير از گرسنه خبر ندارد، بلكه در سايه ى روزه گرفتن بفهمد گرسنگى و نادارى يعنى چه .
از حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام سؤ ال شد:
«لم إ فترض اللّه عزّ و جلّ على عبد الصّوم ؟
فقال عليه السّلام : ليجد الغنّى مسّ الجوع ، فيعود بالفضل على المساكين ؛»
چرا روزه را خداوند بر بنده اش واجب كرده است ؟
حضرت فرمود: تا سرمايه دار درد گرسنگى را بچشد و آن اضافه هايى كه در زندگى دارد به فقرا و محرومان ببخشد.
يعنى به فكر فقرا و محرومين بيفتد.
روزه و تقويت روح اميد در انسان
اميد در زندگى و آينده ى زندگى ، يعنى خود را باور كردن و در سايه ى همين باور است كه انسان با دلگرمى مى تواند روحيه ى قوى پيدا كرده و به كار و تلاش و سازندگى و بهبود بخشيدن به امور خانواده و جامعه دل بندد.
اميد است كه روح مبارزه و سخت كوشى را در انسان تقويت مى كند.
اميد است كه انسان را وادار مى كند تا دنبال علم و دانش رفته و با تحمل رنج ها از ثمرات ارزشمند و راهگشاى آن بهره مند گردد.
كشاورز با اميد، دل زمين را شكافته و دانه را مى كارد.
تاجر وارد تجارت مى شود. قهرمان شكست خورده در ميدان مبارزه ، مجددا به قله ى پيروزى مى نشيند. استاد به كلاس درس مى رود و دانشجو به تكاپو مى افتد.
آنچه انسان به بن بست رسيده از نظر روحى را - كه دچار اضطراب و نگرانى است - نجات مى بخشد، اميد است . آن كسى كه تنها راه نجات خود را در انتحار و خودكشى مى بيند، راه نجات او اميدوارى به آينده است .
مادر با نيروى اميد به آينده ، از شيره ى جان خود به حلقوم نوزاد مى ريزد و بچه را مى پرورد، و چه بسا از آسايش و آرامش خود مى زند تا بچه اش آرامش بگيرد. خيلى از حركت ها و ثمرات آن مستند به اميد است .
اما روزه در ايجاد تقويت روح اميدوارى به آينده و اميد به رحمت خدا و اميد نجات از هر بدبختى و فلاكت دنيا و آخرت به ويژه در وجود فرد آلوده ى به گناه نقش بزرگى دارد.
در همين رابطه كلام زيبا و اميدوار كننده و سازنده و انسان ساز پيامبر بزرگوار اسلام را توجه كنيد كه در جواب سؤ ال مردى يهودى چنين فرمود.
سؤ ال مرد يهودى
مرد يهودى از رسول خدا چنين پرسش كرد:
«فما جزاء من صامها؟
فقال النبى صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم : ما من مؤ من يصوم شهر رمضان إ حتسابا إ لّا اءوجب اللّه له سبع خصال :
اءوّلها يذوب الحرام من جسده ،
و الثّانية يقرّب من رحمة اللّه ،
و الثّالثة يكون قد كفّر خطيئة اءبيه آدم ،
والرّابعة يهوّن اللّه عليه سكرات الموت ،
و الخامسة اءمان من الجوع و العطش يوم القيامة ،
و السّادسة يعطيه اللّه برائة من النّار،
و السّابعة يطعمه اللّه من طيّبات الجنّة ؛»
اى رسول خدا، پاداش كسى كه در ماه رمضان روزه بگيرد چيست ؟ و چه پاداشى به او داده مى شود؟
پيامبر فرمود: هر مؤ منى ماه رمضان را روزه بگيرد، خداوند هفت چيز بر او واجب و عطا خواهد كرد:
1. جسم او را از پليدى پاك مى كند.
2. او را به رحمت خدا نزديك مى كند.
3. بخشى از پاداش روزه ى او را وسيله ى كفاره ى و آمرزش گناه پدرش آدم قرار مى دهد.
4. جان دادن را بر او آسان مى كند.
5. از گرسنگى و تشنگى قيامت نجاتش مى دهد.
6. برائت از آتش جهنم را براى او عطا مى كند.
7. از بركات فراوان و نعمت هاى پاك و پاكيزه ى بهشت به او بهره مى دهد.
اين ويژگى ماه عزيز رمضان است كه از بركت روزه ى اين ماه ، اين همه آينده ى درخشان و اميدوار كننده نصيب انسان روزه دار و روزه گير مى گردد.
هفتصد حاجت
مولاى متقيان حضرت امام على عليه السّلام نقل كرده است كه رسول خدا فرمود: هر كس در ماه رجب و شعبان و رمضان در هر شب و روز سوره ى «فاتحه الكتاب »، «آية الكرسى »، «قل يا اءيّها الكافرون »، «قل هو اللّه اءحد»، «قل اءعوذ بربّ النّاس »، «قل اعوذ بربّ الفلق »، را سه مرتبه بخواند، آن گاه «سبحان اللّه و الحمد لله و لا إ له إ لا اللّه و اللّه اكبر»،
و جمله هاى «ولا حول و لا قوّة إ لّا باللّه العلىّ العظيم » را سه مرتبه بخواند و نيز سه مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد،
و بعد سه مرتبه بگويد:
«اللّهمّ اغفر للمؤ منين و المؤ منات »
و چهارصد مرتبه «اءستغفر اللّه و اءتوب إ ليه » را بخواند، قسم به آن خدايى كه مرا به پيامبرى مبعوث كرد كه هر كسى اين سوره ها و دستورات بعد از اين سوره ها را در اين سه ماه گرچه در تمام عمرش يك مرتبه بخواند و انجام دهد، خداوند به هر حرف آن ها هفتاد هزار حسنه - كه هر يك از آن حسنات ، نزد خداوند از كوه هاى دنيا سنگين تر است - به او عطا خواهد فرمود، و هفتصد حاجت به هنگام جان دادن او و هفتصد حاجت در خانه ى قبرش و هفتصد حاجت به هنگام بيرون آمدن از خانه ى قبرش و هفتصد حاجت به هنگام بيرون آمدن از خانه ى قبرش براى او برآورده خواهد كرد، و به همين ميزان هنگام باز شدن كتاب و پرونده ى اعمال ، و هنگام بر پا شدن ترازو و هنگام سنجش اعمال ، و به هنگام عبور او از پل صراط حاجات او را برآورده خواهد نمود.
«... اءعطاه اللّه بكلّ حرف سبعين اءلف حسنة ،
كلّ حسنة اءثقل عند اللّه من جبال الدّنيا،
و يقضى اللّه له سبعماءة حاجة عند نزعه ،
و سبعماءة حاجة فى القبر،
و سبعماءه حاجة عند خروجه من قبره ،
و مثل ذلك عند تطاير الصّحف ،
و مثله عند الميزان ،
و مثله عند الصّراط؛»
چه ارزش و فضائل عظيمى در سايه ى سه ماه عزيز رجب و شعبان و به ويژه رمضان نصيب انسان مؤ من مى گردد، راستى با خواندن و شنيدن اين قبيل سخنان و پيام مهم پيامبر رحمت در خودتان احساس نشاط و شادمانى و اميدوارى نمى كنيد؟
شرايط رسيدن به اين مقامات و بركات
رسيدن به اين مقامات و اين بركات ، اين شرايط و حركات و مهم و اساسى را مى طلبد و انسان بايد انجام :
1. در حال روزه از درگاه خدا استغفار كند و در برابر او سجده و خضوع داشته باشد.
2. نسبت به جامعه و عموم مردم بى تفاوت نباشد.
3. نسبت به فقرا و ضعفا و محرومان احساس مسئوليت كند.
4. به عيال و اولاد خود سخت گيرى نكند.
5. با همگان با اخلاق نيكو رفتار كند.
6. به زيردست سخت گيرى نكند.
7. مردم از شر و بدى او در امان باشند.
8. نسبت به يتيم ها بى تفاوت نباشد.
9. به صله ى رحم اهميت بدهد.
10. و دنبال فساد اخلاق و گناه نباشد.
اقيانوس بى كران كلام اهل بيت
اكنون از اقيانوس بى كران و شيرين و شفا بخش كلام اهل بيت راجع به مطالب دهگانه ى فوق بهره مند مى شويم .
پيامبر عزيز اسلام فرمود:
«إ نّ اءنفسكم مرهونة باءعمالكم ففكّوها باستغفاركم ،
و ظهوركم ثقيلة من اوزاركم فخففوا عنها بطول سجودكم ،
و اعلموا اءنّ اللّه تعالى ذكره اءقسم بعزّته اءن لا يعذّب المصلّين و السّاجدين ، و اءن لا يروّعهم بالنّار يوم يقوم النّاس لربّ العالمين ؛»
هان اى مردم ! شانه هايتان از گرانى بار گناهانتان سنگينى مى كند، پس آن را با سجده هاى طولانى سبك كنيد، و بدانيد كه خدا به شكوه خود سوگند ياد نموده است كه نمازگزاران و سجده كنندگان را عذاب نكند، و در روز رستاخيز، آنگاه كه مردم در برابر پروردگار جهانيان براى رسيدگى به حساب برمى خيزند، آنان را به آتش نترساند.
و نيز فرمود:
«اءيّها النّاس ، من اءفطر منكم صائما مؤ منا فى هذا الشّهر كان له بذلك عتق نسمة ، و مغفرة لما مضى من ذنوبه ؛»
اى مردم ، هر كسى از شما در ماه مبارك رمضان ، روزه دار مؤ منى را افطار دهد، براى او ثواب آزاد كردن يك بنده و بخشش از گناهان گذشته خواهد بود.
يعنى كسى كه حاصل زندگى و دست رنج خود را با ديگران بخورد و روح توجه به مردم در او زنده باشد، انسان كريم و بزرگوارى است .
رسيدگى به امور فقرا
يكى ديگر از نكات مهمى كه شخص روزه دار در ماه رمضان بايد به آن توجه كند، رسيدگى به امور فقرا و مساعدت در حق آنان است لذا مى فرمايد وظيفه ى انسان در آخر ماه رمضان پرداخت زكوة فطره است ، يعنى به فكر فقرا و محرومين باشيد.
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:
«من ختم صيامه بقول صالح ، و بعمل صالح ، تقبّل اللّه منه صيامه .
فقيل : يابن رسول اللّه ، ما القول الصّالح ؟
قال : شهادة اءن لا إ له إ لّا اللله ،
و العمل الصّالح ، إ خراج الفطرة ؛»
هر كس روزه ى ماه مبارك رمضان را با گفتار و عمل صالح به اتمام برساند، خداوند روزه اش را قبول مى كند.
شخص پرسيد: گفتار صالح كدام است ؟
آن حضرت فرمود: شهادت به وحدانيت خدا، گفتار صالح است ، و بيرون كردن زكات فطره از مال خود، عمل صالح است .
و يا صدقه دادن و نيكى و احسان كردن در ماه رمضان تاءثير چندين برابر دارد.
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:
«من تصدّق فى شهر رمضان بصدقة صرف اللّه عنه سبعين نوعا من البلاء؛»
هر كس در ماه رمضان يك درهم صدقه بدهد، خداوند هفتاد بلا را از او دور مى كند.
اثر صدقه و نيكى
نقل شده است كه حضرت عيسى عليه السّلام از درب خانه اى عبور مى كرد كه تازه عروسى را وارد آن خانه نمودند.
آن حضرت به همراهانش فرمود: فردا صبح جنازه ى اين عروس از اين خانه بيرون مى رود.
ولى فردا صبح شد و ديدند عروس سالم است ! عرض كردند: اى پيامبر خدا، سخن شما حق است ، اما اين عروس هم زنده است جريان چگونه است ؟
آن حضرت فرمود: به همراه من بياييد. به منزل آن عروس رفتند آن حضرت وارد اتاق عروس شد و آن بالشى كه زير سر عروس بود بلند كرد، و همه ديدند كه عقرب خطرناكى آنجاست .
حضرت عيسى عليه السّلام فرمود: اين عقرب ماءمور بود او را بگزد، اما تو اى عروس بگو چه كردى ؟
او گفت : من آخر شب سهميه غذايم را فقيرى دادم .
حضرت عيسى عليه السّلام فرمود: آن صدقه به فقير بود كه اين بلاى بزرگ را دفع كرده و جانت را نجات داده است .
نيكى به عيال و اولاد در ماه مبارك رمضان
يكى از دستورات مهم اين است كه هميشه ى ايام خصوصا در ماه مبارك رمضان به عيال و اولادتان سخت نگيريد. در فقه الرّضا چنين آمده است :
«اءحسنوا فى شهر رمضان إ لى عيالكم ،
و وسّعوا عليهم ، فقد روى عن العالم عليه السّلام اءنّه قال : إ نّ اللّه لا يحاسب الصّائم على ما اءنفقه فى مطعم و لا مشرب ، و اءنّه لا إ سراف فى ذلك ؛»
در ماه رمضان با اهل و عيال خودتان به نيكى رفتار كنيد، و از نظر امرار معاش و تهيه ى لوازم زندگى و خوراك با دست و دلبازى رفتار نماييد، چون خداوند شخص روزه دار را در نحوه و مقدار مصرف غذا و ملزومات زندگى محاسبه نمى كند، و اين عمل او، اسراف و زياده روى هم نيست .
حسن خلق و برخورد اسلامى
يكى ديگر از شرايط رسيدن به كمالات و فضايل ماه عزيز رمضان حسن خلق و برخورد اسلامى با خود و ديگران است .
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«من حسّن منكم فى هذا الشّهر خلقه كان له جوازا على الصّراط يوم تزّل فيه الاءقدام ؛»
هر كسى از شما در ماه رمضان خود را به اخلاق نيكو آراسته كند، در آن روزى كه همه ى قدم ها در پل صراط مى لغزد، به او جواز عبور از پل صراط را اعطا مى كنند.
اثر نيكى به زير دست
نيكى به زير دست و در امان ساختن مردم از شرّ و بدى خود نيز در زندگى انسان اثر خوبى دارد و باعث مى شود تا خدا هم در قيامت با انسان آسان گيرد و سبك برخورد كند.
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«و من خفّف فى هذا الشّهر عمّا ملكت يمينه خفّف اللّه عليه حسابه ؛»
كسى كه به زير دستان خود آسان و سبك بگيرد خداوند هم به هنگام رسيدگى به اعمال او در فرداى قيامت بر او آسان مى گيرد و سبك برخورد مى كند.
و نيز فرمود:
«و من كفّ فيه شرّه كفّ اللّه عنه غضبه يوم يلقاه ؛»
كسى كه در ماه رمضان شر و بدى خودش را نگاه دارد و مردم از او آزارى نبينند، خداوند غضبش را هنگام ملاقات در قيامت از او فرو مى نشاند.
دو شرط ديگر توجه به يتيم ، و صله ى رحم ، جزو وظايف شخص مؤ من و روزه دار است .
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«من اءكرم فيه يتيما اءكرم اللّه يوم يلقاه ،
و من وصل فيه رحمه ، وصله اللّه برحمته يوم يلقاه ،
و من قطع فيه رحمه ، قطع اللّه عنه رحمته يوم يلقاه ؛»
كسى كه در ماه رمضان يتيمى را نوازش كند، خداوند در قيامت او را نوازش خواهد نمود، و كسى كه صله ى رحم كند و با اين كار ارزشمند و انسانى خودش آنها را خشنود سازد، خداوند در قيامت او را به رحمت خودش متصل خواهد نمود، و اگر كسى قطع رحم كند و از آنان ببرد، خداوند در قيامت رحمت خودش را از او قطع و دور مى كند.
موانع بركات روزه و قدرت سازندگى آن
رسيدن به فضائل بسيار عظيم و سازنده ى روزه و ماه مبارك رمضان شرايطى دارد، قطعا اسباب و عللى هم هست كه ممكن است جلو دار و مانع انسان از رسيدن به ارزش ها و بركات كامل روزه و ماه مبارك رمضان باشد.
