اسوه های هدایت

 

 

فضايل امام حسين (ع)

فضايل امام حسين(ع)

 

 


1 - آمدن نام حسين از آسمان
شيخ طوسى و راويان ديگر باسندهاى معتبر از امام رضا - عليه السلام - روايت كرده اند كه : هنگامى كه امام حسين - عليه السلام - به دنيا آمد، پيامبر - صلى الله عليه و آله - به )اسماء بنت عميس (  فرمودند: اى اسماء! فرزندم را بياور! اسماء مى گويد: امام حسين - عليه السلام - را در پارچه سفيدى پيچيده و نزد پيامبر بردم ، پيامبر او را گرفته و در دامان خود نهاد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه را گفت ، در اين هنگام جبرائيل - عليه السلام - نازل شد و خطاب به پيامبر - صلى الله عليه و آله - گفت : خداى تعالى بر تو سلام رسانده و مى فرمايد: از آن جا كه على نسبت به تو به منزله هارون است براى موسى ، پس نام اين فرزند را )شبير( بگذار، كه اين نام پسر كوچك هارون بود؛ اما چون زبان تو عربى است او را حسين نام بنه .


2 - پيامبر در مصيبت حسين گريست !
پيامبر - صلى الله عليه و آله - حسين را مى بوسيد و مى گريست و مى فرمود: حسين جان ! براى تو مصيبتى بزرگ وجود دارد، خداوند لعنت كند قاتل و كشنده تو را، سپس فرمود: اى اسماء! مبادا اين سخن را براى فاطمه نقل نمايى .


3 - فطرس كه بود؟
جبرئيل هنگام فرود براى تبريك ولادت امام حسين از جزيره اى عبور كرد، در آن جزيره به فرشته اى كه فطرس نام داشت و از حاملان عرش بود برخورد نمود.
فطرس چون در يكى از اوامر خداوندى تاخير و سهل انگارى كرده بود، در آن جزيره محبوس شده و بال هايش شكسته شده بود، آن زمان كه امام حسين - عليه السلام - به دنيا آمد، نزديك به هفتصد سال بود كه فطرس ‍ زندانى آن جزيره بود و مشغول به عبادت خداوند.
طبق روايتى ديگر خداوند فطرس را ميان عذاب آخرت مخير گردانيد و فطرس عذاب دنيا را اختيار كرد، خداوند نيز او را به وسيله مژه هاى چشمانش در آن جزيره به حالت معلق در آورد، هيچ جاندارى ساكن آن جزيره نبود و پيوسته از زير او بوى بدى بلند مى شد.


4 - خواهش فطرس از جبرئيل
فطرس زمانى كه ديد جبرئيل همراه ملائك به زمين نزول مى كنند، از جبرئيل پرسيده : كجا مى رويد؟
او گفت : خداوند به حضرت محمد مصطفى نعمتى ارزانى فرموده و مرا فرستاده تا به آن حضرت تبريك و تهنيت گويم .
فطرس گفت : اى جبرائيل ! من را نيز همراه خود ببر، شايد كه آن حضرت براى من دعايى كند و حق تعالى از خطا و گناه من درگذرد.


5 - آمدن فطرس خدمت پيامبر
جبرئيل همراه فطرس خدمت پيامبر رسيد، پس از عرض سلام و تبريك ، شرح حال فطرس را براى پيامبر بازگو نمود، پيامبر فرمودند: به او بگو كه خودش را به اين مولود مبارك بمالد و به جايگاه خود باز گردد.


6 - بازيافتن سلامتى
فطرس خود را به بدن شريف حسين ماليد، در اين هنگام بود كه بال هايش ‍ در آمدند و در حالى كه اين كلمات را مى گفت ، به سوى بالا عروج نمود، او گفت : يا رسول الله ! به زودى اين امت تو، اين مولود را شهيد مى كنند و از اين جهت كه فرزند تو بر من منت نهاد، من نيز به جبران آن ، زيارت و سلام زائرينش را به او مى رسانم و هر كس كه بر او صلوات فرستد، من اين صلوات را به او مى رسانم


7 - فطرس ، آزاده شده امام حسين
طبق روايتى ديگر هنگامى كه فطرس به سمت آسمان عروج مى نمود، اين سخنان را مى گفت : كيست همانند و همتاى من كه آزاد شده حسين بن على و فاطمه و محمد هستم .


