خداوند در حوادث تلخ و شيرين زندگى انسان، چه مقدار نقش دارد؟
در قرآن مى خوانيم: «ما أصابك مِن حَسنةٍ فَمِن اللّه و ما أصابك مِن سَيِّئة فَمِن نَفسك»(سوره نساء، آيه 79) هر خوبى به تو رسد از خداوند است ولى هر بدى كه به تو رسد از نفس خودت مى باشد. كره زمين كه به دور خود و خورشيد مى گردد و همواره بخشى از آن روشن و بخشى ديگر تاريك است، هر كجاى آن روشن باشد از خورشيد است و هر كجاى آن تاريك باشد، از خود زمين است. خداوند انگور را آفريد، ولى بشر از آن شراب مىسازد كه مايه بروز هزاران حادثه و بيمارى است. خداوند به انسان قدرت داد، ولى عدّهاى با سوء استفاده از اين قدرت، به محرومان ضربه مى زنند. خداوند به انسان عقل داد، ولى عدّهاى از اين عقل سوء استفاده كرده و به دنبال مكر و حيله براى مردم هستند. پس آنچه از سوى خداوند است، نيكوست و بدىها از خود ما سرچشمه مى گيرد.
كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)
چه كنيم تا در دنيا راحت زندگى كنيم؟
قرآن مى فرمايد: «لِكَيلا تَأسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»(سوره حديد، آيه 23) آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد. راستى آيا مى شود انسان اينگونه متعادل باشد كه دادنها و گرفتنها در او اثرى نگذارد؟ كارمند بانك، يك روز مسئول دريافت پول مردم مى شود و روز ديگر مسئول پرداخت پول به مردم مى شود. نه آن روزى كه پول مىگيرد خوشحال است و نه آن روزى كه مىپردازد، ناراحت. زيرا او مى داند هر دو روز، امانتدارى بيش نبوده است. مثالى ديگر: براى لاستيك تراكتور، حركت در زمين هموار و غير هموار يكسان است، ولى براى لاستيك دوچرخه، تفاوت دارد. نشستن و برخاستن يك گنجشك، روى شاخه گل اثر مىگذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد. آرى، انسانهاى بزرگ به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسايل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد. امام حسينعليه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تير كه به سويش رها شد و دهها داغى كه ديد، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى كه كوچكترين حركت، ما را از نماز يا خشوع باز مى دارد.
ويژه نامه ماه رمضان
مجیب | جهرم | مدرسه علميه زمانيه | مرکز جامع پاسخگویی به مسائل شرعی و اعتقادی حق نشر محفوظ است