اكنون به چند مورد از آن موانع با عنايت به روايت مى نگريم :
1. گناه غيبت
امام صادق عليه السّلام نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در اين مورد فرمود:
«اءلصّائم فى عبادة اللّه و إ ن كان نائما على فراشه مالم يغتب مسلما؛»
روزه دار زمانى كه غيبت مسلمانى را نكند، در حال عبادت خداوند است ، اگر چه در رختخوابش در حال خواب باشد.
پس ، يكى از اسبابى كه ارزش سازندگى و فضيلت روزه و روزه دار را از بين مى برد و يا ضعيف مى كند غيبت مردم است .
2. گناهان متفرقه .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«اءلصّوم جنّة ما لم يخرقها؛»
روزه دارى و ماه رمضان سپرى است مطمئن در برابر آتش سوزان دوزخ ، اما به شرط آن كه آن را با گناه و زشتكارى خودت نشكافى و سوراخ نكنى .
سه خطر مهم ديگر براى روزه و روزه دار.
از جمله ى خطراتى كه فضائل روزه را تهديد مى كند، خطاها و گناهانى است كه هم جنبه ى فردى دارد و هم ضرر آن به جامعه و مردم بر مى گردد.
چنانكه رئيس مذهب شيعه و عالم آل محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم حضرت صادق عليه السّلام در اين مورد فرمود: «يغفر اللّه فى شهر رمضان إ لّا لثلاثةٍ:
صاحب مسكر،
اءو صاحب شاهين ،
اءو صاحب مشاهن ؛»
خداوند در ماه مبارك رمضان همه را مى آمرزد و مى بخشد مگر سه دسته را:
1. شرابخوار را،
2. قمارباز را،
3. و آدم كينه توز و تندخو و خشن را.
به قدرى اين گناهان زشت و ناپسند هستند كه از اين سفره ى عظيم و پربركت ماه مبارك رمضان ، كه خداوند گسترده است تا بندگانش به اين وسيله نجات پيدا كنند، اين سه دسته بهره اى ندارند.
دروغ و ناحقگويى
يكى ديگر از خطرت تهديد كننده ى فضائل روزه و رمضان دروغ و ناحقگويى است .
دروغ اگر به خدا و پيامبر و معصومين عليهم السّلام باشد كه موجب بطلان روزه است ، و اگر در موارد ديگر باشد، قطعا از ارزش و فضيلت روزه مى كاهد.
در همين رابطه امام صادق عليه السّلام فرمود:
«من كذب على اللّه و على رسوله و هو صائم نقض صومه ؛»
كسى كه به خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم دروغ بندد در حالى كه روزه دارد، روزه اش شكسته و ضايع مى گردد.
لذا انسان بايد سعى و دقت كند حرفى نابجايى نزند و اگر مى زند سخنى باشد كه روزه را خراب و ضايع نكند.
در روايت دارد، كه امام سجاد عليه السّلام در ماه مبارك رمضان جز ذكر خدا به چيز ديگرى مشغول نمى شد.
روايت را در همين ارتباط توجه كنيد:
«عن حسين عن ابى عبد اللّه عليه السّلام قال :
كان علىّ بن الحسين عليهما السّلام إ ذا كان شهر رمضان لم يتكلّم إ لّا بالدّعاء و التّسبيح ، و الا ستغفار؛»
مردى به نام «حصين » از حضرت امام صادق عليه السّلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود: حضرت امام سجاد عليه السّلام در ماه مبارك رمضان سخنى نمى گفت ، مگر دعا و تسبيح و ستايش خدا، و استغفار و طلب مغفرت باشد.
نگاه به نامحرم
نگاه به زن اجنبى و نامحرم يكى ديگر از ابزارى است كه رنج ها و زحمات روزه دار را فاسد و تباه مى كند و ارزش روزه ى او را از بين مى برد.
به كلام بلند و زيباى پيامبر عزيز اسلام عنايت كنيد كه در اين مورد فرمود:
«من تاءمّل خلف امراءةٍ حتّى يتبيّن له حجم عظامها من وراء ثيابها و هو صائمٌ فقد افطر؛»
هر كس پشت سر زن نامحرم آن گونه دقت و چشم چرانى كند كه حجم بدن آن زن اجنبى را ببيند، روزه ى خود را باطل كرده است .
يعنى آن قدر اين عمل ، زشت و ناپسند است كه به كلّى اثرات و فضائل روزه را از بين مى برد.
«ابن محبوب »از «عمر بن يزيد» نقل مى كند كه من از حضرت امام صادق عليه السّلام شنيدم كه فرمود:
«فاءحسنوا اءعمالكم اللّتى تعملونها لثواب اللّه .
فقلت له : و ما الا حسان ؟
قال : إ ذا صلّيت فاءحسن ركوعك و سجودك ،
و إ ذا صمت فتوّق كلّ ما فيه فساد صومك ؛»
آن اعمالى را كه براى كسب فضائل الهى انجام مى دهيد نيكو عمل كرده و خوب انجام دهيد.
«عمر بن يزيد» مى گويد: عرض كردم مراد از نيكو انجام دادن چيست ؟
فرمود: وقتى نماز مى خوانيد ركوع و سجده اش را درست انجام دهيد و وقتى روزه گرفتيد، هر چيزى كه سبب فساد فضائل و ارزش هاى روزه تان مى شود خود را نگاه داشته و كنترل كنيد و مرتكب آن فساد نشويد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در روايتى فرمود:
«إ ذا صمت فليصم سمعك و بصرك و جلدك ؛»
وقتى روزه گرفتيد، بايد گوش و چشم و پوست و جوارح شما هم روزه دار باشد.
دشنام گويى و همسايه آزارى
يكى ديگر از اثرات شوم و بسيار مضرّى كه مى تواند آن ارزشها و فوائد سازنده ى روزه و رمضان را از بين ببرد، دشنام گويى و فحش دادن به ديگران و آزردن همسايه است .
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارشان نقل كرده است كه :
«سمع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم امراءة تسابّ جارية لها و هى صائمة ،
فدعا رسول اللّه بطعام فقال لها:كلى .
فقالت اءنا صائمة يا رسول اللّه ،
فقال : كيف تكونين صائمة و قد سببت جاريتك ؟
إ نّ الصّوم ليس من الطّعام و الشّراب ؛»
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم شنيد كه زنى به كنيزش فحش مى دهد در حالى كه روزه است .
رسول خدا اين خانم را خوردن غذا دعوت كرد! زن گفت روزه ام ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود: چگونه روزه اى در حالى كه به كنيزت فحش مى دادى ؟
روزه داشتن كه تنها نخوردن غذا و ننوشيدن آشاميدنى نيست . مى خواهد بفرمايد همه ى اعضاء و جوارحتان بايد روزه دار و در حال عبادت باشد.
در روايتى ديگر حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود: روزه تنها كنترل نفس از خوردن و آشاميدن نيست .
«إ نّما للصّوم شرط يحتاج اءن يحفظ حتّى يتّم الصّوم ،
فإ ذا صمتم فاحفظوا اءلسنتكم عن الكذب ،
و غضّوا اءبصاركم ،
و لا تنازعوا،
و لا تحاسدوا،
و لا تغتابوا،
و لا تمارّوا،
و لا تكذبوا،
و لا تباشروا،
و لا تخالفوا،
و لا تغاضبوا،
و لا تسابّوا،
و لا تشاتموا،
و لا تفاتروا،
و لا تجادلوا،
و لا تتاءذّوا،
و لا تظلموا،
و لا تسافهوا،
و لا تضاجروا،
و لا تغفلوا عن ذكر اللّه و عن الصّلاة ؛»
آن حضرت براى تماميت و كامل بودن روزه شرايطى را بيان كرد كه بسيار ارزشمند و مفيد و مهم است و در واقع زير بناى روابط اجتماع و يك زندگى سالم و درست است . اكنون به اين شرايط زيبا توجه كنيد:
1. زبانتان را از دروغ كنترل كنيد.
2. چشمانتان را از حرام ببنديد.
3. نزاع و دعوا و شرارت نكنيد.
4. بخل و حسد نورزيد.
5. غيبت نكنيد.
6. با يكديگر دشمنى نكنيد.
7. دروغ نگوييد.
8. در حال روزه ، جماع نكنيد.
9. درصدد مخالفت با يكديگر نباشيد.
10. به همديگر غضب نكرده و عصبانى نشويد.
11. به يكديگر سبّ و لعن نكنيد.
12. به يكديگر سرزنش نكنيد.
13. يكديگر را در امر دين و كارهاى خير و نيك سست نكنيد.
14. با يكديگر جدال نكنيد.
15. يكديگر را نرنجانيد.
16. به يكديگر ظلم نكنيد.
17. يكديگر را به نادانى و نفهمى نسبت ندهيد.
18. يكديگر را زجر و شكنجه ندهيد.
19. از ذكر و ياد خدا غفلت نكنيد.
20. و از نماز هم غافل نباشيد.
راستى اين توصيه هاى اخلاقى اگر به كار گرفته شود زندگى بسيار شيرين مى گردد، و همه ى اينها از بركات ماه مبارك رمضان است .
اين منشور زندگى اجتماعى كه از كلام درر بار حضرت امام صادق عليه السّلام تراوش مى كند، بهترين ابزار و الگو براى ايجاد جامعه ى سالم و زندگى مسالمت آميز است .
بررسى بيشتر در مورد ماه رمضان
ويژگى هاى رمضان
در بعضى از روايات ، امامان و پيشوايان معصوم عليهم السّلام راجع به اهميت و فضيلت و ارزش و اهميت روزه و ماه مبارك رمضان بياناتى دارند كه جايگاه ويژه و خصوصيت هاى بزرگ اين ماه خدا و ماه ايمان و تقوا را مى رساند؛ براى نمونه :
نام هاى مخصوص رمضان
پيامبر بزرگوار اسلام در اين مورد فرمود:
«شهر رمضان شهر اللّه عزّوجلّ،
و هو شهر يضاعف فيه الحسنات ،
و يمحوا فيه السّيئات ،
و هو شهر البركة ،
و هو شهر الا نابة ،
و هو شهر التّوبة ،
و هو شهر المغفرة ،
و هو شهر العتق من النّار،
و الفوز بالجنّة ؛»
ماه رمضان ماه خداست ، آن گاه وارد خصوصيات ويژه و ويژگى هاى اين ماه مى شود و چنين مى فرمايد:
1. در ماه رمضان حسنات و نيكى هاى شما چندين برابر مى شود.
2. سيئات و بديهايتان محو و نابود مى گردد.
3. ماه رمضان ماه خدا و ماه بركت است .
4. ماه بازگشت به سوى خدا و آشتى با خداست .
5. ماه توبه و اظهار ندامت از گناه است .
6. ماه بخشش و آمرزيدن است .
7. ماه آزاد شدن انسان از آتش جهنم است .
8. ماه رسيدن به بهشت و رحمت و كاميابى است .
راوى مى گويد:
«سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم يقول : لو علمتم ما لكم فى رمضان لزدتم لله تبارك و تعالى شكرا؛»
شنيدم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم مى فرمود: اگر شما آگاه بوديد كه در ماه رمضان چه چيزى براى شما خواهد بود، با آمدن رمضان شكر و سپاسگذارى بيشترى مى كرديد كه : سپاس خداوندى را كه ماه رمضان را آفريد، و سپاس خداوندى را كه ما را توفيق روزه گرفتن داد، و سپاس خداوند را كه به ما توفيق درك فضائل ماه رمضان و رسيدن به بركات شب قدر را عطا كرد، و سپاس خداوندى را كه در ماه رمضان به ما توفيق انس با قرآن را داد، و سپاس خداوندى را كه در ماه رمضان به ما لياقت و توفيق بندگى و عبادت عطا كرد، و سپس خداوندى را كه ماه رمضان را وسيله ى نجات ما قرار داد، و خلاصه سپاس و شكر از همه بركاتى كه در اين ماه نصيب ما بندگان گنهكار نمود تا با توسّل بر رمضان ، به سعادت ابدى و به رحمت واسعه ى الهى و به بهشت پروردگار، و به دست آوردن رضايت و خشنودى خداى منّان دست پيدا كنيم ؛ آمين ربّ العالمين .
ماه رمضان و ورودى ويژه به بهشت
در روايت ديگرى از پيامبر عزيز اسلام نقل شده است كه چنين فرمود:
«إ ذا كان اءوّل ليلة منه غفر اللّه عزّ و جلّ لاءمّتى الذّنوب كلّها؛»
وقتى شب اول رمضان آمد، و مؤ من آماده روزه دارى شد، خداوند تمام گناهان امّت مؤ من مرا مى آمرزد.
در روايت ديگرى از پيامبر نقل شده است كه : بهشت درهاى متعددى دارد، كه روزه داران هنگام ورود به بهشت ، دروازه ى مخصوصى دارند و بايد از آن در ورودى ويژه به بهشت خدا وارد گردند.
پيامبر عزيز اسلام در اين مورد فرمود:
«و للجنّة باب يقال له الرّيّان ،
لا يفتح ذلك إ لى يوم القيامة ،
ثمّ يفتح للصّائمين و الصّائمات من اءمّة محمّد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ،
ثمّ ينادى رضوان خازن الجنّة يا اءمّه محمّد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ،
هلمّوا إ لى الرّيّان ، فيدخل اءمّتى فى ذلك الباب إ لى الجنّة ،
فمن لم يغفر له فى رمضان ففى اءىّ شهر يغفر له ؟»
براى بهشت درى است كه نام آن «ريّان » است و تا قيامت باز نمى شود، تا اينكه در قيامت براى مردان و زنان روزه دار از امت محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم باز مى شود، و منادى ماءمور بهش صدا مى زند كه :
اى پيروان محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ، بياييد به سوى بهشت از دروازه ى «ريّان ». آن گاه امت من از اين درب وارد بهشت مى شوند.
در پايان ، پيامبر عزيز اسلام چنين فرمود: كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود، پس در كدام ماه بخشيده مى شود و گناهانش آمرزيده مى گردد؟
به هر حال اين ويژگى و خصوصيت ماه رمضان را مى رساند كه اگر بنده ى معصيت كارى در ماه رمضان وسيله ى آمرزش خود را فراهم نكند، هيچ گاه و هيچ ماه ديگر موفق به توبه و آمرزش گناهانش نخواهد شد.
ماه رمضان و رسيدن به خشنودى خدا
براى رسيدن به آن جايگاه ويژه در ماه مبارك رمضان شرايطى مشخص گرديده است كه در ساختار تربيتى و كمالات انسانى انسان نقش مهمى دارد. برخى از آن شرايط اين است كه روزه دار واقعى بايد بكوشد تا چنين باشد:
1. به حرام نزديك نشود.
2. تهمت و افترا به كسى نزند.
3. كارى كند كه خدا از او خشنود شود.
4. و بايد بكوشد تا كارهاى شايسته اى انجام دهد كه خدا بهشت را بر او واجب كند.
در اين رابطه كلام زيبا و سازنده ى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم را توجه كنيد كه چنين فرمود:
«من صام شهر رمضان فاجتنب فيه الحرام و البهتان رضى اللّه عنه ، و اءوجب له الجنان ؛»
كسى كه در ماه رمضان روزه بگيرد، و از حرام و خلاف اجتناب كند و تهمت و افترا نزند، خداوند از او خشنود گرديده و بهشت را بر او واجب مى نمايد.
چه سعادت عظيمى براى روزه دار و چه بركت بزرگى ، و چه خصوصيات ويژه اى براى ماه رمضان قرار داده شده است .
رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم فرمود، پرچمى با جبرئيل امين هست كه آن ملك مقرب درگاه خدا، آن پرچم را در آسمان هفتم نصب مى كند، كه بر آن پرچم اين جملات نوشته شده است :
لا إ له إ لّا اللّه ،
محمد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ،
طوبى لاءمّة محمّد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ، ينادون بالاءسحار بالبكاء و التّضرّع ،
اءولئك هم الآمنون يوم القيامة ؛»
نيست خدايى مگر خداى يكتا و بى همتا، و محمد رسول خداست . خوشا به حال امت محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم كه در هنگام سحرها با گريه و زارى به درگاه خدا روى مى آوردند و ملتمسانه با خدايشان راز و نياز مى كنند. اينان در قيامت در امنيت خواهند بود.
