اسوه های هدایت

 

 

آداب داد و سـتد و کسب درآمد بر پایه اصول اسلامی (آیات و روایات)

«17» آداب داد و سـتد و کسب درآمد بر پایه اصول اسلامی (آیات و روایات)

نویسنده حمیدنجفیان

 

در جامعه اسلامی دریافت و پرداخت مالی ، فقط در صورت انطباق با موازین شرعی و رضایت طرفین رسمیت داشته و موجب تملیک و تملک می شود همانند : خرید ، فروش ، اجاره ، جعاله ، بخشش ، قرض و یا تراضی طرفین و درآمدهایی که طبق موازین شرعی نباشد ، حرام است .

شهید مطهری(ره) در این زمینه معیارهایی را برای درآمدهای حرام مطرح نموده و می فرماید : «آنچه اسلام از درآمدهای مالی منع نموده می تواند به چند جهت باشد .

*الف : درآمد از طریق اغراء به جهل و تثبیت جهالت مردم و تحکیم عقاید خرافی 

*ب : درآمد از طریق اغفال و اضلال مانند خرید و فروش کتابهای گمراه کننده و یا خرید و فروش سکه های تقلبی

 *ج : هر معامله ای که موجب تقویت بنیه اقتصادی و فرهنگی و نظامی دشمنان و و ضعف مسلمین شود

*د : تحصیل درآمد از راه تولید و یا خرید و فروش موادی که برای بشر زیان آور و یا بی فایده است ؛ مانند :‌ خرید و فروش مواد مخدر و آلات قمار .

*هـ : درآمدهایی که از طریق کارهای مضر و بیهوده به دست می آید مانند : لهو و غنا و هجو مؤمن ....»

پس ، هر مقدار پول که خارج از ضابطه شرعی باشد ، مثلاً با فریب کاری و نیرنگ از مالک گرفته شود یا بی اذن و اجازه صاحب مال در آن پول تصرف شود یا به بهانه واهی از برگرداندن باقیمانده پول طفره برود حلال نیست .

*دعای داخل شدن در بازار           

با عنایت به این نکته که رزق بندگان به دست خداست ، شایسته است که مردم در هر حال خدا را در نظر داشته باشند و بدانند در صورتی که کسب وکار با قصد قربت و رضایت خداوند همراه باشد ، دارای ثواب است . بدین ترتیب می توان با انجام کارهای اقتصادی ، به اجر معنوی هم دست یافت .

طلب خیر از خداوند در ابتدای هر روز دارای اهمیت ویژه ای است ؛ بگونه ای که در ادعیه وارد شده که بازاریان هنگام داخل شدن به بازار ، دعای ذیل را بخوانند، در ضمن با توجه به کوتاهی دعا مناسب است که آن را بر سر در بازارها و مغازه ها نوشت، تا خیر بازار نصیب آنان شود و از شُرور آن در امان بمانند .

« اللهم انی اسئلک من خیر ها و خیر اهلها و اعوذ بک من شرها و شر اهلها . »   

خداوندا ! من از این بازار و اهل آن از توطلب خیر می کنم و از شر آن و شر اهل بازار به تو پناه می برم .

*سفارش امام علی(ع) برای فراگیری مسائل شرعی

اصبغ بن نباته گفته است :

« از علی (ع) که بر بالای منبر بود ، شنیدم که فرمود : ای تُجار ابتداء مسائل مربوط به تجارت را بیاموزید و بعد به  خرید و فروش مشغول شوید ، زیرا به خدا سوگند  ربا بسیار مخفی تر از حرکت مورچه برکوه صفا است و ناگهان در تجارات خود به آن گرفتار می شوید . اموالتان را  به وسیله صدقه دادن حفظ کنید و بدانید تاجری که بر مسیر حق حرکت نکند فاجر است وفاجر در آتش جای دارد .

*چند نمونه از مصادیق درآمدهای حرام

*کم فروشی

یکی از مظاهر تضییع حق الناس کم فروشی است که می توان گفت در همه زمان ها و در همه اصناف و شغل ها به نحوی وجود داشته و دارد .

قرآن درباره حضرت شعیب می فرماید :‌حضرت شعیب به قومش فرمود :‌

(... فاوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس اشیائعم ...)

حق پیمان و وزن را ادا کنید و از اموال مردم چیزی نکاهید .