8 - امامت در اولاد توست !
از امام رضا - عليه السلام - روايت شده حسين را نزد پيغمبر - صلى الله عليه و آله - مى آوردند و آن حضرت زبانش را در دهان او مى گذاشت تا مى مكيد و به همان اكتفا مى كرد و از هيچ زنى شير نخورد.
ابن شهر آشوب از بره دختر اميه خزاعى روايتى نقل كرده خلاصه آن اين است رسول در يكى از مسافرت هاى خود به فاطمه فرمود: جبرئيل خبر داده به زودى پسرى از تو متولد مى شود تا از مسافرت بر نگردم به او شير مده تا برگردم و لو ماهى طول كشد.
فاطمه قبول كرد پس از مسافرت حضرت حسين - عليه السلام - متولد شد، فاطمه (س ) شير نداد تا رسول خدا آمد به فاطمه فرمود: با پسرم چه كردى ؟ عرض كرد: شيرى هنوز ندادم . رسول خدا او را گرفت زبانش را در دهان حسين گذاشت . داشت مى مكيد تا آنجا كه رسول خدا فرمود كامياب شدى كامياب شدى حسين . سپس فرمود: )خداوند از اراده خود بر نمى گردد امامت در اولاد تو است (


9 - نخستين جايگاه نور حسين (ع(
نخستين جايگاه نور وجود حسين - عليه السلام - پس از ولادت ، دو دست و آغوش پر مهر پيامبر گرامى - صلى الله عليه و آله - بود.
آن حضرت در كنار درب اطاق فاطمه - عليها السلام - ايستاده و طلوع نور وجود حسين - عليه السلام - در افق جهان را انتظار مى كشيد. هنگامى كه جهان را به نور وجودش نور باران ساخت و براى آفريدگارش سجده كرد، پيامبر ندا داد كه : )هان اى سماء! فرزند ملكوتيم را بياور(…
او گفت : ) هنوز نظيف و آماده ديدارش نساخته ام (.
پيامبر با تعجب فرمود: )شما او را نظيف مى كنيد؟ خداوند او را نظيف و پاك و پاكيزه ساخته است (.
اسماء نگريست و واقعيت را دريافت و آن كودك ملكوتى را در پارچه اى پشمين به سوى پيامبر - صلى الله عليه و آله - آورد.
پيامبر حسين - عليه السلام - را در آغوش گرفت و متفكرانه بر او نگريست و گريستن آغاز كرد و در حالى كه آن كودك را مخاطب ساخته بود، فرمود)… حسين جان ! به راستى كه بر من گران است ... گران .
پس از روى دست و آغوش پيامبر، گاهى شانه فرشته وحى جايگاه او بود و گاهى شانه و دوش و سينه پيامبر. پيامبر - صلى الله عليه و آله - گاهى او را بر روى دستان مقدسش مى گرفت تا در برابر ديدگان نظاره گر، بوسه بارانش ‍ كند و گاهى بالا مى برد تا همه بنگرند و موقعيت او را دريابند.


10 - جلوه گرى نور امام حسين (ع(
بانوى نمونه اسلام حضرت فاطمه زهرا - عليه السلام - مى فرمود:
(
هنگامى كه حامل نور وجود حسين - عليه السلام - بودم در شب تار، نياز به چراغ نداشتم چرا كه به هر طرف روى مى آوردم ، نور باران مى گشت (
از خصوصيت ديگر نور وجود آن حضرت ، يكى هم اين بود كه نه تنها در تاريكى درخشندگى و جلوه گرى داشت ، بلكه به گونه اى بود كه در زير نور شديد نيز ظاهر مى گشت .
و نيز داراى اين ويژگى بود كه هيچ مانع و حجاب و پرده اى از تلالو و نور افشانى او مانع نمى شد؛ همانگونه كه در مورد پيكر به خون آغشته اش گفتند كه :
)
تا كنون هيچ شهيد به خاك و خون آغشته اى به نورانيت چهره او نديده ام (.
نور چهره فروزانش همانند ستون نورى بر آسمان تلالؤ داشت و خاك و خونى كه بر چهره مقدسش نشسته بود، نمى توانست مانع درخشش ‍ خورشيد جهان افروزى شود كه بر خاك تيره ، افتاده بود.