در روايت ديگرى پيامبر بزرگوار اسلام راجع به روزه و ماه رمضان تعبيرهاى بسيار قشنگ تر و زيباترى هم دارد كه بسيار روح بخش است :
«عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم قال : قد اءظلّكم شهر رمضان ،
شهر مبارك ،
شهر فيه ليلة خير من اءلف شهر،
جعل اللّه تعالى صيامه فريضة ،
و قيامه لله عزّ و جلّ طوعا.
من تقرّب فيه بخصلة من خير كان كمن اءدّى فريضة فيما سواه ،
و من اءدّى فيه فريضة كان كمن اءدّى سبعين فريضة فيما سواه ،
و هو شهر الصّبر،
و الصّبر ثوابه الجنّة ،
و شهر المواساة ،
شهر اءوّله رحمة ،
و اءوسطه مغفرة ،
و آخره عتق من النّار؛»
پيامبر اسلام فرمود:
1. ماه رمضان بر شما سايه افكنده است .
2. ماهى است پربركت .
3. ماهى است كه يك شب آن از هزار ماه بهتر و با ارزش تر است .
4. خدا روزه اين ماه را واجب كرده است .
5. شب زنده دارى اين ماه را عشق دل قرار داده است .
6. در اين ماه هر كسى يك كار نيك استحبابى انجام دهد، همانند آن است كه در غير ماه رمضان كار واجبى را انجام داده باشد.
7. و هر كس امر واجبى را به جا آورد، همانند كسى است كه در غير ماه رمضان هفتاد كار واجب را انجام داده است .
8. ماه رمضان ، ماه صبر است .
9. و ثواب و جزاى صبر بهشت است .
10. ماه رمضان ، ماه همدردى است .
1. ماهى است كه اول آن رحمت است .
12. ماهى است كه در ميانه اش بخشش خداوند است .
13. و ماهى است كه آخر آن براى خوبان و روزه داران آزاد شدن از آتش جهنم خواهد بود.
هان صيام آمد دلا از آن صفا بايد گرفت |
|
روزه در اين ماه از امر خدا بايد گرفت |
معنى روزه نباشد اجتناب از اءكل و شرب |
|
روزه با چشم و زبان و دست و پا بايد گرفت |
روزه كَافطارش بود از مال مردم روزه نيست |
|
روزه از مال يتيم و بى نوا بايد گرفت |
روزه دارى ، كو تقلّب كرد در ارزاق خلق |
|
از گروه صائمين او را جدا بايد گرفت |
كارمند روزه دار، از خاطى است و مرتشى |
|
روزه اش را در هدر يا در هبا بايد گرفت |
ملتى كز مكتبش قبح خيانت رخت بست |
|
از براى اين چنين ملت عزا بايد گرفت |
روزه ات فولادى ار خواهى قبول حق شود |
|
روزه از خودخواهى و بخل و حسد بايد گرفت |
روزه و بهداشت زندگى
حال كه سخن به اينجا رسيد و بحث از روزه و ماه مبارك رمضان و نقش سازنده ى اعمال صالح آن در سرنوشت انسان به ميان آمد، جا دارد درباره ى اهميت و تاءثير روزه در بهداشت جسم و جان و سلامت فكرى و جسمى انسان مطالبى هر چند مختصر و كوتاه مطرح گردد، تا روشن شود كه اسلام در پيامها و دستورات خودش حتى در كنار مقررات معنوى و عبادى ، زندگى مادى و جنبه ى جسمى هر انسانى را مورد نظر و عنايت قرار داده است ، و اين دليل است بر نگرش ژرف و جامع اسلام عزيز.
اسلام و بهداشت
هر انسانى موظف است بكوشد تا در زندگى ، جسمى سالم و بدنى قوى و نيرومند داشته باشد، و در حفظ قوت و سلامت جسم خويش تلاش و كوشش كند؛ لذا انسان حق ندارد به بدنش ضرر و خطرى وارد كند.
درست به همين خاطر است كه خودزنى و خودكشى در اسلام حرام است .
صرف نظر از دلايل ديگرى كه بر حرمت خودزنى و خودكشى وارد است ، يكى از دلايل آن همين است كه انسان بايد اين هيكل و اين وجود خودش را حفظ كند.
حضرت امام على عليه السّلام در دعاى كميل چنين فرمود:
«قوّ على خدمتك جوارحى ؛»
خدايا، بدنم را براى خدمت كردن به تو قوى و نيرومند ساز.
انسان وظيفه دارد جسم و روانش را از خطراتى كه سلامتى او را تهديد مى كند، مواظبت كند. اين فرمان خداوند در قرآن كريم است كه مى فرمايد:
«و اءنفقوا فى سبيل اللّه و لا تلقوا باءيديكم إ لى التهلكة و اءحسنوا إ ن اللّه يحب المحسنين# »
و در راه خدا هزينه كنيد، و [ با فزونخواهى ،] خود را به دست خود به نابودى نيفكنيد، و نيكى كنيد كه خدا نيكوكاران را دوست مى دارد.
خداوند براى حفظ و سلامتى جسم و روح انسان آنچه را كه نياز بشر بوده است آفريده ، و اين بشر از اين ابزار نظام خلقت براى رفع نياز خود بايد بهره بردارى كند.
اين كلام خدا در قرآن است مى فرمايد:
«و آتاكم من كل ما ساءلتموه و إ ن تعدّوا نعمة اللّه لا تحصوها إ نّ الا نسان لظلومٌ كفّار#»
و از هر چه از او خواستيد به شما ارزانى داشت ، و اگر [بخواهيد] نعمت هاى خدا را به شمار آوريد نمى توانيد آنها را به شمار آوريد.
راستى كه انسان ستم پيشه و ناسپاس است .
و در آيه ديگرى چنين مى فرمايد:
«هو الّذى جعل لكم الاءرض ذلولا فامشوا فى مناكبها و كلوا من رزقه و إ ليه النّشور#»
اوست آن كسى كه زمين را براى شما رام ساخت . پس در شانه هاى آن گام سپاريد و از روزى او بخريد، و برانگيخته شدن [همگان ] به سوى اوست .
اينها نمونه هايى است از ده ها و صدها نمونه آيه و دستور كه خداوند ابزار مورد نياز زندگى سالم بشر را فراهم كرده است ، و اين انسان است كه بايد از آنها به صورت درست براى سلامت جسم و جان خويش استفاده كند.
پس اگر در سال 1982 ميلادى چهل ميليون نفر از گرسنگى مردند، اين مرگ نه از آن باب است كه موادّ غذايى عالم كم است ، نه ، بلكه نتيجه ى ظلم و بى عدالتى حاكم بر دنياى بدون تقوا و انسانيت و عدالت است .
چنانكه حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:
«ما جاع به فقير إ لّا ما منع به غنّى »
فقيرى بر زمين گرسنه نماند مگر آن كه ثروتمندى او را از رسيدن به حق خودش باز داشته است .
اسلام در آيات قرآن كريم دستورات بهداشتى را به دو بخش تقسيم كرده است :
1. تحريم پليديها و خبائث ،
2. ترسيم حلال ها و مباح نمودن پاكيزه ها.
آرى ، خداوند بندگانش را به نيكى امر كرده و از زشتى نهى نموده ، و هر طعام و غذاى پاكيزه و مطبوع را حلال نموده و هر پليدى را حرام گردانيده است .
قرآن كريم در اين مورد مى فرمايد «الّذين يتّبعون الرّسول النّبىّ الاءمّىّ الّذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التّوراة و الا نجيل ياءمرهم بالمعروف و ينهاهم عن المنكر و يحلّ لهم الطّيبات و يحرّم عليهم الخبائث ...#»
... آنان از آن پيامبر درس ناخوانده ، كه [ نام و نشان ] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته شده مى يابند، پيروى مى نمايند؛ [همو كه ] آنان را به كار پسنديده فرا مى خواند و از كار ناپسند باز مى دارد. چيزهاى پاكيزه را براى آنان حلال و چيزهاى پليد را بر آنان حرام مى سازد...
پس هر انسان مؤ منى موظّف است با اين دستور حكيمانه و نجات بخش مسير درست و چگونه زندگى كردن را پيدا كرده و به آن عمل كند.
در آيه ى ديگرى مى فرمايد:
«يا بنى آدم خذوا زينتكم عند كلّ مسجد و كلوا واشربوا و لا تسرفوا إ نّه لا يحبّ المسرفين# »
اى فرزندان آدم ، در هر نمازى [جامه و ] زيور خود را برگيريد، و بخوريد و بياشاميد و فزونكارى نكنيد، كه خدا فزونكاران را دوست نمى دارد.
اين دسته بندى آيات كريمه ى قرآن با ايجاد اعتدال و ميانه روى ، مى تواند با بهترين روش بهداشت و تاءمين سلامتى انسان را در محيط زندگى فراهم گرداند.
به كلام بلند و حكيمانه ى حضرت امام صادق عليه السّلام توجه كنيد كه چه زيبا بيان فرموده و به نكات ظريف و حساس و ريز زندگى و نياز ضرورى انسان توجه مى دهد و مى فرمايد:
«كلّ شى ء تكون فيه المضرّة على الا نسان فى بدنه فحرام اءكله إ لّا فى حال الضّرورة ؛»
هر چيزى كه به بدن انسان ضرر برساند و سلامتى انسان را تهديد كند، خوردنش حرام است ، مگر از باب ضرورت و ناچارى .
قرآن كريم در تشويق و ترغيب انسان به توجه و دقت در امور مواد غذايى به قدرى حساسيت نشان داده است كه بسيار عجيب است و اين حساسيت عجيب دلالت بر عمق عنايت اسلام به بهداشت زندگى انسان دارد.
قرآن در آيه مى فرمايد:
«يا اءيّها النّاس كلوا ممّا فى الاءرض حلالا طيبا و لا تتّبعوا خطوات الشّيطان إ نّه لكم عدوّ مبين#
هان اى مردم ! از آنچه در روى زمين است ، حلال و پاكيزه را بخوريد، و از گام هاى اهريمن پيروى نكنيد؛ چرا كه او دشمن آشكار شماست .
اسلام حتى چگونه مسواك بزنيم را هم مورد توجه قرار داده و دستور العمل دارد.
به كلام پربار و دقيق پيامبر بزرگوار اسلام عنايت كنيد كه در اين مورد فرمود:
«إ ستاكوا عرضا و لا تستاكوا طولا»
به صورت عرضى ، يعنى از بالا به پايين و پايين به بالا مسواك بزنيد، نه از سمت چپ به راست و راست به چپ .
بر كسى پوشيده نيست كه نوع غذا و ميزان مصرف آن در سلامت تن و بدن و زندگى انسان نقش مهمى دارد.
امروزه خيلى از امراض و كمبودها در اثر سوء تغذيه و نداشتن غذا و دواى كافى و سالم و بهداشت لازم است . از نظر اسلام زندگى زيبا و بهره گيرى از مظاهر زيباى طبيعت حق مؤ من است .
بهترين سخن و كلام وحى الهى است كه مى فرمايد:
رمضان و توجه به قرآن كريم
پيامبر گرامى اسلام فرمود:
«اءن يوفّقكم لصيامه و تلاوة كتابه ؛»
از خداوند درخواست كنيد كه شما را موفق كند به گرفتن روزه و خواندن قرآن كريم .
راجع به ماه مبارك رمضان و فضيلت و اهميت آن اثر تربيتى روزه روى فرد و اجتماع و در ساختار انسانهاى وارسته و با فضيلت مطالبى هر چند مختصر بيان شد، و حتى در اهميّت جنبه ى بهداشتى روزه در جسم و جان انسان نيز مباحثى مطرح گرديد، اكنون در زمينه ى قرآن كريم ، اين كتاب زندگى بشريت در نظام آفرينش كه مايه هاى بنيادى و اساسى سلامت و سعادت بشر در او نهفته است بحث مى كنيم .
قرآن ، كتاب مبين است و به بيان خود قرآن ، تمام نيازهاى زندگى انسان و راه سعادت دنيا و آخرت او در قرآن كريم هست و بيان شده است .
قرآن در اين مورد مى فرمايد:
«و لا حبّة فى ظلمات الاءرض و لا رطب و لا يابس إ لا فى كتاب مبين# »
و هيچ تر و خشكى نيست ، جز اينكه در كتابى روشن [به تدبير او به ثبت رسيده ] است .
و نيز قرآن خود را كتاب هدايت براى مردم با تقوا معرفى مى كند و در اين مورد كه وسيله ى هدايت براى انسانهاى پاك و رهروان راه پاكان است ، مى فرمايد:
«ذلك الكتاب لا ريب فيه هدىً للمتّقين#
الّذين يؤ منون بالغيب و يقيمون الصّلاة و ممّا رزقناهم ينفقون#
و الّذين يؤ منون بما اءنزل إ ليك و ما اءنزل من قبلك و بالآخرة هم يوقنون#
اءولئك على هدىً من ربّهم و اءولئك هم المفلحون# »
اين كتاب كه در وحى بودن آن هيچ ترديدى نيست ، رهنمونى است براى تقوا داران و پروا پيشگان .
آنان كه به غيب و ناپيدا ايمان مى آورند و نماز را برپاى مى دارند و از آن چه به آنان روزى داده ايم ، انفاق مى كنند.
و آنان كه به آنچه به سوى تو فرو فرستاده شده ، و به آنچه پيش از تو فرو فرستاده شده است ، ايمان مى آورند و آنانند كه به جهان واپسين يقين مى آورند.
آنان برخوردار از رهنمونى از جانب پروردگار خويش هستند؛ و آنان همان رستگارانند.
قرآن وسيله ى نجات براى همه انسانها و روشنگر و هدايت كننده ى همه فكرها و انديشه هاست ، به شرطى كه قرآن را زير بناى فكر و شالوده ى راه زندگى شان قرار دهند.
در اين مورد مى فرمايد:
«شهر رمضان الذى اءُنزل فيه القرآن هدىً للنّاس و بيّنات من الهدى و الفرقان# »
ماه رمضان [ماه خجسته اى ]است كه در آن قرآن به عنوان رهنمونى براى مردم و [در بردارنده ى ] نشانه هايى روشن از هدايت و جدا سازنده ى درست از نادرست ، فرو فرستاده شده است .
قرآن شفاى دردهاى درونى در سينه ى انسان است و بيمارى و زنگار دل را بايد با قرآن مداوا و پاكيزه كرد.
«قد جاءتكم موعظة من ربّكم و شفاء لما فى الصّدور و هدىً و رحمة للمؤ منين# »
اى مردم ! به يقين از جانب پروردگارتان ، براى شما اندرزى [انسان ساز] و درمانى براى آنچه در سينه هاست ، و رهنمود و مِهرى براى ايمان آوردگان آمده است .
آرى ، قرآن شفاست براى آن دردهايى كه در سينه هاى شماست .
قرآن شفاست براى بيمارى خودسرى و خودكامگى ، كبر و غرور، منيت و خودپرستى ، شيطان و فساد فكرى ، ظلم و بيدادگرى ، روح چاپلوسى و تملّق ، شكنجه و آزار ديگران ، تجاوز به حقوق و حريم اين و آن ، بيگانه پرستى به جاى خدا پرستى ، خود باختگى به جاى خود باورى ، شفاست براى افتراق و دورويى در جامعه ؛ چرا كه همه ى اينها بيمارى روح و دل انسان است و اين انسان بيمار را بايد با نسخه ى شفابخش طبيب واقعى و مرض شناس حقيقى يعنى خالق متعال كه نسخه اش را توسط طبيب سيّارش پيامبر عزيز اسلام بر بشريت فرستاده است و آن نسخه ى شفابخش خدا قرآن كريم است معالجه كرد.
«و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤ منين و لا يزيد الظالمين إ لا خسارا#»
و از قرآن ، آنچه كه خود براى ايمان آوردگان مايه ى بهبودى و مهر است فرو مى فرستيم ، و بيدادگران را جز زيان نخواهد افزود.