در زمان پیامبر(ص) نیز کم فروشی رواج داشت ، قرآن می فرماید :‌

(ویل للمطففین الذین اذا کتالوا علی الناس یستوفون و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون الا یظن اولئک انهم مبعوثون)

وای بر کم فروشان ، آنهایی که وقتی برای خود کیل می کنند حق خود را به طور کامل می گیرند اما هنگامی که می خواهند برای دیگران کیل یا وزن کنند کم می گذارند آیا آن ها باور ندارند که برانگیخته می شوند»

*ابن عباس می گوید : «هنگامی که پیامبراسلام(ص) وارد مدینه شد بسیاری از مردم سخت آلوده به کم فروشی بودند  تا این که سوره «مطففین» نازل شد و بعد از آن مردم کم فروشی را ترک کردند .»

*مرحوم طبرسی (ره) در مجمع البیان در شأن نزول آیه اول سوره «مطففین» می گوید : «در مدینه ، مردی بود به نام ابوجهینه که دو پیمانه کوچک و بزرگ داشت هنگام خرید از پیمانه بزرگ استفاده می کرد و به هنگام فروش از پیمانه کوچک ، درست مانند کسی که هر گاه طلبی از کسی داشته باشد سر وعده آن را می گیرد اما اگر بدهکار باشد ماه ها تأخیر می اندازد .»

*از امام باقر(ع) نقل شده است : «هنگامی که علی(ع) در کوفه بود هر روز صبح در بازارهای کوفه
می آمد و بازار به بازار می گشت و در وسط هر بازار خطاب به بازاریان می فرمود : «ای گروه تجار ! از خدا بترسید . از دروغ گفتن ، ظلم کردن ، ربا خوردن ، اجتناب کنید و پیمانه و وزن را به طور کامل بدون کم و کاست بدهید و چیزی از حق مردم کم نگذارید ، و حتی بیشتر هم بدهید .»

*علی(ع) از کنار مغازه قصابی می گذشت ، دید کنیزی گوشت می خرد و می گوید : «زیادتر بده» . حضرت به قصاب فرمود : «زیادتر بده که برکت آن بیش تر می شود .»

نکته قابل توجه این است که گرچه آیات قرآن درباره کم فروشی درباره کیل و وزن است ،‌اما بدون شک این آیه مفهوم وسیعی دارد و شامل هرگونه کم فروشی می شود . چه درکیل و وزن و چه درچیزهای عددی و متری و ...

بلکه بعید نیست با استفاده از الغاء خصوصیت ، کم گذاردن در خدمت را نیز فراگیرد ، مانند کم کاری زیرا کسی که تعهد خدمت در یک سازمان یا شرکت را می دهد در حقیقت بخشی از ساعات فعال خود را به آن سازمان و شرکت می فروشد . حال اگر این این مدت زمان ، کم کاری کند ، ‌در واقع از وقت فروخته شده خود کم گذاشته است و شاید این نوع کم فروشیاز سایر کم فروشی ها در جامعه رایج تر باشد . کسی که باید هشت ساعت کار کند ؛ گاهی کار واقعی او یک ساعت هم نمی شود در حالی که حقوق هشت ساعت کار را می گیرد و از نظر شرعی چنین افرادی در مقابل حقوقی که از بیت المال مسلمین یا صاحبان کار می گیرند مسئول و ضامن هستند .

*انواع کم کاری

کم کاری در یکی از شکل های زیر ، نمایان می گردد :

الف)دیرتر از وقت به سرکار می آید و پیش از تمام شدن وقت دست از کار می کشد :

ب) در ساعات کاری ، کار شخصی خود را انجام می دهد ؛

ج) با همکاران به جای کار ، به صحبت و گفتگوی بیهوده می پردازد .

د) تلفنی با دوستان یا خانواده اش صحبت می کند .

هـ) بی کار می نشیند یا قدم می زند در صورتی که کارهای زیادی را می تواند انجام دهد .

*غضب و تصرف حرام

یکی از تصرف های حرام غصب است که انسان از روی ظلم بر مال ، یا حق کسی مسلط شود و این یکی از گناهان بزرگ است .

اگر انسان چیزی را غصب کند ، علاوه بر آن که کار حرامی کرده باید آن را به صاحبش برگرداند و اگر ازبین رفته ، باید عوض آن را به او بدهد !

اگر چیزی را که غصب کرده خراب کند باید آن را با مزد ساختش به صاحبش برگرداند .

اگر چیزی را که غصب کرده تغییری در آن داده که از اولش بهتر شده باشد مثل این که زمین را ساختمان ساخته - اگر صاحب مال بگوید آن را به همین صورت بده باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی که کشیده مزد بگیرد و حق ندارد آن را تغییر دهد تا مانند اولش بشود .

اقسام غصب

غصب بر دو گونه است :

الف . غصب اموال

ب . حقوق

غصب اموال نیز دو گونه است

:‌الف . غصب اموال شخصی

ب . غصب اموال عمومی و بیت المال  مانند : غصب لوازم اداره .

