آثار تاریخی جهرم
آثار قبل از اسلام
در دامنه ی شمالی کوه البرز و بر روی تل های واقع در شمال غربی جهرم آثار قلعه و چاه های بزرگ قدیمی دیده می شود که به نام قلعه گبری خوانده می شود. مخصوصاً در قلعه گبری جنوبی شهر که در نزدیکی «سنگ اشکن» قرار دارد هنوز آثار سنگ چین خانه ها موجود است و شاید اگر کاوش هائی در آن نقاط به عمل آید منتج به نتایجی گردد.
فری یر Fryer سیاح معروف در سفرنامه ی خود می نویسد: «در یک میلی جهرم بقایای مجسمه ی عظیم الجثه ی ناقصی وجود دارد که بش از شصت پای انگلیسی (18 متر) ارتفاع و سی پا محیط آن است». ذکر این موضوع در کتاب «فری یر» باعث آن گردیده که «فیگرآ» سیاح ایتالیائی، ضمن عبور از جهرم درصدد تجسس آن برآید و گویا چنین چیزی نیافته است. بنابر این معلوم نیست منشأ این مطلب بی اساس از کجا بوده و چه شده که چنین اشتباهی برای این سیاح دست داده است؟
آثار بعد از اسلام
قلعه تبر- در هشت فرسنگی مشرق جهرم کوهی برج مانند است که ارتفاع آن در نقاط مختلفه از پنجاه الی چهارصد متر و محیط آن در حدود یک فرسنگ می باشد. این کوه موسوم به قلعه ی تبر و بر فراز پشته ای قرار دارد. سر این کوه را رگ اول گویند و از
دامنه ی آن پشته، تا پای کوه قریب نیم فرسنگ است. در سمت غربی این پشته، آبی است که به نام «دل سیاهان» خوانده می شود و در خشکسالی دو سه نفر را آب می دهد. در پای چشمه راهی است قریب پانصد ششصد گام که پرپیچ و خم بوده و بایستی به کمک دست و پا و به مشقت از آن عبور کرد. پس از طی این راه، به برجی می رسیم که از گچ و سنگ ساخته شده و آن را دروازه گویند و دو نفر تفنگچی می توانند کاملاً آن را حفظ کنند. در حوالی این برج غارهای عمیقی است که جای چارپایان و مال و حشم است. در سمت شرقی چشمه ی فوق، به مسافت کمتر از ربع فرسنگ، در پای کوه، چندین پله از کوه تراشیده شده و آن را دروازه ی شرقی و راه دالان گویند. در رگ اول سنگری بسته شده که مشهور به «سنگر اسکندری» است.. بر سر رگ اول، کوه برج مانندی است که کوچک تر از اولی بوده و ارتفاع آن از 50 الی سیصدمتر است و این قسمت را رگ دوم گویند. در بالای آن، قسمتی وجود دارد که به نام «نارنج قلعه» خوانده می شود. از پای رگ دوم تا کنار سر رگ اول قریب پنجاه شصت متر، سطح همواری است که بر گرداگرد رگ دوم کشیده شده و در این محوطه شانزده آب انبار در سنگ حفر شده و ساروج اندود شده است و از آب باران و آبشارهائی که در آن کوه است پر می شود. برای تأمین آب رگ دوم، سنگاب ها و
خمره های گراشی بزرگی وجود دارد که با آبی که از سقف مغازه ها می چکد پر می شود.
مسجد جامع جهرم- در کوی سنان، مسجد جامعی وجود دارد که از لحاظ قدمت قابل ملاحظه می باشد. سبک بنای آن دارای اختصاصاتی است که آن را از مساجد سایر نقاط کشور متمایز ساخته است. بدین معنی که کلیه ی طاق های اطراف آن، شبیه میدان شاه اصفهان دو طبقه بود و طبقه ی فوقانی تشکیل غرفه هائی داده است. بنای این مسجد کلا از سنگ و گچ بوده و تاریخ ساختمان آن معلوم نیست. اطلاعی که در این باره داریم سنگ لوحی است که در بالای در غربی مسجد نصب گردیده و این عبارت بر آن منقور است.«... مسجد در زمان سابق رو به انهدام نموده حاجی رضا غفراله، درسال 1084 قمری اقدام در تعمیرات نموده ...»
چنان که می دانیم تا قبل از صفویه مذهب تشیع چندان رسوخی نداشته و اکثر مردم ایران پیرو مذهب تسنن بوده اند. در مذهب تسنن نماز جمعه را در تمام ایام حتی در غیبت امام نیز واجب دانسته و از این رو اغلب آبادی ها دارای مسجد جامع بوده است. مورخین و جغرافیا نویسان قرون گذشته ضمن شرح آبای ها، هر کجا مسجد جامعی وجود داشته، با عباراتی نظیر (دارای جامع و منبر است) این مطلب را یادآوری کرده اند. کما آن که در این شهرستان از جامع خفر و سیمکان نام برده شده است و حال آن که از مسجد جامع جهرم، نامی در میان نیست و این خود می رساند که تا قرن هشتم این مسجد وجود نداشته و با در نظر گرفتن اسلوب ساختمان آن، احتال می رود که از بناهای اواسط دوره ی صفویه باشد.