11 - مسابقه حسن و حسين (ع) در خطاطى
روايت شده كه : حسن و حسين - عليهما السلام - (در كودكى ) مشغول نوشتن بودند، حسن به حسين - عليه السلام - گفت : خط من از خط تو زيباتر است ، حسين - عليه السلام - گفت : )نه ، خط من از خط تو زيباتر است (
آنگاه به فاطمه - عليها السلام - عرض كردند: )مادر: ميان ما دوارى كن ( فاطمه - عليها السلام - كه دوست نداشت هيچ يك را آزرده كند فرمود: از پدر خود بپرسيد. از على - عليه السلام - پرسيدند، او هم كه دوست نداشت هيچ يك را ناراحت كند فرمود: از جد خود رسول خدا - صلى الله عليه و آله - بپرسيد.
پيامبر - صلى الله عليه و آله و - فرمود: من ميان شما داورى نمى كنم تا از جبرئيل بپرسم ، چون جبرئيل آمد گفت : من ميان آن داورى نمى كنم ، اسرافيل داورى كند، اسرافيل گفت : من هم ميان آنان داورى نمى كنم ولى از خدا درخواست مى كنم كه ميانشان داورى فرمايد، پس از خداى متعال در خواست داورى كرد، خداى متعال فرمود: من داورى نمى كنم ولى مادرشان فاطمه داورى كند.
فاطمه - عليها السلام - عرض كرد: پروردگارا! (اكنون ) ميان آنان داورى مى كنم ، او گردن بندى از جواهر داشت به (فرزندان خود) حسن - عليه السلام - و حسين - عليه السلام - فرمود: من جواهر اين گردنبند را ميان شما پخش مى كنم هر كه بيشتر آن را برداشت خط او زيباتر است ، پس آن را پخش فرمود، در اين هنگام جبرئيل در بلنداى عرش الهى بود خدا به او فرمان داد كه فرود آيد و جواهر را ميان آنان يكسان تقسيم كند تا هيچ يك ناراحت نشوند. جبرئيل هم (فرمان برده ) چنين كرد. اين به خاطر تكريم و بزرگداشت آنان بود.


12 - جلالت قدر امام حسين (ع(
از آيات قرآن شريف كه دلالت بر جلالت قدر و عظمت شاءن امام حسن و امام حسين - عليهما السلام - مى كند، سوره هل اتى است كه شان نزولش ‍ را شنيده ايد كه خلاصه آن چنين است : پس از آن كه اميرالمؤ منين - عليه السلام - و حضرت زهرا - عليها السلام - نذر كردند كه اگر حسنين از بستر بيمارى برخيزند، سه روز روزه بگيرند، پس از بهبود آقازاده وفاى به نذر كردند. حسن و حسين - عليه السلام - با آن كه خيلى كوچك بودند مع الوصف آنان هم به والدين بزرگوارشان اقتدا كردند و روزه گرفتند. در شب اول هنگام افطار مسكينى آمد و همه ، خوراكشان را به او دادند و با آب افطار كردند. در شب دوم هم يتيم آمد باز هم غذايشان را به او عطا كردند و در شب سوم اسيرى آمد و اظهار گرسنگى كرد باز همه خانواده تمام خوراكشان را به او مرحمت كردند و به آب افطار كردند. روز چهارم اميرالمؤ منين ديد حسنين از شدت ضعف و گرسنگى مى لرزند بچه هايى كه تازه از بستر بيمارى برخاسته و سه روزه گرفته و به آب افطار كرده اند، معلوم است چگونه اند. پيغمبر خدا - صلى الله عليه و آله - ايشان را كه ديد، متاءثر شد دست به دعا بلند كرد كه در اين هنگام سوره هل اتى نازل شد و باز عامه هم نوشته اند كه طبقى بهشتى همراه اين سوره نازل گرديد كه تا يك هفته بوى عطر طعام بهشتى از خانه زهرا بلند بود. غرض اين است كه حسنين در خرد سالى چگونه مورد لطف و عنايت حق بودند؟ اين آيات قرآن در مدح و تمجيد از عمل ايشان و پدر و مادرشان است .