غصب حقوق نیز دو گونه است

الف . غصب حق شخصی ، مانند نماز خواندن در محلی که دیگری درمسجدی برای خود گرفته است .

ب . غصب حق عمومی ، مانند : جلوگیری از استفاده مردم از مسجد یا پل و خیابان و ایجاد سد معبر .

تمام اقسام غصب حرام است و از گناهان بزرگ به شمار می رود .

*نمونه هایی از تصرفات حرام

نشستن در رستوران ها بدون خوردن غذا ، تصرف در کتاب و دفتر دیگران بدون اجازه آن ها ، استفاده بدون اجازه از وسایل نقلیه دیگران ، تصرف ، و استفاده از امانت ، استفاده بدون اجازه از آنچه که متعلق به مردم است .

*احتکار

تمام انسان ها به ویژه مسلمانان وظیفه دارند رفاه و آسایش یکدیگر را در نظر بگیرند و از هر گونه اعمال فشار و ضرر و زیان به همدیگر دوری گزینند و از گران فروشی و احتکار اجناس بپرهیزند .

*رشوه

یکی از گناهان بزرگی که از قدیمی ترین زمان ها دامنگیر بشر بوده و امروز با شدت بیشتر ادامه دارد موضوع رشوه خواری است .

رشوه خواری یکی از بزرگترین موانع اجرای عدالت اجتماعی بوده و هست و سبب می شود قوانین که قاعدتاً باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد به سود مظالم طبقات نیرومند که باید قانون آن ها را محدود کند به کار بیفتد ؛ زیرا زورمندان و اقویا ، همواره قادرند که با نیروی خود از منافع خویش دفاع کنند و این ضعفا هستند که باید منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود .

پیامبر (ص) فرمود : الراشی و المرتشی و الماشی بینهما ملعونون

رشوه دهنده و گیرنده و واسطه بین این دو همگی ملعون هستند .

از علی(ع) در تفسیر آیه (اکالون للسحت) نقل شده که فرمود : هو الذی یقضی لاخیه الحاجه ثم یقبل هدیته

خورنده مال حرام ، آن کسی است که خواسته برادر دینی اش را برآورد و سپس هدیه اش را قبول کند .

*اشعث بن قیس ، برای غلبه نمودن بر طرف دعوای خود در محکمه عدل علی(ع) متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفی پر از حلوای لذیذ به در خانه علی(ع) آورد و نام آن را هدیه گذاشت ! علی(ع) برآشفت و فرمود :‌

«سوگواران بر عزایت اشک بریزند ، آیا با این عنوان آمده ای که مرا فریب دهی و از آیین حق بازداری؟ به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان های آنها است به من دهند ، که پوست جویی از دهان مورچه ای به ظلم بگیرم ، هرگز نخواهم کرد و دنیای شما از برگ جویده ای در دهان ملخ برای من کم ارزش تر است .»

*به پیغمبر(ص) خبر دادند یکی از فرماندارانش رشوه ای در شکل هدیه پذیرفته حضرت برآشفت و به او فرمود :

کیف تأخد ما لیس لک بحق ؟

چرا آنچه حق تو نیست می گیری ؟

او در پاسخ با معذرت خواهی گفت :

لقد کانت هدیه یا رسول الله

آنچه گرفتم هدیه بود .

پیامبر(ص) فرمود :

«اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید آیا مردم به شما هدیه می دهند ؟»

سپس دستور داد هدیه را از او گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وی را از کار برکنار کردند .

چهره های رنگارنگ رشوه

از آنجا که رشوه ، در میان همه ملت ها منکری آشکار است به نامهای مختلفی همچون حق حساب ، هدیه ، پول چایی ، پول شیرینی و ... شکل های گوناگونی چون پول نقد ، هدیه ، تخفیف ویژه در معامله ، انجام کارهایی مانند خیاطی و ... به جهت جلب توجه مسئول همه موارد فوق در حکم رشوه است و گرفتن آن حرام است .

 

*ربا

یکی از درآمدهای حرام که از مصادیق بارز تضییع حق الناس است مسئله ربا و بهره است قرآن در این زمینه می فرماید :

(یا ایها الذین آمنوا لا تأکلوا الربا اضغافاً مضاعفه و اتقوالله لعلکم تفلحون)

ای کسانی که ایمان آورده اید ربا و (سود پول) را چند برابر نخورید ، از خدا پروا کنید تا رستگار شوید.

پیامبر(ص) می فرمایند :

من اکل الربا ملاءالله بطنه من نار جهنم بقدر ما اکل و ان اکتسب منه مالاً لم یقبل الله منه شیئاً من عمله و لم یزل فی لعنه الله و الملائکه ما کان عنده منه قیراط واحد .