اين مسجد داراي دو طبقه و از سنگ طبيعي کوهستان و گچ بنا شده است .
بر سر در شمالي مسجد تعدادي کتيبه نصب شده و در طرفين ورودي 5 کتيبه که يکي از آنها گوياي تعميرات مسجد در دوره صفويه است .مسجد جامع جهرم از نظر طرح و معماري از نمونه هاي بسيار جالب مربوط به پيش از دوران صفويه محسوب مي شود.قابل ذکر است مسجد جامع جهرم در سال 1353 ه .ش به شماره 987 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است ./104
قدمگاه- دیگر از بناهای جهرم- ساختمانی است که در محل، قدمگاه خوانده شده و بر روی تپه ای در دامنه ی البرز کوه در جنوب جهرم به فاصله ی تقریباً نیم کیلومتری شهر واقع است. این بنا شباهتی به شبستان های مسجد داشته و شامل یک عده طاق های رو به شمال است که یکی دو عدد از آن ها فعلا خراب شده است. در قسمت وسط در پشت طاق های فوق محوطه ی سرپوشیده ی شبیه به چهار سوق بازار وجود دارد و در همین قسمت که بر روی قطعه سنگی نقش پائی حجاری شده و بالنتیجه نام قدمگاه را به کلیه ی این ساختمان داده است.
در بالای درگاه یکی از طاق های شرقی در داخل بنا، سنگی نصب گردیده و اشعار زیر که از حکیم سرائی شاعر معروف جهرم است بر روی آن نقر گردیده است. طاق مزبور اخیراً خراب شده و لوحه ی فوق الذکر نیز شکسته و فروریخته است. اینک اشعار مذکور:
تعال اله، از این بقعه پاک
یک آتشکده می خواند آنرا
یکی گوید مقام سردبیری است
شنیدم من ز شخصی کارآگاه
در این جا آمده یکروز شاهی
نوشتم من در اینجا حسب حالی
ز روی رحمت از ما یاد آرد
که گر خود هفت ماند یا که هفتاد
زمن گر بشنوی ای مرد نامی
«اگر صد سال مانی یا یکی روز»
|
|
که نبود همچو آن در قبه خاک
مقام هیربد می داند آن را
مقام سردبیر گرمسیری است
که این عالی بنا باشد قدمگاه
تجلی کرده در این بقعه ماهی
که تا خواند مگر صاحب کمالی
روان ما ز یادی شاد دارد
چه حاصل، حاصل عمر است بر باد
شنو این شعر از قول نظامی
«بباید رفت ازین کاخ دل افروز»
|
بنا به اشعار فوق، از قدیم الایام گروهی معتقد بوده اند که این بنا آتشکده بوده و هنوز هم عده ی به همین عقیده باقی اند ولی در سفری که مسیو گدار رئیس اداره باستان شناسی به اتفاق آقای علی اصغر حکمت وزیر فرهنگ وقت (در سال 1317) به جهرم آمدند، پس از بازدید و عکس برداری از ساختمان فوق الذکر، اظهار عقیده نمود که بنای مزبور آتشکده نبوده و از بناهای بعد از اسلام است. گرچه ممکن است بنای فعلی از بناهای اسلامی باشد، ولی با قرائنی که در دست است، احتال قوی می رود که در ادوار قبل از اسلام در این نقطه آتشکده ای وجود داشته و بعداً بصورت فعلی درآمده است. با این تفاصیل، آنچه که ما را معتقد می کند که بنای مورد نظر را بقایای آتشکده ی قدیمی بدانیم اینست:
1- در مجاور قدمگاه (در سمت شمال تل قدمگاه) چاهی قدیمی و آب انباری وجود دارد و مؤید گفته گو بینو است.
2- اطاق وسط (طبق عقیده ی کریستن سن) به صورت هشت ضلعی ساخته شده و در وسط همین اطاق است که سنگی به نام قدمگاه که اثر پائی بر روی آن منقوش است وجود دارد و مسلماً در قدیم در همین اطاق، آتش مقدس افروخته می شده.
3- وجود اطاق های متعدد در مجاورت اطاق آتش مقدس از ضروریات آتشکده بوده است، بنابراین با قرائن فوق و شهرتی که بنا به قدیم داشته، شک نیست که ساختمان مزبور آتشکده بود و با ظهور اسلام نظیر هزاران بنای دیگر تغییر شکل داده و صورت اسلامی به خود گرفته است. متأسفانه بنای مذکور در شرف انهدام بوده و یکی دو طاق آن نیز فروریخته است.
|