سوره بقره آیه 172 سبک زندگی 3پاکیزه خوردن و شکر حضرت حق |
یا ایها الذین امنوا...3
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

یا ایها الذین امنوا...
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
ای کسانیکه ایمان آورده اید از نعمتهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید و شکر خدا را بجا آورید اگر او را پرستش می کنید .
سوره بقره آیه 172
● تفسیر نور
172) قرآن، هرگاه بنا دارد انسان را از کارى منع کند، ابتدا راههاى مباح آنرا مطرح کرده و سپس موارد نهى را بیان مىکند. چون مىخواهد در آیات بعد، مردم را از یک سرى خوردنى، منع و نهى کند، در این آیه راههاى حلال را بازگو نموده است.
شکر مراحلى دارد. گاهى با زبان است و گاهى با عمل. شکر واقعى آن است که نعمتها در راهى مصرف شود که خداوند مقرر نموده است.
هدف اصلى از آفرینش نعمتهاى طبیعى، مؤمنان هستند. در سه آیه قبل فرمود: اى مردم! از آنچه در زمین است بخورید. در این آیه مىفرماید: اى مؤمنان! از نعمتهاى دلپسندى که براى شما روزى کردهام بخورید. شاید در این اختلاف تعبیر، رمزى باشد و آن اینکه هدف اصلى، رزقرسانى به مؤمنان است، ولى دیگر مردم هم در کنار آنها بهرهمىبرند. همانگونه که هدف اصلىِ باغبان از آبیارى، رشد گلها ودرختانِ میوه است، گرچه علفهاى هرز وتیغها نیز به نوایى مىرسند.
از هرکس توقّع خاصّى است. از مردم عادّى، توقّع آن است که پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسههاى شیطان و فساد نروند؛ «یا ایّها النّاس کلوا... ولا تَتّبعوا خُطوات الشّیطان» ولى از اهل ایمان این توقّع است که پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شکرگزارى باشند. «یا ایّها الّذین آمنوا کلوا... واشکروا» و «یا ایّها الرّسل کلوا... واعملوا صالحاً» [ نظرات / امتیازها ]
173) به دنبال آیهى قبل که فرمود: از پیش خود، حلالهاى خدا را بر خود حرام نکنید، خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانى که مانند زمان جاهلیّت نام غیر خدا هنگام ذبح بر او برده شود، حرام کرده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانى مىشود و خوردن خون، سبب سنگدلى و قساوت قلب مىگردد.
طبق نظریههاى بهداشتى، گوشت خوک عامل دو نوع کرم کدو و تریشین است. و حتّى در بعضى از کشورها، مصرف گوشت خوک ممنوع شمرده شده و انجیل مسیح نیز گناهکاران را به خوک تشبیه کرده است.
کسى که براى حفظ جان خود هیچ غذایى نداشته باشد، مىتواند به خاطر اضطرار از غذاى حرام استفاده کند، مشروط بر اینکه از روى سرکشى و نافرمانى و ستمگرى نباشد. یعنى فقط به همان مقدارى مصرف کند که خود را از مرگ برهاند، نه اینکه خواهان لذّت باشد. این اجازه به خاطر لطف و مهربانى خداوند است. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنىهاى ممنوع نخورد و بمیرد، کافر مرده است.
با توجّه به اینکه خوردنىهاى حرام، بیش از چهار موردى است که در آیه مطرح شده است، پس کلمه «انّما» به معناى حصر عقلى نیست، بلکه در مقابل تحریمهاى جاهلیّت است.
قاعده اضطرار، اختصاص به خوردنىها ندارد و در هر مسئلهاى پیش آید، قانون را تخفیف مىدهد. از امام صادق علیه السلام سؤال کردند که پزشک به مریضى دستور استراحت و خوابیدن داده است، نماز را چه کند؟ امام این آیه را تلاوت نموده و فرمودند: نماز را خوابیده بخواند.
احکام اسلام، براساس مصالح است. در آیه قبل، خوردن بخاطر طیّب بودن آنها مباح بود و در این آیه چیزهایى که از طیّبات نیستند، حرام مىشود.