آرى ، قرآن شفاست براى آن دردهايى كه در سينه هاى شماست ، اما جباران و مستكبرين از اين نسخه ى شفا بخش قرآن كريم بهره اى ندارند. اگر قطب نما همراه ناخداى كشتى نباشد، او و سرنشينان كشتى تا ابد در ميان دريا سرگردان خواهند ماند و قطب نماى بشر قرآن كريم است .
راهنماى انسان هاى تشنه ى كمال
آرى ، اين نسخه ى مهم كه تنها وسيله ى علاج بيمارى انسانهاست و تنها راهنماى نجات بخش انسانهاى تشنه ى كمال و معنويت است ، بايد خوانده و تفسير گردد، اما بايد آن را اهل دل و تقوا بخوانند و تفسير كنند.
در اينجا سخن زيبا و رهگشاى پيامبر عزيز اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم را توجه كنيد كه فرمود:
«إ نّى تارك فيكم الثّقلين اءحدهما اءكبر من الآخر:
كتاب اللّه تبارك و تعالى ،
حبل ممدود من السّماء إ لى الاءرض ،
و عترتى اءهل بيتى ،
فانظُرونى كيف تخلفونى فيهما؛»
من در ميان شما دو وزنه و دو چيز بسيار بزرگ را به يادگار مى گذارم ، كه يكى از آن دو، از ديگرى بزرگتر و ارزشمندتر است : و آن كتابى آسمانى است كه مانند ريسمانى از آسمان به زمين كشيده شده است ، و دوم عترت و اهل بيت من .
دقت كنيد كه بعد از من با اين دو امانت بزرگ من چگونه عمل كنيد؟
آرى ، زمانى كه خاندان عصمت و طهارت ، قرآن و كتاب آسمانى را تفسير كنند، آن گاه است كه قرآن كريم كتاب زندگى و نجات بخش بشر است .
مطلبى را حضرت امام على عليه السّلام بيان فرمود كه هم عظمت و عمق معارف قرآن را مى رساند و هم عظمت علمى و آگاهى ژرف مقام امامت معصوم را نشان مى دهد.
آن حضرت چنين فرمود:
«لو شئتُ لَاءُوقرتُ سبعين بعيرا من تفسير فاتحة الكتاب ؛»
اگر بخواهم فقط تفسير سوره ى فاتحة الكتاب براى شما بگويم هفتاد بار شتر مى شود.
اين قرآن كريم با اين مفسر و آموزگار بزرگ و بى همانندش ، شفاى تمام دردها و آرام بخش زندگى ها و تاءمين كننده ى كمالات انسانى است .
مولاى سرفرازان عالم به همه ى ظاهر و نهان حضرت على عليه السّلام در عظمت قرآن و اينكه قرآن كريم كليد حلّ همه ى معماهاى فكر و انديشه ى بشرى است چنين فرمود:
«اءلا إ نّ فيه علم ما ياءتى ،
و الحديث عن الماضى ،
و دواء دائكم ،
و نظم ما بينكم ؛»
آنچه را كه بشر در آينده نياز دارد، و آنچه را كه در گذشته به سر انسان ها آمده است ، كه خود مى تواند درس و تجربه باشد، و درمان دردهاى روحى و فكرى و اجتماعى و سياسى ، و تنظيم زندگى شما در اين قرآن كريم است .
يعنى اگر مى خواهيد زندگى سالم و عادلانه اى داشته باشيد، و اگر مى خواهيد آلام روحى و درونى تان را درمان كرده و در زندگى خود به خداى بزرگ متصل گرديد، و انسان هاى منظمى و درستكارى باشيد، پس به قرآن شريف و به اهل بيت عصمت و طهارت متوسّل شويد.
انس با قرآن
اكنون در زمينه ى انس با قرآن و فضيلت آن و تاءثير رابطه ى با قرآن كريم در ساختار معنوى انسانى بحث و بررسى نموده و بيشتر آشنا مى شويم .
آنچه از روايات اسلامى و قرآن كريم استفاده مى شود، خواندن قرآن و نگاه به كلمات نورانى آن بر روح و جسم و پوست و خون انسان اثر معنوى ايجاد مى كند.
به همين جهت شما دوست عزيز اگر برايت ممكن است ، در قرآن تدبّر كن ، روى آيات و كلمات آن فكر و انديشه كن ، به تفسير و معانى ارزشمند آن توجّه كن كه تاءثير و ثوابش از همه برتر و بالاتر است ، لكن براى همگان تعمق و تفكر عميق آن چنانى مقدور نيست ، لااقل مى توانى كلمات قرآن را بخوانى ، همين خواندن قرآن خودش ارزش و فضيلت زيادى براى انسان دارد.
پيامبر بزرگوار اسلام تاءكيد مى كنند كه قرآن زينت بخش زندگى و خانه هايتان باشد.
«نوّروا بيوتكم بتلاوتة القرآن و لا تتّخذوها قبورا؛»
خانه هايتان را با تلاوت قرآن نورانى كنيد، و نگذاريد منازلتان به گورستان تبديل شود.
يعنى خانه اى كه در آن قرآن تلاوت نمى شود، روح معنويت و كمالات و فضائل انسانى در آن خانه مرده است ، و قرآن احياگر انسانهاست . لذا بايد تلاش كنيد تا قرآن را فرا بگيريد، و به فرزندانتان هم قرآن را بياموزيد. روزى يك بار ولو يك صفحه هم كه شده است بايد از قرآن بخوانيد و از اين طريق خود و فرزندانتان را در برابر انحرافات فكرى و اخلاقى بيمه كنيد.
در اينجا عالم علوم آل محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم حضرت امام صادق عليه السّلام چنين فرمود:
«مَن قرء القرآن و هو شابّ مؤ من إ ختلط القرآن بلحمه و دمه ،
و جعله مع السّفرة الكرام البررة ، و كان القرآن حجيجا عنه يوم القيامة ؛»
اگر نوجوان مؤ من در نوجوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مخلوط و ممزوج مى شود و او را از گناه و منكرات حفظ مى كند و خداوند او را فرداى قيامت و در بهشت زيبايش با سفراى آسمانى و پيامبران بزرگ الهى همنشين مى كند، و هنگام بررسى اعمال او در قيامت از او، قرآن به عنوان يك مدافع بزرگ دفاع مى كند و نمى گذارد خطرى او را تهديد كند.
در روايات آمده است كه درجات بهشت به تعداد آيات قرآن كريم و طى مراحل درجات بهشتى به واسطه ى تلاوت تعداد آيات قرآن كريم است :
و نيز آن حضرت فرمود:
«إ نّ درجات الجنّة على قدر عدد آيات القرآن ، فيقال لقارى القرآن إ قراء و ارقِ؛»
درجات بهشت به اندازه ى آيات قرآن است ، و در روز قيامت به قارى قرآن مى گويند: قرآن بخوان و بالا برو، و عروج درجات بهشت به وسيله ى قرآن و آيات شريفه ى آن خواهد بود.
به هر حال رابطه ى با قرآن به هر شكل كه باشد اگر شده با تدبّر و دقت و با ديده ى تحليل و تحقيق نگريستن و در مراحل بعدى خواند و از ترجمه ى ذيل آن استفاده كردن ، و اگر اين هم مقدور نشد، همانهايى هم كه سواد قرآنى ندارند، امامان معصوم ما مى فرمايند، در ماه مبارك رمضان قرآن را باز كرده و به كلمات و صفحات قرآن نگاه كنند كه تاءثير دارد.
خود نگاه به چند دسته عبادت است : نگاه به چهره ى امام معصوم عليه السّلام ، علما و فقها، پدر و مادر، خانه ى كعبه ، و نيز نگاه به صفحات قرآن ، عبادت و بركت و نور است .
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«النّظر إ لى علىّ بن اءبى طالب عبادة ،
و النّظر إ لى الوالدَين براءفة و رحمة عبادة ،
و النّظر فى المصحف يعنى القرآن عبادة ،
و النّظر إ لى الكعبة عبادة ؛»
نگاه به صورت على بن ابى طالب عليه السّلام عبادت است ، و نيز نگاه به صورت پدر و مادر از روى راءفت و مهربانى عبادت است ، و نيز نگاه به صفحات قرآن كريم و به خانه ى كعبه عبادت خداست .
نگاه به قرآن كريم در وجود انسان انقلاب و تحولى ايجاد مى كند، و تفكر و تعمق انسان را جهت مى دهد و به او معنويت و نورانيت مى بخشد.
«ابن عبّاس » مى گويد: روزى «ابوبكر» به پيامبر عزيز اسلام عرض كرد كه :
«يا رسول اللّه ، اءسرَعَ اليك الشّيبة !»
اى رسول خدا، اثر پيرى خيلى زود بر چهره و سيماى مبارك شما ظاهر شد!
رسول خدا در جواب فرمود:
«شيَّبَتنى سورة هود و الواقعة و المرسلات ،
و عمّ يتسائلون ؛»
چهار سوره ى قرآن مرا پير كرده است :
1. سوره ى هود،
2. سوره ى واقعه ،
3. سوره ى مرسلات ،
4. سوره ى عمّ يتسائلون .
چون هر چهار سوره در مورد رويدادهاى روز قيامت و سراى آخرت بحث مى كند.
چگونه قرآن را بخوانيم ؟
از روايات اسلامى چنين استفاده مى شود كه قرآن را از رو بخوانيد، متن و كلمات قرآن را نگاه كنيد و بخوانيد، چون اين كلمات كلام خداوند است ، روى چشم و زبان و جسم انسان اثر مى گذارد.
كلام ارزشمند و زيبا و ملكوتى حضرت امام صادق عليه السّلام بيانگر همين مطلب است كه فرمود:
«اءفضل العبادة القراءةُ فى المصحف ؛»
بهترين و با فضيلت ترين عبادت ، خواندن قرآن از روى خود قرآن كريم است .
ابزار شيطان با تلاوت قرآن از بين مى رود
يكى از چيزهايى كه سخت شيطان را نگران مى كند، خواندن قرآن از روى قرآن است . معلوم مى شود ابزار شيطان براى وسوسه ى انسان مؤ من با اين وسيله از كار مى افتد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«ليس شى ء اءشدّ على الشّيطان من القرائة فى المصحف نظرا؛»
هيچ دردى براى شيطان دردناكتر و خطرناكتر از اين نيست كه وقتى انسان مؤ منى قرآن كريم را مى خواند، آن را باز كرده و از رو بخواند.
و امام صادق عليه السّلام فرمود:
«داوُوا مرضاكم بالصّدقة ،
و استشفوا بالقرآن ؛»
بيمارانتان را با صدقه و بخشش به فقرا مداوا كنيد و به وسيله ى قرآن شفا بگيريد.
دو عمل مهم مانع نزول عذاب مى گردد:
1. خداوند مى بيند پيرمردها با همه ى ضعف و ناتوانى حركت كرده و براى اقامه ى نماز مى روند.
2. نوجوانان و نوباوگان هم راه افتاده اند و جهت فراگيرى قرآن به آموزشگاه قرآن مى روند.
آرى ، خدا به خاطر اين دو دسته ، عذاب را از اهل زمين به تاءخير مى اندازد.
يعنى تعليم و تعلّم قرآن در همه ى سطوح به ويژه نسل جوان و نوجوان اين قدر مهم است .
بهترين انسان كيست ؟
مولاى مؤ منان حضرت امام على عليه السّلام فرمود:
«خيارُكم مَن تعلّم القرآن و علّمه »
بهترين و با ارزش ترين شما در ميان جامعه آن كسى است كه قرآن را فرا گيرد و به ديگران تعليم دهد؛ چرا كه هم خود با قرآن ماءنوس است و اهل قرآن است ، و آن را مى خواند و بهره مى برد و هم آن را به ديگران مى آموزد.
گر تو گل نيستى آخر به جهان خار مباش |
|
گر محبت ننمايى تو ستمكار مباش |
گر ندارى به ضعيفان تو سر مرحمتى |
|
به ضعيفان تو دگر در پى آزار مباش |
نيستى گر تو چو زنبور كه شهدت نوشند |
|
بارى اى دل تو دگر عقرب جرّار مباش |
مولاى خوبان علام امير المؤ منين حضرت على عليه السّلام وقتى از حقوق فرزندان به عهده ى پدر و مادر دفاع كرده و آنها را بيان مى كند، و اين حقوق را جزو وظايف مهم آنان نسبت به فرزندانشان قلمداد مى كند چنين مى فرمايد:
«..فحقّ الولَد على الوالد اءن يحسّن إ سمَه ،
و اءن يحسّن اءدبه ،
و اءن يعلّمه القرآن ؛»
اما حق فرزندان به عهده ى پدر و مادر سه حق است :
1. اسم نيكويى برايشان انتخاب كنند،
2. آنان را نيكو تربيت كنند،
3. قرآن را به آنان تعليم دهند.
آن حضرت در اين كلام ، سه موضوع بسيار حساس و سازنده و سرنوشت ساز را جزو حقوق فرزندان انسان به حساب آورده است كه پدران و مادران بايستى انجام دهند.
اولا به مسئله ى نام گذارى اشاره كردند، چرا كه نام هر شخصى گوياى فرهنگ اوست . نام نيكوى اسلامى بيانگر فكر و انديشه ، منش و روش آن خانواده و آن شخص است .
ثانيا به مسئله ى تربيت آنان اشاره فرمود، چرا كه رشد و ترقى و شكوفايى همه ى استعدادها و نيروهاى همه ى موجودات عالم به ويژه انسان به تربيت آنها بستگى دارد.
مسئله ى تربيت به قدرى مهم است كه رسول خدا فرمود:
«اءنا اءديب اللّه و علىُّ اءديبى »
من حاصل تربيت خدايم و على محصول تربيت من است .
يعنى رسيدن به اين همه مراحل فضل و كمال و طىّ درجات الهى انسان و به دست آوردن آن همه عزت و عظمت در نظام هستى در سايه ى تربيت است .
ثانيا مسئله ى تعليم و آموزش قرآن را مدّ نظر قرار داده و آن را جزو حقوق اسلامى معرفى مى كند، چرا كه نوجوان در ابتداى نوجوانى و زندگى با قرآن رابطه و انس برقرار مى كند. روشن است كه قرآن چراغ راه و مايه ى رشد فكر و انديشه و كسب كمال و معنويت و فضيلت او خواهد بود.
ثواب عظيم تعليم قرآن
تعليم قرآن و اداى اين حق بزرگ نسبت به فرزندان به قدرى بزرگ و با عظمت است كه براى پدر و مادر هم اجر و ثوابى عظيم در پيشگاه خداوند خواهد بود.در اين قسمت كلام بلند و آسمانى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم روشنگر دلها است كه فرمود:
«مَن علّم ولده القرآن فكانّما حجّ البيت عشرة اءلف حجّة ،
و اعتمر عشرة اءلف عمرة ،
و اعتق عشرة اءلف رقبة من وُلد إ سماعيل عليه السّلام ،
و غزا عشرة اءلف غزوة ،
و اطعم عشرة اءلف مسكين مسلم جائع ،
و كاءنّما كسا عشرة اءلف عار مسلم ،
و يُكتب له بكلّ حرف عشرة اءلف حسنات ،
و يُمحىُ عنه عشرة اءلف سيّئات ،
و يكون معه فى قبره حتّى يُبعث ،
و يثقّل ميزانه ،
و يتجاوز به على الصّراط كالبرق الخاطف ؛»
اگر كسى به فرزندش قرآن شريف را تعليم دهد، گويى ده هزار حج انجام داده است ، و نيز ده هزار عمره بجا آورده است ، و ده هزار بنده از فرزندان اسماعيل عليه السّلام را آزاد كرده است ، و ثواب شركت در ده هزار جنگ را - كه به دفاع از اسلام بوده است - به او مى دهند،
و نيز گويى ده هزار گرسنه را سير كرده است ،
و ده هزار برهنه ى مسلمان را پوشانده است ،
و به هر حرفى كه از قرآن به فرزندش ياد داده شده است ، ده هزار حسنه به او عطا مى كنند، و در نامه ى عمل او نوشته مى شود،
و ده هزار سيئه و گناه را از نامه ى عمل او محو مى كنند،
و در قبر و عالم برزخ با آن كتاب آسمانى محشور است تا روز قيامت ،
و نيز در روز قيامت ، هم سبب سنگينى كفه ى ترازوى اعمال نيك او مى شود، و هم باعث مى شود تا او از پل صراط همانند برق جهنده عبور خواهد كرد.