13- سخن پيامبر (ص) در فضيلت ائمه هدى
على بن عاصم از امام جواد عليه سلام از پدران خود از حسين عليه السلام نقل كرده كه فرمود (خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيدم در حالى كه نزد او ابى بن كعب بود.)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود خوش آمدى اى ابا عبدالله اى زيور آسمان ها و زمين ابى عرض كرد اى رسول خدا چگونه غير از شما كس ديگرى زيور آسمان ها و زمين مى شود؟
فرمود سوگند به خدايى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت حسين بن على در آسمان بزرگوارتر از زمين است سمت راست عرش خداى عزوجل نوشته است (حسين ) چراغ هدايت كشتى نجات و امام خير و بركت و عزت و فخر و دانش و ذخيره است.


14 - چرا قائم از نسل امام حسين (ع) است ؟
در مورد آنكه چرا قائم آل محمد - عليه السلام - از نسل حسين - عليه السلام - زاده شده و از اولاد امام حسن - عليه السلام - زاده نشده و چه علل و عواملى باعث شده كه ذريه حسين - عليه السلام - به اين افتخار نايل شوند، بحث هايى شده ؛ ليكن آنچه از اخبار استفاده مى شود حادثه كربلا اين امتياز و فضيلت را به فرزندان حسين اختصاص داده .
ابن شهر آشوب در مناقب از عبدالرحمن بن مثناى هاشمى نقل كرده كه وى گويد، به امام صادق - عليه السلام - گفتم : از كجا فضيلت و برترى به اولاد حسين - عليه السلام - نسبت به فرزندان امام حسن - عليه السلام - آمده ؟ در حالى كه هر دوى آنان در يك ماجرا جريان داشتند؟
فرمود: مگر اعتقاد نداريد آنچه را من مى گويم ؟ بدانيد كه همانا جبرئيل بر رسول خدا فرود آمد و از تولد حسين و كشته شدن او خبر داد و سه مرتبه اين خبر تكرار شد. رسول خدا گفت : من چنين فرزندى را نمى خواهم . آنگاه پيغمبر اكرم على را طلبيد و او را مطلع ساخت . على هم همان كلمه را گفت كه من به چنين فرزندى احتياج ندارم و به فاطمه - عليها السلام - مطلب را گفتند، او هم اظهار بى ميلى نمود.
سپس جبرئيل نازل شده و فرمود: اين پسر و فرزندان او وارث من و پيشوايان دين من خواهند بود. فاطمه عرض نمود: اى پدر! به قضاى خدا رضا دادم . پس به حسين - عليه السلام - حمل يافت و بعد از شش ماه او را فرو گذاشت و فرزند شش ماهه اى زنده نمانده جز حسين - عليه السلام - و عيسى و به روايتى يحيى .


15 - پوشاك از بهشت
خداوند حسن و حسين عليه السلام را در مورد لباس و پوشاك نيز مورد عنايت خاص خويش قرار داد و بارها از لباس هاى زيباى بهشت در رنگ هاى ويژه ، به آنان هديه داد، كه سر تفاوت رنگ لباس آنان نيز مشهور است .
همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ، ام سلمه مى گويد:
پيامبر را ديدم كه لباس مخصوصى كه در دنيا نظيرش را نديدم ، بر اندام حسين عليه السلام مى پوشاند، در مورد آن سوال كردم كه فرمود:
)
اين هديه خدا به حسين است و من آن را بر اندامش مى پوشانم ، از ويژگى هاى آن اين است كه تار و پودش از كرك بال جبرئيل است (.
و نيز خداوند به دست فرشتگان بر بدن به خون خفته و عريانش كه بر خاك افتاده بود از لباس هاى بهشتى پوشانيد.


