اسوه های هدایت

 

 

آيا براى حفظ آبرو مى ‏توان نماز باران را ترك كرد؟

آيا براى حفظ آبرو مى ‏توان نماز باران را ترك كرد؟

در مسابقات ورزشى، ورزشكاران نمى‏گويند: مى‏ترسيم شكست بخوريم، پس در زمين حاضر نشويم!
فوتباليست بايد در مسابقه شركت كند، خواه گل بزند يا گل بخورد. حتى اگر چند بار هم شكست بخورد باز هم دست از مسابقه برنمى‏دارد. ناپلئون مى‏ گويد: در چهارده عمليات نظامى شكست خوردم تا بالاخره پيروز شدم.
بر اساس روايات، به هنگام خشكسالى بايد نماز باران خواند، ما بايد به وظيفه خود عمل كنيم، اين كه باران ببارد يا نبارد، مربوط به خداوند است.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
در برابر متلك‏ها و يا سرزنش‏هايى كه در راه حقّ مى‏ شنويم، چه وظيفه‏ اى داريم؟

در برابر متلك‏ها و يا سرزنش‏هايى كه در راه حقّ مى‏ شنويم، چه وظيفه‏ اى داريم؟

شخصی از قاهره شترى را اجاره كرد تا به منطقه عبّاسيه برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفته و مسافر را مى‏برد. در مسير راه، شتربان زير لب و گاهى هم بلند مسافر را مسخره مى‏ كرد و چون او را مردى غريب و تنها و محتاج يافته بود، همگام با حركت شتر به جسارت‏هاى خود ادامه مى‏داد. در مسير راه شخصى اين صحنه را ديد و به مسافر گفت: آيا مى‏دانى و مى ‏شنوى كه شتربان چه مى ‏گويد؟ گفت: بلى! پرسيد: پس چرا از خود عكس العملى نشان نمى‏دهى؟ گفت: اگر او مرا به عباسيه مى‏رساند و مسير راه درست است، اين حرف‏ها مهم نيست، هرچه مى‏خواهد بگويد.
در سوره مطفّفين( سوره مطفّفين، آيه 29 - 32.) مى‏خوانيم كه مجرمان، مؤمنان را به شكل‏هاى مختلف تحقير مى‏ كنند:
1- پيوسته به آنها مى‏خندند: «اِنّ الّذين أجرَموا كانوا من الّذين آمنوا يَضحكون»
2- هر گاه از كنار آنها عبور مى‏ كنند، غمزه مى‏آيند و چشمك مى‏زنند: «و اذا مَرّوا بهم يَتَغامزون»
3- همين كه به سوى دار و دسته خود بر مى‏گردند، پشت سر مؤمنان فكاهى و طنز مى‏ گويند: «و اذا انقَلبوا الى اهلِهم اِنقَلبوا فَكِهين»
4- هنگامى كه مؤمنان را مى‏بينند، مى‏گويند: اينها منحرفند: «و اذا راوهم قالوا انّ هؤلاء لضالّون»
امّا مؤمنان استقامت كرده و از راه خود دست بر نمى‏دارند. قرآن در ادامه مى‏فرمايد:
روزى خواهد آمد كه مؤمنان، به كفار خواهند خنديد. «فاليوم الّذين آمنوا من الكفار يَضحكون»(سوره مطفّفين، آيه 34.)

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
آيا شخصيّت و موقعيّت افراد، در كيفر و پاداش آنها مؤثّر است؟

آيا شخصيّت و موقعيّت افراد، در كيفر و پاداش آنها مؤثّر است؟

قرآن به زنان پيامبر مى‏ فرمايد: شما با سايرين فرق داريد و كار خلاف شما دو برابر حساب مى‏شود: «يا نساء النّبىّ مَن يَأتِ منكُنّ بفاحشةٍ مُبيّنةٍ يُضاعف له العذابُ ضِعفَين»(سوره احزاب، آيه 30.) همان گونه كه پاداش عمل شايسته شما، دو برابر ديگران است. «و مَن يَقنُت مِنكنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَين»( سوره احزاب، آيه 31.)
هر كوهى قلّه‏اش بلندتر باشد، درّه‏اش عميق‏تر است. در حديث مى‏خوانيم: از جاهل هفتاد گناه بخشيده مى‏ شود قبل از آنكه از عالم يك گناه بخشيده شود. «يغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن يُغفر للعالم ذنبٌ واحد»(كافى، ج‏1، ص 59 .)
نردبان اين جهان ما و منى است‏
عاقبت اين نردبان افتادنى است‏
لاجرم هركس كه بالاتر نشست‏
استخوانش سخت‏تر خواهد شكست‏