گاهى به انسان چيزى مى بخشند و خوشحالش مى كنند، اين بخشش خوب است ولى مشكلاتش را حل نمى كند، اما گاهى هم چيزى مى بخشند و هم مشكلاتش را حلّ مى كنند، اين عمل ارزش زيادى دارد، در اينجا هم حسنه مى دهند، و هم گناهان او را محو كرده و مى بخشند و هم از نامه ى اعمالش قلم مى گيرند، راستى كه چه ارزش عظيمى و چه ثواب فراوانى براى آن پدر و مادرى كه به فرزندانشان قرآن تعليم دهند، يعنى نفس ارتباط پيدا كردن و ارتباط دادن نسل جوان به قرآن اين قدر اهميت دارد.
الهى چنان كن سرانجام كار |
|
تو خوشنود باشى و ما رستگار |
قرآن كه فرستاده ى حى ازلى است |
|
در او همه احكام و قوانين جلى است |
نه عيب در اسلام و نه قانون خداست |
|
هر عيب كه هست از مسلمانى ماست |
اثر قرآن در بالا بردن مقامات معنوى انسان
بعضى ها در طول زندگى يك سرى توفيقات خوبى به دست مى آورند؛ مثلا يك زمانى رابطه شان با مسجد خوب است ، در صله ى رحم موفقند، به عيادت مريض ها و ملاقات بستگان مى روند، و... تا يك مدتى اين گونه هستند، اما چند سالى كه گذشت ، آرام آرام سنگين مى شوند، در آن كارها سست شده و موفق نيستند، البته ممكن است اين حالت عوامل مختلفى داشته باشد، و شايد يك علت آن اين باشد كه وضع زندگى شان بهتر و درآمدشان بيشتر شده است ، و علّت ديگرش اين باشد كه تلاش و كارشان زياد شده و شغل هاى متعدد و درآمدهاى متنوعى پيدا كرده اند، و يا علّت ديگرى داشته باشد.
شايد دوستان و رفقاى خاصى پيدا كرده باشند كه روحيه ى آنان در اينان اين اثرات مخفى را گذاشته است .
به هر حال وقتى به آنان مى گويند: چرا به ياد دوستان و فاميل ها و... نيستيد؟ مى گويند: اى بابا، آن قدر گرفتار هستيم كه نمى رسيم .
اين افراد بايد بدانند كه يك توفيق الهى از دست شان رفته است . نبايد آن قدر خودت را گرفتار و مشغول دنيا بنمايى كه از كارهاى معنوى و آخرت عقب بمانى ، هر چيزى حدّى دارد، بعضى ها را خداوند در زندگى توفيق خوبى نصيب شان مى كند كه رابطه ى خوبى با قرآن پيدا مى كنند، در زندگى برنامه دارند، هم به كار، هم به عبادت ، هم به استراحت و تفريح و هم به واجبات و هم به مستحبات مى رسند، و با قرآن هم انس خوبى دارند و هر روز اول صبح تا قرآن نخوانند از خانه بيرون نمى روند و يا در آخر شب تا قرآن نخوانند نمى خوابند.
نقل شده است كه حضرت امام هشتم عليه السّلام هر سه روز يك ختم قرآن مى نمود.
اين يك توفيق بزرگ است ، چرا كه قرآن كلام خداست ، شما وقتى قرآن تلاوت مى كنيد در واقع كلام خدا را تكرار مى كنيد، براى شما نورانيت باطن ايجاد مى كند، اما متاءسفانه پس از مدتى به علل مختلف خداوند اين توفيق را از آنان مى گيرد، موفق نيستند به اين كارها و اعمال خوب و خواندن و انس با قرآن ، تمام قرآن و يا سوره اى از قرآن را بلد شده و يا حفظ كرده ، اما به علّت اين كه رابطه را قطع كرده و تكرار نمى كند فراموش كرده است .
پيامبر بزرگوار اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم مى فرمايد: مصيبتى بدتر و بزرگتر از اين نيست كه يك مؤ من و مسلمانى قرآن را ياد گرفته و خوانده باشد، آن گاه ترك كرده و فراموشش كند.
«عُرضَت علىّ الذّنوب فلم اءصِب اءعظم مِن رجل حمّل القرآن ثمّ تركه »
تمام گناهان بر من عرضه گرديد، و ديدم گناه و مصيبتى عظيم تر و بزرگتر از اين نيست كه مردى حامل قرآن بوده باشد و آن را ياد گرفته و خوانده باشد، اما بعد آن را ترك كرده و فراموش نمايد.
«ابو بصير» از ياران خوب امام صادق عليه السّلام نقل مى كند كه آن بزرگوار در اين مورد فرمود:
«مَن نسى سورة من القرآن مثّلت له فى صورة حسنة و درجة رفيعة ،
فإ ذا راءها قال : مَن اءنت ما اءحسنك ليتك لى !
فتقول : اءما تعرفنى ؟ اءنا سورة كذا و كذا،
لو لم تُنسنى لَرَفَعتُكَ إ لى هذا المكان ؛»
اگر كسى يك سوره از قرآن را ياد گرفته است و آن گاه فراموش كند، يك زمانى آن را مى خواند و حالا رها كرده است ، آن سوره قرآن به شكل خيلى زيبا و قشنگى در مى آيد، در يك درجه و مقام خيلى بالايى . انسان وقتى آن قيافه ى زيبا را فرداى قيامت مى بيند، مى گويد: عجب قيافه ى زيبا و عجب مقام والايى ! شما كيستى ؟ كاش مال من بودى ؟ آن صورت زيبا و نورانى و قشنگ مى گويد: مرا نمى شناسى ؟ من سوره اى هستم كه ياد گرفته بودى ، اگر فراموشم نكرده بودى الآن براى تو بودم و اينك تو را به اين مقام رفيع و اين جايگاه بلند و بالا مى رساندم .
از بركت جمهورى اسلامى به قدرى سفره ى بركت قرآن گسترده شده است كه بچه ها فرزندان خردسال ما هم نه تنها با قرآن رابطه دارند، بلكه برخى حافظ بعض قسمت ها و يا تمام قرآن هستند.
عمرى از ما و شما سپرى شد و موفق نشديم ، حال فرصت را غنيمت شمرده و قبل از اينكه از اين دنيا برويد، چند آيه از قرآن ياد گرفته و حفظ كنيد، بهتر است از اينكه هيچ ندانى و چشم از اين جهان بربندى .
به راستى اگر انسان شصت سال عمر كند، در واقع عمر مفيدش بيست سال است ؛ چون بيست سال كه خواب است و بيست سال هم دوران كودكى و نوجوانى و جوانى است كه سرگرم بازى و غرور و در آخر هم غرائز و شهوات فرصتى نمى دهد، و در اين بيست سال عمر مفيد كه داريم چه كرديم ؟
چه مى كنيم ؟
و چه خواهيم كرد؟
مولوى چه خوب مى سرايد كه :
بيدار شو اى دل كه جهان مى گذرد |
|
وين مايه ى عمر رايگان مى گذرد |
در منزل تن مخسب و غافل منشين |
|
كز منزل عمر كاروان مى گذرد |
آيا خواندن قرآن وقت خاصى دارد؟
انسان مؤ من هر زمان قرآن بخواند، برايش ثواب و فضيلت و اجر دارد، اما وقت هاى خاصى هم هست كه خواندن قرآن از ثواب و فضيلت بيشترى برخوردار است . همانطور كه مكان در فضيلت يكسان نيست ، و زمين مسجد بر ساير زمين ها فضيلت و آبروى بيشترى دارد و در ميان مسجدهاى شهر، مسجد جامع ارزش و فضيلت بيشترى بر ساير مسجدها دارد، و در روى زمين ، خانه ى كعبه در مكه و مسجد النّبى در مدينه ، بر همه ى مسجدها برترى دارند، همانطور كه مكانها و زمين ها با هم فرق دارند، و برخى نسبت به يكديگر برترى دارند، زمان ها هم يكسان نيستند.
در ميان اوقات هفته ، شب و روز جمعه ، و در ميان ماه ها شب ها و روزهاى رمضان از فضيلت و ارزش برترى بهره مندند؛ لذا معروف است كه مى گويند: دعاى كميل را در شب جمعه بخوانيد. دعا، هميشه دعاست و مى شود در همه وقت خواند، ولى اين دعا را بايد در شب جمعه بخوانيد، يا دعاى سمات را مى فرمايند عصر جمعه بخوانيد و زمان مشخص كرده اند و در آن زمان يك فضيلت ويژه اى دارد.
خواندن قرآن هم همين طور است در تمام سال خواندن قرآن فضيلت دارد و سازنده است ، اما در ماه مبارك رمضان خواندن قرآن با هيچ ماهى قابل مقايسه نيست .
«جابر» از حضرت امام باقر عليه السّلام نقل كرده است كه در اين مورد تعبير بسيار زيبا و بلندى دارد و مى فرمايد:
«لكلّ شى ء ربيع ، و ربيع القرآن شهر رمضان »
هر چيزى براى خود بهارى دارد و بهار قرآن ، ماه مبارك رمضان است .
امام هشتم حضرت رضا عليه السّلام فرمود:
«مَن قرءَ فى شهر رمضان آية مِن كتاب اللّه عزّوجلّ كان كمن ختم القرآن فى غيره من الشّهور؛»
اگر كسى در ماه مبارك رمضان آيه اى از قرآن شريف را بخواند، ثوابش به اندازه اى است كه در غير ماه مبارك رمضان يك ختم قرآن كرده باشد.
تلاوت قرآن در مكان ويژه
در مكان هاى ويژه نيز تلاوت قرآن فضيلت بيشترى دارد، مثلا اگر همين قرآن در جايگاه ويژه اى نظرى مكّه خوانده شود فضيلت و ثوابش عظيم تر و بزرگتر است .
حضرت امام باقر عليه السّلام فرمود:
«مَن ختم القرآن بمكّة لم يمت حتّى يرى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم ، و يرى منزله مِن الجنّة ؛»
هر كسى قرآن را در مكّه ختم كند، نمى ميرد تا اينكه اولا پيامبر رحمت عليه السّلام را در هنگام جان دادن و احتضار زيارت كند، ثانيا جايگاه خود را در بهشت مى بيند.
وقتى از پيامبر بزرگوار اسلام از بهترين فرد در ميان مردم سؤ ال مى كنند، جواب زيبايى مى دهد. به كلام بلند مرتبه ى رسول خدا عنايت كنيد:
«سُئِلَ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم اءىّ النّاس خير؟
قال : الحال المرتحل ،
اءى الفاتح الخاتم الذى يفتح القرآن ، و يختمه فله عنداللّه دعوة مستجابة ؛»
از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم سؤ ال شد بهترين انسان كيست ؟
آن بزرگوار فرمود: كسى است كه قرآن را از اول شروع كرد تا آخر قرآن را ختم مى كند و چنين شخصى منزلت و مقامى در پيشگاه خدا پيدا مى كند و آن اينكه «مستجاب الدّعوه » مى شود، هر دعايى بنمايد اجابت مى گردد.
پناهگاه استوار انسان
قرآن پناهگاه انسان در تمام لحظات زندگى است .
كتاب آسمانى ، قرآن كريم تنها كتابى است كه مى تواند در حساس ترين لحظات زندگى براى انسان آرامش ايجاد كند، انسان مؤ من در نشيب و فرازهاى زندگى گاهى احساس مى كند تنهاست ، اضطراب و استرس ، تشويش و نگرانى ، دلهره و ترس نامعلوم و مبهم شديدا روح او را فشار مى دهد. گاه به جايى مى رسد كه مى خواهد سكته كند. به هر سمتى و سويى رو مى كند احساس مى كند بن بست است ، در چنين لحظات حسّاس ، روايات اسلامى توصيه كرده است كه به قرآن پناه ببر، و قرآن را خوب بخوان ، و آرام آرام با جان تلاوت كن ، همان آيات روح بخش قرآن كريم در شما آرامش دل و روح ايجاد مى كند و شما را از تنهايى و اضطراب و نگرانى نجات مى دهد، روح اميد را در انسان تقويت مى نمايد.
در همين ارتباط پيام سازنده و روح بخش پيامبر بزرگوار اسلام را توجه كنيد كه پيامبر عزيز اسلام فرمود:
«إ ذا التبَسَت عليكم الاءمور كقطع الليل المظلم ، فعليكم بالقرآن ،
مَن جعله إ مامه قاده إ لى الجنّة ،
و مَن جعله خلفه ساقه إ لى النّار،
و هو اءوضح دليل إ لى خير سبيل ،
مَن قال به صدق ،
و مَن عمل به اُجِرَ،
و مَن حكم به عدَلَ؛»
به هنگامى كه حكومت هاى جهان به شكم و شهوت و هواى نفس و منافع شخصى خود فكر مى كنند، و زمانى كه حقوق ضعفا و فقرا و محرومين پايمال مى گردد و آن گاه كه ثروتمندان بر ثروتشان افزوده و فقرا را فقيرتر مى كنند، و فريادهاى حق طلبانه را در هر گوشه اى برخيزد، در گلو خفه مى كنند، و چه بسا راه هاى انحرافى فراوان با رنگ هاى مختلف ، رنگ كرده و در برابر انسان ها باز مى كنند، و نسل جوان را با الفاظ به ظاهر قشنگ و با روش هاى تخديرى به دام انداخته و در لجنزار تفكرات مادى و شهوانى گرفتار مى كنند، و از زن به عنوان يك ابزار اقتصادى و مطامع سياسى در جهان استفاده مى كنند و زمانى كه قدرتمندان و زور مداران و زر اندوزان چون روباه مكّار با فريب و دروغ ملّت ها را به بازيچه گرفته اند، در چنين موقعيتى امر بر انسان مشتبه مى شود، حاله اى از ظلمت و تاريكى انسان را احاطه مى كند، در اين شرايط بر شما باد به قرآن و در پناه قرآن قرار بگيريد، كسى كه قرآن رهبر و جلودارش باشد، سرانجام كارش منتهى به بهشت است و كسى كه در چنين موقعيت از قرآن كريم فاصله بگيرد و به آن پشت كرده و روگردان شود، آتش جهنم و بدبختى در انتظار اوست .
قرآن كريم روشن ترين جهت و راهنماى انسان به سوى خير و سعادت است . كسى كه از قرآن سخن بگويد، راست گفته است و كسى كه به قرآن عمل كند رستگار است و كسى كه به قرآن حكم كند، عدالت و انصاف پيشه كرده است .
يكى از سفارشات اهل بيت
يكى از سفارشات اهل بيت عليهم السّلام نسبت به قرآن اين است كه وقتى قرآن مى خوانيد با تدبير و دقّت و تفكر بخوانيد.
امام پنجم حضرت امام باقر عليه السّلام فرمود:
«اءلا لا خير فى قرائة ليس فيها تدبّر؛»
به هوش باشيد كه خواندن قرآن اگر از روى تدبّر و دقت نباشد خيرى در آن نيست .
روزه تمرين مبارزه ى با نفس
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«و اذكروا بجوعكم و عطشكم جوع يوم القيمة و عطشه »
به بركت روزه ى رمضان و به هنگام گرسنگى و تشنگى آن به ياد بياوريد، گرسنگى و تشنگى روز قيامت را.
هدف پيامبر عزيز و بزرگوار اسلام در اين فراز جالب از خطبه هاى درس آموز خويش اين است كه روزه ى ماه رمضان بايد وسيله ى اصلاح انسان بشود.
اين بيان زيبا، در حقيقت سخن بسيار پخته و بلندى است . در حقيقت مؤ من وقتى روزه مى گيرد، دارد مبارزه با نفس و خواهش هاى درونى خويش را تمرين مى كند.