16 - احترام پيامبر به امام حسين (ع(
گاه پيامبر بر فراز منبر مشغول سخنرانى بود كه امام حسين عليه السلام به سويش مى آمد و او در همان حال ، سخن خويش را رها و از منبر فرود مى آمد و از او استقبال مى نمود و بر كتف خويش مى نهاد و مى آورد، آنگاه در كنار يا رد دامان خويش جاى مى داد.
شگفت آورتر از اين ، گاه اتفاق مى افتاد كه او در حال سخن بود كه امام حسين عليه السلام مى آمد و آن حصرت از منبر فرود مى آمد و او را استقبال مى كرد و آنگاه دليل كار خويش را شدت عشق و علاقه به كودك گرانقدر خويش ، عنوان مى ساخت ، همانگونه كه در روايتى آمده است كه فرمود:
)
به خدايى كه جانم در قبضه قدرت اوست با ديدن حسين عليه السلام متوجه نشدم كه چگونه از منبر فرود آمدم (


17 - بوسه پيامبر بر امام حسين (ع(
پيامبر صلى الله عليه و آله امام حسين عليه السلام را به هنگام بازى با كودكان در ميدانگاه مدينه نگريست در برابر ديدگاه انبوه مردم به سوى او رفت و دستان مقدسش را گشود و كودك محبوبش شروع به دويدن در ميدانگاه كرد و پيامبر نيز در پى او، پس او را گرفت يك دست در زير چانه و دست ديگرش را به پشت سرش نهاد و دهان بر دهان او نهاد و بوسه بارانش ‍ ساخت و فرمود:
انا من حسين منى احب الله من احب حسينا، حسين سبط من الاسباط.
)مردم ! بدانيد من از حسين هستم و حسين از من ، خدا، هر آن كس كه حسين عليه السلام را دوست بدارد دوست مى دارد...(.


18 - نه حسين بر پشتم بود!
امام حسين عليه السلام در كودكى اش بر پشت آن حضرت كه در حال سجده و نيايش با خدا و نماز جماعت بود، مى نشست و او آنقدر سجده را طول مى داد تا كودك محبوب خود فرود آيد، كسانى كه با آن حضرت نماز را به جماعت مى خواندند، مى پرسيدند: ((آيا در حال سجده ، وحى الهى فرود آمده است ؟)) مى فرمود: ((نه ! بلكه فرزند گراميم حسين ، بر پشتم نشسته بود.


19 - محبت پيامبر به دوستداران حسين (ع(
پيامبر روزى كودكى را در راه ديد و او را در برگرفت و مورد مهر و محبت بسيار قرار داد، هنگامى كه دليل آن را پرسيدند، فرمود: ((من او را دوست مى دارم چرا كه او فرزندم حسين را دوست مى دارد. خود ديدم كه خاك پاى حسن را برداشت و بر چهره نهاد و جبرئيل به من خبر داد كه او در حماسه عاشورا، از ياران حسين خواهد بود(.