تحریمهاى الهى، تنها به جهت مسائل طبى وبهداشتى نیست، مثل تحریم گوشت مردار وخون، بلکه گاهى دلیل حرمت، مسائل اعتقادى، فکرى وتربیتى است. نظیر تحریم گوشت حیوانى که نام غیر خدا بر آن برده شده که به خاطر شرکزدایى است. چنانکه گاهى ما از غذاى شخصى دورى مىکنیم، به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط او، ولى گاهى دورى ما از روى اعراض یا اعتراض و برائت از اوست. [ نظرات / امتیازها ]
● تفسیرنمونه
172) طیبات و خبائث
از آنجا که قرآن در مورد انحرافات ریشه دار از روش تاءکید و تکرار در لباسهاى مختلف استفاده مى کند، در این آیات بار دیگر به مساءله تحریم بى دلیل پاره اى از غذاهاى حلال و سالم در عصر جاهلیت به وسیله مشرکان باز مى گردد، منتهى روى سخن را در اینجا به مؤ منان مى کند در حالى که در آیات گذشته روى سخن به همه مردم بود.
مى فرماید: ((اى افراد با ایمان از نعمتهاى پاکیزه که به شما روزى دادهایم بخورید)) (یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم ).
((و شکر خدا را بجا آورید اگر او را مى پرستید)) (و اشکروا لله ان کنتم ایاه تعبدون ).
این نعمتهاى پاک و حلال که ممنوعیتى ندارد و موافق طبع و فطرت سالم انسانى است براى شما آفریده شده است چرا از آن استفاده نکنید؟!.
اینها به شما نیروئى میبخشد تا بتوانید وظائف خود را انجام دهید بعلاوه شما را به یاد شکر پروردگار و پرستش او مى اندازد.
مقایسه این آیه با آیه یا ایها الناس کلوا مما فى الارض (آیه 168 همین سوره ) و ملاحظه تفاوتهاى این دو با هم ، دو نکته لطیف را به ما مى فهماند:
در اینجا مى گوید من طیبات ما رزقناکم (از غذاهاى پاکى که به شما روزى دادیم ...) در حالى که در آنجا مى گفت : مما فى الارض (از آنچه در زمین است ) این تفاوت گویا اشاره به این است که نعمتهاى پاکیزه در اصل براى افراد با ایمان آفریده شده است ، و افراد بیایمان به برکت آنها روزى مى خورند، همانند آبى که باغبان براى گلها در جویها جارى مى سازد ولى خارها و علف هرزه ها نیز از آن بهره مى گیرند!
دیگر اینکه به مردم عادى مى گوید بخورید و پیروى گامهاى شیطان نکنید، ولى به مؤ منان در آیه مورد بحث مى گوید: بخورید و شکر خدا را بجا آرید یعنى تنها به عدم سوء استفاده از این نعمتها قناعت نمى کند، بلکه حسن استفاده را نیز شرط مى شمرد.
در حقیقت از مردم عادى تنها انتظار میرود که گناه نکنند ولى از افراد با ایمان انتظار دارد که این نعمتها را در بهترین راه مصرف کنند.
ضمنا ممکن است تکرار سفارش در مورد استفاده از غذاهاى پاک که در آیات
متعدد عنوان شده براى بعضى سؤ الانگیز باشد اما اگر کمى به تاریخ زمان جاهلیت و آداب و رسوم خرافى آنها توجه کنیم و بدانیم که آنها چگونه بدون دلیل نعمتهاى حلال را بر خود ممنوع مى ساختند و این عادت به طورى در آنها نفوذ کرده بود که همچون وحى آسمانى تلقى مى شد و گاه آن را صریحا به خدا نسبت مى دادند، نکته این تاءکید روشن مى شود، قرآن مى خواهد این افکار خرافى را از این طریق به کلى از مغز آنها بیرون کند.
بعلاوه تکیه روى عنوان ((طیب )) همگان را متوجه این دستور اسلامى مى کند که از غذاهاى ناپاک ، از گوشتهائى همچون گوشت مردار و درندگان و حشرات ، و از مسکرات که به شدت در میان مردم آن زمان رواج داشت بپرهیزند.
در جلد ششم تفسیر نمونه صفحه 149 به بعد در زمینه استفاده مؤ منان از روزیهاى پاک و زینتهاى معقول ( ذیل آیه 32 اعراف ) بحث مشروحى داریم . [ نظرات / امتیازها ]
|