در حال روزه گرسنه مى شود، بهترين غذا و ميوه در خانه آماده است . نگاه مى كند، و مى تواند بخورد، ولى ايمان و عقيده اش مانع است . نفس او مى گويد: بخور، ولى ايمان او مى گويد نخور، و او با نفس خويش مبارزه كرده و نمى خورد؛ پس ماه رمضان براى اين است كه مؤ منين در سايه ى تمرين و تلاش با خواهش هاى نفسانى خويش به وسيله ى روزه مبارزه كنند تا قدرت كنترل نفس را به دست آورند و در بقيه ى ماه هاى سال بتوانند از گناه كردن بپرهيزند.
همچنانكه روزه دار در ماه رمضان مواظبت مى كند كه دروغ نگويد تا روزه اش فاسد نشود. دارد تمرين مى كند به اينكه پس مى شود در بقيه ى سال هم مواظبت نمايد تا دروغى از او سر نزند.
پس روزه ى ماه مبارك رمضان بايد اين اثر را در انسان ايجاد كند و اگر اثر كرده است ، براى او سازنده و با بركت بوده است و گرنه اين اثر در روزه دار پديدار نشود، فقط صرف بستن دهان باشد و از خوردن و آشاميدن اجتناب گردد و وقتى هم ماه رمضان تمام شد، باز همان دروغ و تهمت و افترا و فحاشى و اذيت و آزار مردم تكرار شود، معلوم مى شود كه روزه ى اين فرد اثر سازندگى نداشت ، و اين آقا مبارزه با نفس را تمرين نكرد و آن قدرت را به دست نياورده است .
در آيات و روايات دينى شواهد زيادى داريم كه خداوند با يادآورى يك سرى ايّام عبرت انگيز گذشته مى خواهد انسان را كنترل و اصلاح كند و اين روزه در حقيقت يك تذكّر و يادآورى است . بايد تشنگى و گرسنگى آن يادآور اوضاع وحشتناك قيامت باشد و مؤ من از اين طريق بايد درس گرفته و خود را اصلاح كند. به عنوان نمونه به چند شاهد اشاره مى كنيم .
«اءوَلا يذكر الا نسان اءنّا خلقناه من قبل و لم يكن شيئا#»
[آيا انسان بدون انديشه چنين مى گويد؟] و آيا [اين ] انسان به ياد نمى آورد كه ما پيش از اين ، او را آفريديم و چيزى نبود؟
آيا انسان فراموش كرد كه اصلا هيچ چيزى نبود، و ما به او زندگى و حيات داديم .
يعنى اى انسان ، تو در دل گل و گياه و در دل خاك بودى و ما تو را به اينجا رسانيديم ، مگر فراموش كردى ؟
حضرت امام على عليه السّلام بيان تكان دهنده اى دارد كه مى فرمايد:
«ما لابن آدم و الفخر؟
اءوّله نطفة ،
و آخره جيفة ،
و لا يرزق نفسه ،
و لا يدفع حتفه »
براى فرزند آدم چه كارى است كه بخواهد فخر بفروشد و تكبر بورزد!! چرا كه اول او آب منى گنديده اى است ، و آخر كار او هم مردار بدبو خواهد شد. در زندگى هم نه توان دارد رزق و روزيش را بدون عنايت و كمك خدا فراهم كند، و نه مى تواند هنگام حضور عزرائيل جهت قبض روح ، بگويد: اى عزرائيل ، جان به تو نمى دهم .
يعنى اى انسانها، به ياد بياوريد گذشته خود را، كه چه بوديد و حالا چه هستيد.
مولاى متقيان حضرت امام على عليه السّلام در بيانى ديگر سخنى دارد كه بسيار سازنده و آموزنده است . آن حضرت چنين مى فرمايد:
«مَن تذكّر بُعدَ السّفر استعدَّ»
كسى كه دورى آن سفر را به ياد آورد، خود را آماده مى كند.
يعنى سفر آخرت يك سفر طولانى است و انسان مؤ من بايد آن را به خاطر بياورد و فراموش نكرده و غفلت ننمايد.
حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود:
«اُذكُر مصرعك بين يدى اءهلِكَ،
فلا طبيب يمنعُك ، و لا حبيب ينفعك »
اى انسان غافل ، به ياد بياور آن لحظه ى سخت و حساسى را كه در بستر و در حال احتضار قرار گرفتى و تمام اقربا و خويشان و نزديكان و پزشك معالجت دورت نشسته اند، اما دريغ و درد كه كارى از آنها ساخته نيست تا براى نجات تو از مرگ انجام دهند. چرا كه نه دكتر حاذق تو مى تواند مانع مرگت شود، و نه دوستان خوبت قادرند نفعى به تو برسانند.
همان طورى كه خداوند و معصومين مى خواهند با يادآورى و تذكرات انسان را از ورود به خطر حفظ كنند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم مى فرمايد: روزه ى ماه مبارك رمضان بايد براى شما وسيله ى تذكر و يادآورى و كنترل و اصلاح باشد.
اى برتر از معارج گردونى |
|
شايسته نيست از تو چنين دونى |
اندر چَهِ طبيعت تن تا چند |
|
اورنگ زن به مثل همايونى |
علمى طلب كه حال و كمال آرد |
|
نه نخوت و تكبّر و مغبونى |
بى علم كمتر از خر عيسايى |
|
گيرم ز توست ثروت قارونى |
فرازى ديگر از خطبه ى پيامبر
پيامبر عزيز اسلام در فرازى ديگر از سخنان دلنشين خويش در خطبه ى شعبانيه چنين فرمود:
«اءيّها النّاس ، إ نّ اءنفاسَكم مرهونة باءعمالكم ففكّوها باستغفاركم ؛»
اى مردم ، نفس ها و جان هاى شما، يا برازندگى و سرشكستگى شما در گرو اعمال و رفتارتان خواهد بود، پس اين اعمال را با استغفار و طلب آمرزش از درگاه خدا، پاك و شايسته كنيد.
همانگونه كه با پرداخت خمس ، مالتان را پاك و حلال مى كنيد، همان طورى كه با حمام رفتن بدنتان را تميز مى نماييد، طلب آمرزش و بخشش از خداوند سبب پاكى و صفاى اعمالتان مى گردد، يعنى ساعات عمرتان را آن چنان سپرى كنيد كه فرداى قيامت وقتى در پيشگاه خداوند حاضر مى شويد سرافراز و روسفيد باشيد، چون اعمال بندگان را نظارت مى كنند.
در قرآن كريم چنين مى خوانيم :
«و قل اعمَلوا فسيرى اللّه عملَكم و رسوله و المؤ منون و ستُرَدّون إ لى عالم الغيب و الشّهادة فيُنَبِّئُكم بما كنتم تعملون#
حبيب من ، اى پيامبر عزيز خدا، به پيروانت بگو، هر چه مى خواهيد، انجام دهيد، اما بدانيد كه خدا به زودى كردار شما را مى بيند و نيز فرستاده اش و ايمان آوردگان ، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مى شويد؛ آن گاه شما را به آنچه انجام مى داديد خبر خواهد داد.
در تفسير اين آيه فرموده اند كه مؤ منين همان معصومين هستند.
مولاى متقيان حضرت امام على عليه السّلام فرمود:
«فاتّقوا اللّه الّذى اءنتم بعينه ،
و نواصيكم بيده ،
و تقلّبُكم فى قبضتهِ،
إ ن اءسررتُم عَلِمَه ،
و إ ن اءعلنتم كَتَبَه ،
و قد وكَّلَ بذلك حفظة كراما لا يُسقِطونَ حقّا،
و لا يُثبتون باطلا؛
از آن خدايى بترسيد كه در برابر چشم او در كنترل او و در قبضه قدرت او هستيد. اگر چيزى را پنهان انجام بدهيد او مى داند، و اگر در انظار، خلاف و گناه كنيد مى نويسد و ضبط و ثبت مى كند.
براى هر كدام از شما خداوند موكّلى قرار داده است كه نه يك حقى از دست آنها ساقط و نه هرگز باطلى ثبت مى شود.
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:
«و الملَكان يكتبان على العبد كلّ شى ء حتّى النّفح فى الرّماد؛
اى مردم شما آن چنان تحت كنترل هستيد كه دو ملك الهى تمام اعمالتان را مى نويسند، و حتى دميدن شما در خاكستر از نظر آن دو دور نمى ماند.
خداوند منّان درباره ى اثر استغفار و طلب مغفرت مى فرمايد:
«و ما كان اللّه معذّبُهم و هم مستغفرون#
آنان كه از گناه و لغزش هايشان توبه و طلب مغفرت نموده و اظهار ندامت و پشيمانى دارند، خداوند آنها را عذاب نمى كند.
و در آيه اى ديگر مى فرمايد:
«و يا قومِ استغفروا ربّكم ثمّ توبوا إ ليه يُرسل السّماءَ عليكم مدرارا و يزدكم قوّة إ لى قوّتكم و لا تتولَّوا مجرمين#
و اى مردم من !از پروردگاتان آمرزش بخواهيد، سپس روى توبه به بارگاه او آوريد تا بر شما از آسمان بارش پياپى فرو فرستد و نيرويى [تازه ] بر نيرويتان بيفزايد؛ و [از او] گناهكارانه روى برنگردانيد.
از اين بيان اين نتيجه را مى گيريم كه معصيت مانع نزول بركات الهى به سوى انسان مى گردد و استغفار و طلب آمرزش سبب مى گردد تا آن درهاى بسته باز شود.
به عنوان مثال ، براى انسان محكوم به زندان گزارش مى نويسند كه واقعا نادم و پشيمان است ، و برايش تقاضاى عفو مى كنند، استغفار بنده در پيشگاه خداوند تقاضاى عفو است ، منتها گزارش لازم نيست ، مستقيم دستها را بلند كرده و به درگاه خداوند استغفار و توبه مى كند و خدا هم مى پذيرد.
شيطان دو نوع است ، يكى در وجود داخلى انسان كه همان هواهاى نفسانى است كه خطرناك ترين است ، دوم همان ابليس لعين رانده شده از درگاه خداست كه پس از طرد شدن از رحمت واسعة الهى و قرار گرفتن در لعنت ابدى ، قسم ياد كرد كه به عزّت و جلالت قسم همه ى بندگانت را وسوسه مى كنم جز بندگان خالصت را، پس خطر مهمى هميشه در كمين ما است .
براى نجات از شرّ اين شيطان وسوسه كننده ، پيامبر بزرگوار اسلام راهنمايى فرمود:
«اءلا اءخبرُكم بشى ء إ ن اءنتم فعلتموه تَباعَدَ الشّيطانُ منكم كما تباعدَ المشرق من المغرب ؟
قالوا: بلى .
قال : و الا ستغفارُ يقطَع و تِينَه ؛
پيامبر اسلام به ياران فرمود: دوست داريد شما را به عملى راهنمايى كنم كه با انجام آن ، شيطان به قدر فاصله ى مشرق و مغرب از شما دور شود؟
گفتند: آرى يا رسول اللّه .
آن حضرت فرمود: استغفار كردن شاهرگ شيطان را قطع مى كند.
پيامبر و امامان معصوم عليهم السّلام همانند آن پدر مهربان و دلسوزى هستند كه فرزندش را به جهت معالجه به نزد دكتر مى برد، اما بچه در راه مطب دكتر با ديدن مغازه هاى رنگارنگ و اسباب بازيهاى آنچنانى و جذّاب سرگرم تماشاى وسايل داخل مغازه هاست . پدر از او جلو مى رود صدا مى زند بچه جان بيا، بچه چند قدم مى رود دوباره سرگرم تماشاى اسباب بازيهاى مغازه ديگرى مى شود. مجددا پدر بر مى گردد مى بيند بچه نيامده است . دوباره صدا مى زند، فرزندم بيا، فرزند هم جواب ميدهد كه دارم مى آيم ، چند قدم مى رود، مجددا سرگرم تماشا مى گردد، وضعيت ما مردم همين طور است .
پيامبر رحمت و پيشوايان دين ما در جلو مرتب ما را صدا مى زنند كه با ما بياييد، نوبت مى رسد اما ما همچنان سرگرم اين دنيا هستيم .
چه زيبا و دلنشين و اميد بخش است كلام رسول خدا كه چنين فرمود:
«طوبى لِمَن وَجَدَ فى صحيفة عمله يوم القيامة تحت كلِّ ذنب اءستغفرُ اللّه ؛
خوشا به حال بنده اى كه فرداى قيامت حاضر شود و پرونده اعمال او را بياورند، در حالى كه در زير هر گناه «استغفر اللّه » و طلب آمرزش و اظهار ندامت ثبت شده باشد.
«راغب اصفهانى » اين دانشمند اهل لغت كه رحمت خدا بر او باد در كتاب مفردات القرآن ، كلمه ى غفران و مغفرت را اين گونه ترجمه كرده است .
«الغفران و المغفرة من اللّه هو اءن يَصَوَّنَ العبد مِن اءن يمَسَّه العذاب ، و الا ستغفار طلب ذلك باللّسان و بالفعال ؛»
غفران و آمرزش از خدا خواستن يعنى اينكه بنده ى خدا در مصونيت از عذاب و آتش قرار گيرد و استغفار و طلب كردن مغفرت يعنى به وسيله ى زبان و عمل ، از خدا همين را خواستن .
به عبارت ديگر يعنى خدايا، ما را از عذاب آتش جهنم حفظ فرما.
در نتيجه استغفار، انسان گنهكار را مصونيت مى دهد يعنى بين او و عذاب فرداى قيامت و محشر ديوار و حائلى ايجاد مى كند كه هرگز آتش جهنم اين شخص را عذاب نخواهد كرد.
آن قدر استغفار و طلب بخشش از خداوند مهم و راهگشاست كه حضرت امير المؤ منين امام على عليه السّلام فرمود:
«عجبتُ لِمَن يقنَطُ و معه الا ستغفار؛
من تعجب مى كنم از آن كسى كه نا اميد از رحمت خداست در حالى كه استغفار همراه اوست .
يعنى با داشتن استغفار چرا بايد از رحمت خداوند ماءيوس و نااميد باشيم ؟
«إ نّ للقلوبِ صُداءٌ كَصُداء النُّعاس فاجلوها بالا ستغفار؛
پيامبر رحمت فرمود: گناه دل انسان را زنگار مى زند، اما استغفار آن زنگ زدگى را از بين برده و دل را صفا و نورانيت مى بخشد؛ پس ، با استغفار دلتان را از گناه پاك و سفيد كنيد.
«اسماعيل بن سهل » مى گويد:
«علِّمنى دعاءً إ ذا اءنا قلتُه كنت معكم فى الدّنيا و الآخرة ؟
فكَتَبَ عليه السّلام : اءكثِر تَلاوةَ إ نّا اءنزلناه ، و ارطِب شفَتَيك بالا ستغفار؛
به امام رضا عليه السّلام عرض كردم : دعايى به من بياموز كه با انجام آن در دنيا و آخرت با شما محشور باشم .
حضرت نوشت : دو كار انجام بده :
1. سوره «إ نّا اءنزلناه ...» را زياد تلاوت كن .
2. و لبانت را مرتب به استغفار مرطوب كن ؛ كنايه از اينكه طلب مغفرت زياد داشته باشد، و دائما بگو:
«اءستغفر اللّه ربّى و اءتوب إ ليه ؛»
استغفار شرايطى دارد
آثار استغفار در بنده ى خدا بايد ظاهر گردد، چرا كه استغفار شرايطى دارد كه بايد در انسان پديدار گردد، و تا آن شرايط فراهم نشود، استغفار واقعى صورت نمى گيرد.
در همين ارتباط از امام هشتم عليه السّلام روايتى نقل شده است كه بسيار ارزشمند و از نظر تربيتى سازنده و مهم است .
امام هشتم عليه السّلام فرمود:
«مَن استغفر بلسانه و لم يندم قلبُه فقد استُهزء بنفسه ؛»
كسى به زبانش استغفار بگويد، اما در دلش واقعا از گناه پشيمان نباشد، و اگر زمينه ى گناه فراهم شود، ته دلش دنبال اوست ، در حقيقت خودش را مسخره كرده است .