20 - الطاف خاصه الهى به امام حسين (ع(
خداى جهان آفرين ، در قلمرو الطاف خاصه اش به امام حسين عليه السلام قلب باطنى پيامبر را بدو ارزانى داشت كه خود پيام آور محبوبش ‍ فرمود:
)
انه مهجه قلبى ( حسين ، مايه حيات قلب من است .
و روح مقدس آن حضرت را بدو ارزانى داشت كه خود فرمود:
)
روحى التى بين جنبى (. حسين روحى است كه در كران وجود من است .
دل مصفا و مطهر آن حضرت را بدو ارزانى داشت و او را ميوه دلش قرار داد.
مغز و انديشه بلند آن حضرت را بدو ارزانى داشت و او را مايه آرامش آن حضرت ساخت .
قدرت بينايى آن حضرت را به او ارزانى داشت ؛ كه خود فرمود:
هنگامى كه به فرزندم حسين عليه السلام مى نگرم ، گرسنگى و اندوهم رخت بر مى بندد).
حس بويايى آن حضرت را بدو ارزانى داشت كه خود فرمود:
)
حسين عليه السلام گل خوشبوى زندگى من است (.
نيروى پيامبر را به او ارزانى داشت كه خود مى فرمود: )حسين عليه السلام طعام من است ، به گونه اى كه با نظاره به او گرسنگى و ناتوانيم از ميان مى رود(.
شانه آن حضرت را به او ارزانى داشت و آن را برايش مركب ساخت .
پشت آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را سوارى او ساخت .
دامان آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را مربى و پرورشگاه ارزشهاى آسمانى و والاييهاى او ساخت .
زبان آن حضرت را به او ارزانى داشت و آن را براى او پربار ساخت .
دست آن حضرت را به او ارزانى داشت و انگشتانش را تغذيه كننده آن ساخت .
سينه گسترده اش را به او ارزانى داشت و آن را جايگاه امن و مجلس او ساخت .
دو لب پيامبر را بدو ارزانى داشت و آنها را وسيله نوازش و مهرورزى بدو قرار داد.
سخن آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را تمجيد كننده و سراينده سوگنامه حسين عليه السلام ساخت .
ديگر، پسر آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را فداى حسين عليه السلام ساخت كه پيوسته مى فرمود:
)
فديت من فديته بابنى ابراهيم ( به فداى كسى كه پسرم ابراهيم را، فداى او ساختم .


21 - تفسير لؤ لؤ و مرجان
در تفسير مجمع البيان از امين الاسلام طبرسى به نقل از سلمان فارسى و سعيد بن جبير و سفيان ثورى چنين آمده است : ) دو درياى مزبور در آيه شريفه مرج البحرين يلتقيان ، بينهما برزخ لا يبغيان ، فباى آلا ربكما تكذبان ، يخرج منهما اللؤ لو و المرجان ، على و فاطمه اند و برزخ محمد صلى الله عليه و آله و لؤ لو و مرجان حسن و حسين اند(


22 - آيه مباهله ، فضيلتى ديگر
در قول خداوندگار - از آيه مباهله - دليلى قوى بر فضل اصحاب كساء عليه السلام است كه هيچ دليلى به قوت آن نيست .
و اجماع امت اسلام است كه اصحاب كساء در روز مباهله ، فقط فاطمه و پدر او و شوهر او و دو فرزند او حسن و حسين بوده اند و احدى با آنان نبوده است .
و كسى ادعا نكرده است كه غير از پيغمبر و وصى او امام اميرالمؤ منين على و حضرت فاطمه كفو امام على و دو فرزندش حسن و حسين ، ديگرى در روز مباهله داخل در اصحاب كساء بوده است و با آنان شركت داشته است ؛ و اگر كسى ادعاء كند، بدون هيچ شك و پيكار، بر خدا و رسولش دروغ بسته است و افتراء زده است ، حمد خداى را كه ما را از متمسكين به ولايت اصحاب كساء قرار داده است .
مفسران قرآن در تفسير آيه مباهله ، از عايشه روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز مباهله براى مباهله از خانه خارج شده است ، و عباى مشكين نشانه دار از موى سياه بر دوش گرفته بود، پس حسن آمد و او را داخل در عبا فرمود: و پس از آن حسين آمد و او را داخل در عباء فرمود، و پس از آن فاطمه و سپس على ، آنگاه گفت : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.
پس بدان كه مراد اماميه - خداوند برهانشان را نورانى بفرمايد - از اصحاب كساء و آل عباء اين پنج تن معصوم منصوص از آيه مباهله قرآن است .
در آيه مباهله ابناء و نساء بر انفس مقدم آورده شده اند تا تنبيهى بر لطف مكانت و قرب منزلتشان بوده باشد؛ و نيز ايذان و اشعارى بدين معنى داشته باشد كه ابناء مقدم بر انفس و مفدى انفس اند.