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
سعه صدر چيست؟

سعه صدر چيست؟

«سعه صدر» به معناى داشتن روح بزرگ است كه همچون لاستيك تراكتور از امواج رد شود و تاب بر ندارد در حالى كه افراد عادى مثل لاستيك دوچرخه، با اولين موج تاب برمى ‏دارند.
حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: «آلَةُ الرّياسة سعة الصَّدر»،(نهج‏ البلاغه، حكمت‏176.) شرط لازم براى پذيرش هر مسئوليّتى، سعه‏ صدر است.
دعاى حضرت موسى عليه السلام پس از رسيدن به مقام نبوّت، سعه صدر بود كه از خداوند خواست: «رَبّ اشَرح لى صَدرى»(سوره طه، آيه 27.) البتّه موسى از خدا درخواست كرد و خدا به او عطا نمود، ولى خداوند قبل از اينكه پيامبر درخواست كند، به او سعه صدر داد و فرمود: «ألم نَشرَح لك صَدرك»( سوره انشراح، آيه 1.)

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
با ديدن اين همه تفاوت‏ها و ناهنجارى ‏ها، چگونه نظام را اسلامى بدانيم؟

با ديدن اين همه تفاوت‏ها و ناهنجارى ‏ها، چگونه نظام را اسلامى بدانيم؟

اولاً معناى نظام اسلامى آن نيست كه تمام افراد جامعه‏اش عادل باشند، بلكه نظام اسلامى آن است كه قوانين و مديرانش اسلامى باشند.
مسافرت خوب آن است كه ماشين سالم و راننده ماهر باشد تا مسافرين را به مقصد برساند، نه آن كه تمام مسافران بى مسئله باشند. هيچ كس در هيچ سفرى براى سوار شدن به اتوبوس و قطار و هواپيما، تك تك مسافران را بررسى نمى‏كند، بلكه به سلامتى وسيله و مهارت راننده مى‏ انديشد.
در آيه 102 سوره بقره مى ‏خوانيم كه در زمان حضرت سليمان‏عليه السلام (پيامبر معصومى كه حكومتش هديه‏اى الهى بود)، گروهى به جاى پيروى از آن حضرت، پيرو شيطان بودند: «واتّبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك سليمان»
ثانياً عدالت همه جا به معناى تساوى نيست. پزشك عادل، پزشكى نيست كه به همه بيماران يك نوع دارو بدهد، معلّم عادل، معلّمى نيست كه به همه دانش‏آموزان يك نمره بدهد، بلكه اين تساوى، كمال بى عدالتى است.
مگر سلّول چشم با سلّول استخوان پا يكسان است؟ مگر برگ‏ها، ميوه‏ها، كوه‏ها، دشت‏ها، معدن‏ها، جنگل‏ها، كرات آسمانى، كهكشان‏ها، رنگ‏ها، نژادها و... يكسانند؟!
آرى، تفاوت دو نوع است: گاهى حكيمانه و بر حق است و گاهى تبعيض و ناحقّ.
اختلافات گاهى بر اساس ظلم است كه بايد با تمام قدرت جلوى آن را گرفت. سرمايه‏هايى را كه با زد و بند، كم‏فروشى، احتكار، توطئه، اختلاس، سرقت، ربا و امثال آن جمع شده است، بايد از حلقوم متجاوزان بيرون كشيد.
امّا گاهى تفاوت و اختلافى كه در اثر كار، هنر، تخصص، مديريّت، ابتكار و امثال آن پيدا مى‏شود، چنانچه حقوق واجب الهى آن (خمس و زكات و...) پرداخت شود، مانعى ندارد. اگر بخواهيم حق ابتكار و هنر و كار و تخصّص را ناديده بگيريم، جامعه راكد مى ‏ماند و رشدى ندارد.

كتاب تمثيلات (تأليف حجة الاسلام والمسلمين قرائتي)

 
<< شروع < قبلی 1 2 3 4 5 بعدی > انتها >>

صفحه 3 از 5
 

قرآن آنلاين

آمار بازديدکنندگان

mod_vvisit_counterامروز429
mod_vvisit_counterاین ماه11455
mod_vvisit_counterکل بازدیدها920947