مولاى مؤ منان حضرت امام على عليه السّلام در ضمن بيانى آثار استغفار و حقيقت توبه را به روشنى بيان فرموده است :
«و قال عليه السّلام لقائل قال بحضرته اءستغفر اللّه :
ثَكِلَتك اءمُّك ، اءتدرى ما الاستغفار؟
الاستغفارُ درجة العلّيّن ، و هو اسم واقع على ستّة معانٍ:
اءوّلُها النّدمُ على ما مضى ،
و الثّانى العزم على ترك العود إ ليه اءبدا،
و الثّالث اءن تؤ دّىَ إ لى المخلوقين حقوقَهم حتّى تلقى اللّه اءملس ليس عليك تبعة ،
و الرّابعُ اءن تعمِد إ لى كلِّ فريضة عليك ضيّعتها فتؤ دّى حقّها،
و الخامس اءن تعمد إ لى اللّحم الّذى نبت على السّحت فتذيبه بالاءحزان حتّى تلصق الجلد بالعظم ، و ينشاء بينهما لحم جديد،
و السّادس اءن تذيق الجسم اءلم الطّاعة كما اءذَقتَه حلاوة المعصية ،
فعند ذلك تقول اءستغفر اللّه ؛»
استغفار جزو مقامات انسان هاى والاست ، و شخص استغفار كننده نزد خداوند مقام بالايى دارد و استغفار به شش معنا آمده است ، يعنى شش اثر بايد در شخص استغفار كننده ظاهر شود:
1. از آنچه كه در گذشته مرتكب شده است ، پشيمان باشد، از گناهان و لغزش هاى گذشته واقعا اظهار تنفر كند.
2. تصميم جدى بگيرد كه خطاهاى انجام گرفته را تكرار نكند و در سنّ جوانى بايد توبه كند، نه در سنّ پيرى كه توان گناه كردن را ندارد؛
3. اگر حقى را از كسى ضايع كرديد، فورا جبران كرده و به صاحبش برگردانيد كه هنگام ملاقات با خدا حقى از كسى به عهده تان نباشد.
4. شخص استغفار كننده بايد نماز و روزه قضايش را بگيرد و انجام دهد و هر عمل واجب را كه قضا گرديده است ، قضاى آن ها را به جا آورد.
5. اگر از غذا و پول حرام مصرف كرده و چاق و فربه شده است بايد با رياضت و دورى از حرام و استفاده از غذاى حلال آن گوشت هاى نجس و حرام كه در تنش روييده است آب شود.
6. به هر حال وقتى به سمت گناه مى رفت خوشى هايى به او دست مى داد، همانگونه كه شيرينى معصيت را چشيده است اكنون بايد شيرينى عبادت را بچشد و اگر سختى هايى هم در راه انجام اطاعت الهى داشته باشد، بايد به خودش هموار كند.
اين شش شرط اگر انجام گرفت آن موقع بگو: «استغفر اللّه ،» خدايا مرا ببخش ، كه از بارگاهت طلب مغفرت مى كنم .
اءلا يا اءيّها السّاقى زمى پر ساز جامم را |
|
كه از جانم فرو ريزد هواى ننگ و نامم را |
از آن مى ريز در جامم كه جانم را فنا سازد |
|
برون سازد ز هستى هسته ى نيرنگ و دامم را |
از آن مى ده كه جانم را ز قيد خود رها سازد |
|
به خود گيرد زمامم را فرو ريزد مقامم را |
از آن مى ده كه در خلوتگه رندان بى حرمت |
|
به هم كوبد سجودم را به هم ريزد قيامم را |
روم در جُرگه پيران از خود بى خبر شايد |
|
برون سازند از جانم به مى افكار خامم را |
مقصود عاشقان دو عالم لقاى توست |
|
مطلوب طالبان به حقيقت رضاى توست |
هر جا كه شهريارى و سلطان و سرورى است |
|
محكوم حكم و حلقه بگوش گداى توست |
قومى هواى نعمت دنيا همى برند |
|
قومى هواى عقبى و ما را هواى توست |
گر مى كشى به لطف و اگر مى كشى به قهر |
|
ما راضييم هر چه بود راءى ، راءى توست |
اميد هر كسى به نيازى و حاجتى است |
|
اميد ما به رحمت بى منتهاى توست |
هر كس اميدوار به اعمال خويشتن |
|
سعدى اميدوار به لطف و عطاى توست |
سجده يا اظهار عشق به معشوق و محبوب
فراز ديگرى از سخن پيامبر بزرگوار اسلام در خطبه ى شعبانيه است كه چنين فرمود:
«و ظُهورُكم ثقيلة مِن اءوزاركم فخفِّفوا عنها بطول سجودِكم ،
و اعلموا اءنّ اللّه تعالى ذكرُهُ اءقسمُ بعزّته اءن لا يُعذِّبَ المصلّين و السّاجدين ، و اءن لا يُرَوِّعَهُم بالنّار يوم يقوم النّاس لربّ العالمين ؛
هان اى مردم ! شانه هايتان از گرانى بار گناهانتان سنگينى مى كند، پس آن را با سجده هاى طولانى سبك كنيد، و بدانيد كه خدا به شكوه خود سوگند ياد نموده است كه نمازگزاران و سجده كنندگان را عذاب نكند، و در روز رستاخيز، آن گاه كه مردم در برابر پروردگار جهانيان براى رسيدگى به حساب بر مى خيزند، آنان را به آتش نترساند.
چه مژده ى روح بخش و اميدوار كننده اى براى آن دسته از بندگان مؤ من كه به نماز دل داده اند و با نماز به معراج آسمانى مى شتابند، و اهل نمازند.
همه ى موجودات در نظام هستى ارتباط و اخلاص و ارادتشان را با سجده در پيشگاه خداوند اظهار مى كنند:
«اءلم ترى اءنّ اللّه يسجد له مَن فى السّموات و مَن فى الاءرض و الشّمس و القمر و النّجوم و الجبال و الشّجر و الدّوابّ و كثير من النّاس و كثير حقّ عليه العذاب و مَن يُهِن اللّه فما له مِن مكرم إ نّ اللّه يفعل ما يشاء#
آيا نديدى كه خداست كه هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است ، و مِهر و ماه و ستارگان و كوه ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مى كنند و بسيارى [نيز] هستند كه [به كيفر حق ناشناسى ] عذاب بر آنان لازم شده است ؟ و هر كه را خدا [به كيفر كاركردش ] خوار سازد براى او گرامى دارنده اى نخواهد بود. به يقين خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد.
سجده ، رمز بندگى است پس براى ابراز بندگى و اطاعت در درگاه خالق عالم و محبوب و معشوق بايد به سجده افتاد، سجده ى طولانى خصوصا وسيله ى تقرب و نزديك شدن بنده به معبود است ، و خلاصه اين كه سجده عشق است ، ادب است ، تواضع و تضرّع است .
به سخن بلند و ارزشمند حضرت امام صادق عليه السّلام در همين رابطه توجه كنيد كه فرمود:
«... و فى الرّكوع اءدب ، و فى السّجود قرب ، و مَن لا يُحسن الاءدب لا يصلح القرب ؛
در ركوع ادب عابد است و سجده وسيله نزديك شدن و قرب معنوى به خداست ، و كسى كه ادب نيكويى نداشته باشد صلاحيت نزديك شدن به خدا را هم ندارد.
به همين لحاظ در روايات دارد كه مولا على عليه السّلام آن قدر ركوع طولانى داشت كه عرق از ساق پاى آن بزرگوار جارى و زير قدم هاى مباركش تر مى شد.
در اهميت اصل نماز و وارد نمودن خانواده به آن ، قرآن كريم نكته ى مهمى دارد كه بهترين روش تعليم و تربيت و اصلاح خانواده است :
«و اءمر اءهلك بالصّلوة و اصطبر عليها لا نسئلك رزقا نحن نرزقك و العاقبة للتّقوى#
اهل بيت خود را به نماز وادار كنيد، و اگر چند بار گفتيد و توجه نكردند، رهايشان نكرده و نااميد نشويد، بلكه اصرار كنيد.
نماز و يك مسئول در نظام اسلامى
حضرت امام على عليه السّلام در عهد نامه اش به استاندار مصر، بر پا داشتن خوب نماز را از وظايف او مى شمارد و مى فرمايد:
«و اجعل اءفضل اءوقاتك للصّلوة ، و اعلم إ نّ جميع اءعمالك تبع لصلواتك
بهترين وقت هايت را براى نماز قرار ده و بدان كه تمام اعمال در گرو نماز درست شماست . يعنى يك مسئول در نظام اسلامى اين قدر بايد بيش از ديگران به نماز اهميت بدهد.
تا جايى كه «ابوبصير» نقل مى كند كه من از حضرت امام باقر عليه السّلام شنيدم كه فرمود:
«اءوّل ما يحاسب به العبد الصّلاة ، فإ ن قبلت قبل ما سواها؛
نخستين چيزى را كه بنده در قيامت با آن محاسبه مى شود نماز است ، اگر قبول شد ساير اعمال هم قبول مى شود.
يكى از دلائل مهمى كه در قرآن در حرمت شراب و قمار مطرح كرده اين است كه مى فرمايد چون شما را از ياد خدا و نماز دور كرده و باز مى دارد.
«و يصُدُّكم عن ذكر اللّه و عن الصّلوة#
خداوند وقتى مى خواهد از بندگان شايسته ستايش كند در ميان صفات خوب آنها از صفت توجه به نماز و ياد خدا سخن مى گويد و مى فرمايد:
«... رجال لاتلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر اللّه و إ قام الصّلاة و ايتاء الزّكوة ...#
مردان خدا كسانى اند كه تجارت و خريد و فروش آنان را از نماز باز نمى دارد.
و يا در جايى ديگر وقتى از بندگان منحرف و مشكلات شان در قيامت و علت آن بدبختى انتقاد مى كند، از بى توجهى آنان به نماز سخن مى گويد و مى فرمايد:
«فلا صدّق و لا صلّى#
نه حق را تصديق كردند و نه نماز خواندند.
و اين گونه نقطه ى مهم انحراف بنده غافل و فاسد را انحراف از نماز معرفى مى كند.
ترك يك جلسه ى تاريخى به خاطر نماز
يكى از گروه هاى دينى پيش از اسلام گروه «صابئين » است ، كه به حضرت يحيى عليه السّلام گرايش داشتند. اينان براى ستارگان اثرى قائل بودند و نماز و مراسم ويژه اى داشتند. رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند كه بارها با امام رضا عليه السّلام گفتگو كرد ولى زير بار نرفت .
در جلسه اى امام رضا عليه السّلام استدلال كرد و او تسليم شد و گفت : «الآن لان قلبى »، حالا روح و دلم نرم شد و حاضرم مكتب تو را بپذيرم ، ولى ناگهان صداى اذان بلند شد و امام رضا عليه السّلام جلسه را ترك كرد. مردم گفتند: فرصت خوب و حساسى است و چنين فرصتى پيش نمى آيد. اما امام فرمود، اول نماز:
او كه اين تعهد را از امام ديد، علاقه اش بيشتر شد و بعد از نماز گفتگويش را تكميل كرد و ايمان آورد
حضرت امام على عليه السّلام در سفارش به نماز اول وقت فرمود:
«صَلِّ الصّلاة لوقتها المؤ قّت لها،
و لا تعجّل وقتها لفراغ ،
و لا تؤ خّرها عن وقتها لاشتغال ؛
نماز را در وقت معنى آن بخوان ، نه به سبب فراغت و بيكارى جلو بينداز و نه به علت اشتغال و گرفتارى آنرا عقب بينداز.
و در بيان ديگرى امام على عليه السّلام فرمود:
«مَن ضيّع الصّلاة فهو لغيرها اءضيع ؛
كسى كه نماز را ضايع كند، اعمال ديگر را بيشتر ضايع خواهد كرد.
از ديدگاه پيامبر بزرگ اسلام منفورترين محله ، آن جايى است كه بى نماز در آنجا باشد.
«إ نّ كلّ محلّة يكون فيها تارك الصّلاة تنزل عليها كلّ يوم سبعين لعنة ؛
هر محله اى كه در آن بى نماز باشد هر روز هفتاد مرتبه بر آن مرحله لعنت نازل مى گردد.
در نظر پيامبر اسلام آدم بى نماز فرداى قيامت با قارون و امثال آن محشور خواهد شد؛ يعنى اين قدر منفور است .
«لا تُضيّعوا صلاتكم فانّ مَن ضيّع صلاته حُشِرَ مع قارون و هامان و فرعون ؛
رسول خدا به اصحاب فرمود: نمازتان را ضايع نكنيد، چرا كه آنكه ضايع كند نماز را با قارون و هامان و فرعون محشور مى گردد.
در قيامت اول به نماز نگاه مى كنند.
رسول خدا فرمود:
«اءوّل ما يُنظَرُ فى عمل العبد فى يوم القيامة فى صلاته ،
فان قُبِلَت نُظِرَ فى غيرها،
و إ ن لم يُقبل لم يُنظَر فى عمله بشى
اول پرونده اى كه از مجموع اعمال بنده در قيامت مشاهده و بررسى مى شود نماز است . اگر قبول شد به ديگر كارها هم نظر مى شود وگرنه توجهى نخواهد شد.
از اهميت نماز همين بس كه در تمام امور زندگى با انسان و در همه ى زمينه ها با همه اعمال همراه است ، در كنار قرآن و روزه و زكات و حج و جهاد و امر به معروف ، نماز حاضر است . معنى اين جمله اين است كه تلاوت قرآن ، گرفتن روزه ، پرداخت زكات و انجام حج و جهاد در راه خدا و وادار كردن جامعه به نيكى ها، منهاى نماز ارزش و اعتبارى ندارد. يعنى اگر همه ى اين اعمال و رفتار، پاكى و صلابت و صداقت و سازندگى دارند در كنار نماز دارند، چون در نماز تلاوت قرآن هست و در شبانه روز هفده ركعت نماز، ده مرتبه حمد خوانده مى شود كه هفتاد آيه است و ده مرتبه توحيد مى خوانند كه پنجاه آيه است و جمعا يكصد و بيست آيه را نمازگزار تلاوت مى كند.
در نماز، بهداشت ، تعاون ، عبادت ، سياست ، مبارزه ى با نفس و جهاد، حفظ حقوق ديگران و... وجود دارد، و نماز همراه با مشورت آمده است
منكر امامت على عليه السّلام ، منكر نبوت است
در قسمت پايانى خطبه ى شعبانيه ى رسول خدا، امير المؤ منين امام على عليه السّلام مى فرمايد:
«... فقمتُ و قلتُ: يا رسول اللّه ! ما اءفضلُ الاءعمال فى هذا الشّهر؟
فقال : يا ابا الحسن اءفضل الاءعمال فى هذا الشّهر الورعُ عن محارم اللّه عزّوجلّ. ثمّ بكى . فقلتُ: يا رسول اللّه ما يُبكيكَ؟
فقال : يا على ! اءبكى لما يستحلّ منك فى هذا الشّهر،
كاءنّى بك و انت تصلّى لرّبك ، و قد انبعث اشقى الاءوّلين شقيق عاقر ناقة ثمود، فضربك ضربة على قَرَنِك فخضّبَ منها لحيتك ،
قال اءمير المؤ منين عليه السّلام : فقُلتُ: يا رسول اللّه ، و ذلك فى سلامة مِن دينى ؟
فقال صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم : فى سلامة من دينك .
ثم قال صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم : يا علىّ، مَن قتلَك فقد قَتَلَنى ،
و مَن ابغضَكَ فقد ابغَضَنى ،
و مَن سبّكَ فقد سَبَّنى ، لاءنّك منّى كنفسى ،
روحُك مِن روحى ، و طينَتُك مِن طينتى ،
إ نّ اللّه تبارك و تعالى خلَقَنى و ايّاكَ و اءصطَفانى و إ يّاك ،
و اءختارَنى للنُّبُوَّة ، و اءختارَك للامامة ،
و مَن اءنكرَ امامتَك فقد انكرَ نبوَّتى ؛
وقتى سخن پيامبر در ادامه ى خطبه ى شعبانيه به اين فراز رسيد، من بلند شدم و عرض كردم : اى رسول خدا ارزشمندترين عمل در ماه رمضان چيست ؟
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود: بهترين عمل در اين ماه دورى از حرام خدا است ، آن گاه به گريه افتاد.