23 - سفارش پيامبر به معرفت حسين (ع(
پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله فرمود:
)
هان اى مردم ! آن چنانكه شايسته است حسين عليه السلام را بشناسيد و همانگونه كه خدايش او را بر همگان امتياز و برترى بخشيده است برترش داريد(.


24 - حرام بودن آتش بر امام حسن و حسين
جعفر بن محمدبن زيد گويد:
در بغداد بودم كه محمدبن منده بن مهريزد مرا گفت : آيا خواهى كه به خدمت حضرت محمد بن على الرضا عليهما السلام رسى ؟ گفتم : آرى !
پس بر او داخل شديم و سلام كرده ، نشستيم ، حضرت گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
)
فاطمه عليها السلام ، عفيف و پاك بود؛ پس خداوند آتش را بر ذريه او حرام گردانيد، و اين ، خاص حسن و حسين عليه السلام ، است (.


25 - ستوده همگان
از ويژگى هاى امام حسين عليه السلام يكى آن است كه مورد ستايش ‍ همگان است .
خدا، پيامبران ، فرشتگان ، صالحان ، مؤ منان ، تقوى پيشگان ، دوستان تا كافران و دشمنانش ، همگى او را ستوده و همگى در وصف او سخن گفته اند.
خداوند آن حضرت را در قرآن مجيدش به صورت هاى گوناگون ستوده است ، براى نمونه
1 - او را مصداق كامل و جامع نفس مطمئنه شمرده است .
2 -
او را بهره عظيمى از رحمت خويش عنوان ساخته است .
3 -
او را والاترين پدرانى قرار داده ، كه احترام و تجليل از آنان را مقرر داشته است .
اينك ... نيك بينديش كه آيا بر اين پدر والا، خدمتى كرده اى و شرط احساس ‍ را انجام داده اى ؟
4 - او را مصداق بارز و سالار شهيدان و كسانى كه مظلومانه به خون خويش ‍ غلطيدند برشمرده است .
5 -
او را ذبح عظيم توصيف فرموده است .
6 -
او را رمز روح حقيقت )كهعيص) شمرد.
7 -
و نيز آن حضرت را با نامهاى مقدس و بزرگى چون فجر، زيتون ، مرجان و... نام نهاد.
8 -
و در ستايش شخصيت و عظمت او در سمت راست عرش مرقوم داشت : ان الحسين مصباح الهدى و سفينه النجاه .
به راستى كه حسين عليه السلام مشعل روشنى بخش هدايت و كشتى نجات است .


26 - مرثيه جابر بر ابى عبدالله (ع)
عماد الدين طبرى در بشارت المصطفى روايت كرده است كه : جابر بن عبدالله انصارى در زيارت امام ابى عبد الله الحسين عليه السلام در روز اربعين چنين گفت : )شهادت مى دهم كه تو فرزند بهترين پيامبران و پسر سيد مؤ منان ، و فرزند هم سوگند تقوى و سلاله هدايت و خامس اهل كسائى (.


27 - اصحاب كساء
اصحاب كساء در مباهله فقط فاطمه و پدر او و شوهر او و دو فرزند او حسن و حسين بودند و احدى با آنها همراه نبود.
هيچ كسى مدعى نشد كه جز پيامبر و حضرت وصى ، امام اميرالمؤ منين على و كفو وى فاطمه و دو فرزند ايشان حسن و حسين شخص ديگرى در مباهله داخل بوده است . بدون شك مدعى شخص ديگر بر خدا و رسولش ‍ دروغ بسته است .
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين بولايتهم ؛
)ستايش خداى را كه ما را از متمسكان به ولايت ايشان قرار داده است (


28 - ميوه درخت نبوى
از ابن عباس روايت شد كه گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: )من درختم و فاطمه حمل آن و على لقاح آن و حسن و حسين ميوه آن اند و دوستداران اهل بيت حقيقتا برگ بهشتى آنند(.

 

 
 

قرآن آنلاين

آمار بازديدکنندگان

mod_vvisit_counterامروز206
mod_vvisit_counterاین ماه11715
mod_vvisit_counterکل بازدیدها921207