من عرض كردم : چه چيزى سبب گريه شما شده است ؟
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود: يا على گريه ام براى آن چيزى است كه از تو در اين ماه حلال مى دانند.
اين جمله اشاره به ضربت خوردن و شهادت حضرت امير عليه السّلام به دست ابن ملجم مرادى است .
سپس افزود: گويى من تو را مى بينم و با تو هستم كه در حال نماز به درگاه معبود بى نياز قرار دارى و شقى ترين و بدترين انسان ، شقى تر از آن كسى كه ناقه ى ثمود را پى كرد، ضربتى بر فرقت مى زند كه محاسنت را با خون پاك سرت خضاب و رنگين مى سازد.
امير المؤ منين عرض كرد: يا رسول اللّه ، آيا دين و ايمان من در آن لحظه سالم است ؟
پيامبر صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود: آرى ، دين تو محفوظ است . سپس افزود: اى على ، آن كس كه تو را بكشد مرا كشته است ، و كسى كه به تو غضب كند به من غضب كرده است ، و كسى كه به تو دشنام دهد به من دشنام داده است ، چون تو از من هستى ، روح تو از روح من است ، سرشت و ذات تو از سرشت و ذات من است . خداوند من و تو را آفريد، من و تو را انتخاب كرد، مرا براى پيامبرى و نبوّت و تو را براى امامت و پيشوايى امت من ، و هر كس امامت و رهبرى تو را منكر شود، نبوت مرا منكر شده است .
فرمان ولايت همان فرمان نبوت است
و نيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در ادامه ى خطبه فرمود:
«يا علىّ! اءنت وصيى و اءبو ولدى ،
و زوجُ ابنتى ،
و خليفتى على امّتى فى حياتى و بعد موتى .
اءمرك امرى ، و نهيك نهيى .
اءقسم بالّذى بعثنى بالنّبوّة ، و جعلنى خير البريّة اءنّك لَحجّة اللّه على خلقه ،
و اءمينه على سرّه ،
و خليفته على عباده ؛
اى على ، تو وصىّ من ، پدر فرزند من ، همسر دختر من ، و جانشين من بر امّت اسلام هستى ، چه در زندگى و حيات من و چه پس از مرگ من ، و فرمان تو فرمان من است ، نهى تو نهى من است ، به آن خدايى كه مرا به پيامبرى مبعوث فرمود، و از بهترين بندگانش قرار داد، قسم ياد مى كنم كه تو حجّت خدا بر مردم هستى ، و امين خدا بر اسرار نظام خلقت و خالق هستى ، و خليفه و جانشين خدا براى بندگان خدايى .
حال كه سخن به اينجا رسيد به مختصرى از عظمت و فضيلت اولين پيشواى امامت و ولايت نظر خواهيم داشت .
فضائل على عليه السّلام از تصوّر انسان خارج است
اين همه ستايش و تمجيد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم از امام على يكتا مرد نظام هستى پس از پيامبر پاداش اوست ، چنانكه رسول خدا فرمود:
«لو اءنّ الرّياض اءقلام ، و البحر مداد، و الجنّ حسّاب و الانس كتّاب ، ما اءحصوا فضائل علىّ بن ابى طالب
اگر همه ى درختان قلم ، و درياها مركب ، و جنّ حسابگر و انسانها نويسنده شوند، نمى توانند فضائل على عليه السّلام را به حساب بياورند.
و در بيانى ديگر چنين فرمود:
«إ نّ اللّه جعل لاءخى علىّ فضائل لا تُحصى كثرة ؛
خداوند براى مردم على فضائل و ارزش هايى قرار دارد كه قابل شمارش نيست .
ترويج از فضائل على عليه السّلام ارزش است
تا جايى كه بيان آن فضائل و كمالات على عليه السّلام هم ، سرنوشت ساز و نجات بخش انسان خواهد شد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«فمَن ذكر فضيلة مِن فضائله مقرّا بها غفر اللّه ماتقدّم مِن ذنبه و ما تاءخّر
اگر كسى يكى از فضائل و كمالات على را در حالى كه به او ايمان و عقيده دارد، بيان كند و براى جامعه و مردم باز گويد خداوند گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزد.
ترويج فرهنگ ولايت امام على
اولين شخص نظام خلقت پيامبر عظيم الشاءن اسلام درباره ى عظمت و فضيلت امام على عليه السّلام فرمود:
«و مَن كتَب فضيلة مِن فضائله لَم تزَل الملائكة تستغفر له ما بَقِىَ لتلك الكتابة رسم ،
و مَن إ ستمعَ فضيلة مِن فضائله غَفَر اللّه الذنوبَ الّتى اكتسبَها بالا ستماع ،
و مَن نظر إ لى كتابٍ مِن فضائله غَفَر اللّه الذنوبَ الّتى اكتسبَها بالنّظر
و كسى كه فضيلتى از فضائل على را بنويسد و منتشر كند، تا آثار آن نوشته و كتاب در جهان باقى است ، ملائكه براى آن نويسنده طلب آمرزش مى كنند، و كسى كه به فضائل و كمالات على گوش فرا دهد و در حقيقت به فرهنگ ولايت و امامت معصوم گوش جان سپارد و بشنود و مستمع باشد، خداوند همه ى آن گناهانى را كه از طريق شنيدن جمع كرده است ، مى آمرزد، و كسى كه به كتابى كه فضائل على در آن نوشته شده است ، نگاه كند، خداوند همه ى گناهان او را كه از طريق نگاه كردن جمع كرده است ، مى بخشد.
فضائل على عليه السّلام قبل از آمدن به اين عالم
قبل از اينكه على عليه السّلام به دنيا بيايد، خداوند از فضيلت و كمالات او و از جايگاه ويژه ى آن وجود پربركت و بى نظير و بى بديل حرف مى زند و از ولايت و امامت او سخن مى گويد.
در همين رابطه سخن مهم و ارزشمند رسول خدا را بنگريد كه فرمود:
«لمّا خَلَقَ اللّه آدمَ و نَفَخَ فيه مِن روحِه ، عطَسَ آدمُ فقال :
الحمد اللّه ، فاءوحى اللّه تعالى اليه ، حَمَدنى عبدى ، و عزّتى و جلالى لو لا عبدان اءريد اءن اءخلُقَهما فى دار الدّنيا ما خلقتُكَ.
قال : الهى فيكونان منّى ؟
قال : نعم يا آدم ، ارفع راءسك و انظر،
فرفع راءسِه ، فاذاً مكتوب على العرش :
لا اله الا اللّه ، محمد نبىّ الرّحمة ، و علىّ مقيم الحجّة ،
مَن عَرَفَ حقَّ علىّ زكا و طاب ،
و من اءنكرَ حقّه لُعِنَ و خابَ،
اءقسَمتُ بعزّتى و جلالى اءن اءدخُل الجنّة مَن اءطاعه و ان عصانى ،
و اءقسمتُ بعزّتى و جلالى اءن اءدخُل النّار مَن عصاهُ و إ ن اءطاعَنى
هنگامى كه خداوند حضرت آدم عليه السّلام را آفريد و از روح خود در او دميد، آدم عليه السّلام عطسه اى زد و گفت : «الحمد لله ». خداوند به او وحى كرده كه بنده ام تشكر و سپاس گزارى نمود، به عزّت و جلالم قسم ياد مى كنم كه اگر نبودند دو تن از بندگان من كه اراده كردم خلق شان كنم و به اين عالم بياورم ، تو را نمى آفريدم .
حضرت آدم عرض كرد: پروردگارا، آيا آن دو بنده ى وارسته و شايسته و برگزيده از نسل من خواهند بود؟
ندا آمد كه آرى ، سرت را بلند كن و بنگر، آدم عليه السّلام سرش را بلند كرد و ديد در عرش چنين نوشته است :
«لا اله الا اللّه ...،» نيست خدايى جز خداى يكتا، و محمد پيامبر رحمت است ، و على حجت خداست . هر كس حق على را شناخت ، رستگار و پاكيزه شد، و هر كس حق و جايگاه على را انكار كرد، به لعنت گرفتار و طرد شد. به عزّت و جلالم قسم ياد مى كنم كه : هر كس على را اطاعت كند او را داخل بهشت مى كنم ، اگر چه مرا معصيت و نافرمانى كرده باشد؛ و به عزّتم قسم كسى كه على را نافرمانى كند به آتش مى افكنم اگر چه اطاعت مرا كرده باشد.
دليل اين همه اهميت پيروى از امامت على عليه السّلام آن است كه حكومت دين خدا در زمين با زعامت على و خاندان على عليه السّلام ممكن و ميسر است ؛ يعنى اگر غير از اين خاندان زعامت و رياست كنند، دين خدا حاكم نيست ، ولو اينكه عبادت خشك و خالى و منهاى زندگى الهى در بين مردم باشد.
حاكم در مستدرك مى گويد: روز جمعه سيزدهم رجب ، على عليه السّلام در كعبه به دنيا آمد و در كعبه احدى غير از على ، نه قبل و نه بعد از آن متولد نشد؛ «و لم يولَد فيها اءحدٌ سواهُ قبلُه و لا بعدُه ؛
كنجى شافعى در كفاية الطالب مى گويد:
«و لم يولَد قبلُه و لا بعدُه مولودٌ فى بيت اللّه الحرام سواه
قبل و بعد از على عليه السّلام فرزندى در خانه ى خدا متولد نشد.
صاحب «اُسد الغابة فى معرفة الصّحابة » نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«يا علىّ اءنت بمنزلة الكعبة تؤ تى و لا تاءتى
اى على ، تو به منزله ى كعبه اى ، چنانكه بمانند كعبه نيامده و نخواهد آمد، كسى هم مثل تو در كعبه متولد نخواهد شد
مرحوم علامّه ى حلّى مى گويد:
«فاءحبّه حبّا شديدا و قال : لها (فاطمه بنت اسد) إ جعلى مهدَه قُربُ فِراشى ؛»
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم سى ساله بود كه على عليه السّلام به دنيا آمد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم على را به شدت دوست مى داشت ، و به مادرش «فاطمه بنت اسد» مى گفت : گهواره ى على را نزديك رختخواب من قرار ده ، و تربيت على را بيشتر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم به عهده داشت ، و در بهداشت و نظافت او همت مى گماشت :
«و يُؤ جِره اللَّبَنَ عند شُربِهِ
و يُحَرِّكُ مهده عند نومِه ،
و يُناغيه فى يقظَتِه ،
و يَحمِلُه عل صدره و رَقَبَته ،
و يَقولُ: هذا اءخى و وليّى ، و ناصرى ، و وصيّى ، و زوجُ كريمَتى ،
و ذُخرى و كَهفى و صِهرى و اءمينى على وصيّتى و خليفَتى
و هنگام نوشيدن شير، او را كمك مى كرد، و گهواره اش را براى استراحت مى جنباند، و در بيدارى كنار گهواره اش با صوت زيبا و قشنگ براى او مى خواند، و او را بر شانه و گردنش سوار مى كرد و مى گرداند، و مى گفت اين كودك برادر من است ، دوست من است ، ياور من است ، وصىّ من است ، شوهر دختر من است ، و ذخيره ى من است براى آينده جهان بشريت ، و پناهگاه من است ، و شاخص اهل بيت من است ، و امين بر وصيت هاى من و جانشين من است .
على عليه السّلام الگو و چهره ى همه برگزيدگان الهى
امير المؤ منين على عليه السّلام عصاره و الگوى همه ى برگزيدگان نظام هستى ، غير از پيامبر بزرگوار اسلام ، در تمام زمينه ها و كمالات انسانى نظير علم و اخلاق و زهد و وارستگى است .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در تعريف او فرمود:
«مَن اءراد اءن ينظُرَ إ لى آدم فى علمه ،
و إ لى نوح فى فهمِه ،
و إ لى ابراهيمَ فى حلمِه ،
و إ لى موسى فى هيبتِه ،
و إ لى عيسى فى زُهدِه فَليَنظُر إ لى على بن اءبى طالب
اگر كسى خواست به آدم و علم و دانش او و به نوح و فهم او، و به ابراهيم و حلم او، و به موسى و هيبت و صلابت او، و به عيسى و زهد او بنگرد، به چهره ى على بن ابى طالب عليه السّلام و وجود با عظمت و چند بعدى آن بزرگوار توجّه كند.
خداوندا، به ما توفيق پيروى از راه على ، و ترويج مرام على ، و تقويت خطّ على ، و پياده كردن روش و منش على ، و تعهد و خدا ترسى على ، و زهد و وارستگى على ، و عاطفه و يتيم نوازى على ، و صبر و استقامت على ، و ديندارى و دين خواهى على ، در دنيا و شفاعت على و آل على ، و همسايگى در جوار على و آل على عليه السّلام را در قيامت مرحمت فرما.
فضل و عظمت على عليه السّلام
على عليه السّلام بعد از پيامبر مفسر واقعى قرآن كريم است .
يكى از علماى بزرگ اهل سنت كه حنفى مذهب است و سليمان بن ابراهيم قندوزى نام دارد، نقل مى كند كه : على عليه السّلام در منبر مسجد كوفه خطبه اى بى نظير در ابعاد گوناگون ايراد كرد.
او آن چنان سخن گفت كه گويى همه ى اسرار عالم خلقت و دانش و آگاهى نظام هستى و علوم اولين و آخرين نزد اوست ، و او معدن آنهاست . گويى اسرار قرآن در سينه ى او چون اقيانوسى بى كران موج مى زند.
آن گاه «سليمان قندوزى » مطلبى را از «ابن عباس » نقل مى كند كه چنين است :
«اءخَذَ بيدى الامامُ علىُّ بن ابى طالب ليلة فخرج بى إ لى البقيعِ و قال : إ قراء يابن عبّاس ،
فَقَراءتُ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم ، فتكلّمَ فى اءسرار الباء إ لى بُزوغ الفَجر
امام على عليه السّلام شبى دست مرا گرفت و با هم به سمت بقيع رفتيم و به من فرمود، پسر عباس ، بخوان . من هم بسم اللّه الرحمن الرحيم را خواندم و آن بزرگوار، در تفسير و اسرار «باء» بسم اللّه شروع كرد به سخن گفتن و آن قدر ادامه داد تا طلوع فجر.
و همين عالم بزرگوار اهل سنت نقل مى كند كه حضرت امام على عليه السّلام در آن خطبه ى مفصل چنين فرمود:
«و اعلَم انَّ جميعَ اءسرارِ اللّه تعالى فى الكُتُب السّماويّة ،
و جميعُ ما فى الكُتُب السّماويّة فى القرآن ،
و جميعُ ما فى القرآن فى الفاتحة ،
و جميعُ ما فى الفاتحة فى البسمِلَة ،
و جميعُ ما فى البسملة فى باء البسملة ،
و جميعُ ما فى باء البسملة ، فى النّقطة اللّتى هى تحتُ الباء؛
قال الامامُ على عليه السّلام : اءنا النُّقطَة اللّتى هىَ تحتُ الباءِ؛
آگاه باشيد كه تمام اسرار الهى در كتابهاى آسمانى است ، و آنچه در كتابهاى آسمانى است در قرآن كريم است و تمام آنچه در قرآن كريم وجود دارد، در «فاتحة الكتاب » يا «سوره ى حمد» آمده است ، و همه ى آنچه در «فاتحة الكتاب » آمده است ، در «بسم اللّه » وجود دارد و آنچه در «بسم اللّه » آمده است ، در «باء» بسم اللّه وجود دارد، و آنچه در «باء» بسم اللّه هست ، در نقطه اى است كه در پايين «باء» قرار دارد، آن گاه امام على عليه السّلام فرمود: و من همان نقطه بسم اللّه هستم .
|