کسی که ربا بخورد خداوند به اندازه مالی که از ربا خورده شکم او را پر از آتش می کند و اگر با آن مال کسب و تجارت نماید خداوند هیچکدام از اعمال او را قبول نمی نماید و او دائماً در لعنت خدا و ملائکه قرار دارد تا زمانی یک قیراط معادل 2/0 گرم از ربا نزد او باشد .

*سماعه می گوید : «به امام صادق(ع) عرض کردم چرا خداوند ربا را حرام کرد حضرت فرمود : «لئلایمتنع الناس من اصطناع المعروف» برای اینکه مردم از کار خیر و پسندیده امتناع نکنند .»

زیرا اگر رباخواری در جامعه رایج شود قرض و کارهای خیر دیگر ترک می شود .

*در روایت دیگر آمده است که هشام از امام صادق(ع) از فلسفه حرمت ربا سؤال کرد حضرت فرمود : اگر ربا حلال بود مردم به دنبال کسب و تجارت و تأمین نیازهای خود نمی رفتند .

*دزدی و مصادیق آن

یکی از گناهان کبیره ای که حد شرعی دارد سرقت و دزدی است و زشتی آن برای همه مردم حتی غیرمسلمین روشن است اما بخشی از دزدی ها وجود دارد که از نظر عامه مردم زشتی آنچنانی ندارد اما در نظر دین و رهبران الهی نوعی دزدی محسوب می شود در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می شود .

الف) ندادن بدهی مردم

امام صادق(ع) فرمود :   من استدان دیناً فلم ینو قضائه کان بمنزله السارق.

کسی که قرض بگیرد و بخواهد بدهی اش را ندهد مانند دزد است .

ب) کسانی که مهر زن را برای خود حلال می دانند .

ج) کسی که زکات مالش را نمی دهد .

امام صادق(ع) فرمود :  السراق ثلاثه مانع الزکاه و مستحل مهور النساء و من استدان دیناً و لو ینو قضائه.

دزدها سه دسته اند : کسی که زکات مالش را ندهد و کسی که مهریه زنش را برای خود حلال بداند و کسی که قرض بگیرد و بخواهد نپردازد .

د) کسی که نمازش را ناتمام انجام دهد .

پیامبر(ص) فرمود :  اسرق السّرّاق من سرق من صلاته

دزدترین دزدها کسی است که از نمازش بدزدد کسی که وضو و رکوع و سجود نماز را آنچنان که باید انجام ندهد حکم دزد را دارد .

*غش و تقلب

غش در معامله یکی دیگر از راههای تضییع حق الناس است

*امام رضا(ع) می فرمایند : ملعون ملعون من غش اخاه

از رحمت خدا دور است ، از رحمت خدا دور است کسی که به برادر دینی خود خدعه و خیانت کند .

*پیامبر(ص) فرمود :  من غش مسلماً فی شراء او بیع فلیس منا

کسی که مسلمانی را فریب دهد در خرید یا فروش از ما نیست .

*پیامبر(ص)فرمود : کسی که با مسلمانی درخرید یا فروش غش کند ازمسلمانان نیست و در قیامت با یهودیان محشور می شود.

*و نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود : «شیر را وقتی برای معامله عرضه می کنید با آب مخلوط ننمایید» زیرا این کار غش در معامله محسوب می شود .»

*پیامبر(ص) به مردی که خرما می فروخت و مقداری از خرمای مرغوب را روی خرماهای نامرغوب چیده بود تا مشتری جمع کند فرمود :‌    یا فلان اما علمت انه لیس من المسلمین من غشهم

فلانی آیا نمی دانی از مسلمانان نیست کسی که در معامله به آنان غش نماید .

*پیامبر(ص) در بازار مدینه به باری برخورد نمود که ظاهرش خوب و جذاب بود از فروشنده پرسید کیلویی چند می دهی در این لحظه خداوند بر پیامبر(ص) وحی کرد که دستت را در میان آن بار کن و زیر بار را هم ببین وقتی حضرت دست خود به زیر بار کرد و مقداری از آن را بیرون آورد معلوم شد زیر بار خراب است و فروشنده برای جلب مشتری روی بار را تزئین کرده در این لحظه پیامبر(ص) به او فرمود :

ما اراک الا جمعت خیانه و غشاً للمسلمین

نمی بینیم تو را جز اینکه خیانت و فریب دادن به مسلمین را جمع کرده ای .

*در عصر پیامبر(ص) زنی بود عطر می فروخت و زینب نام داشت . پیامبر(ص) به او فرمود :

اذا بعت فاحسنی و لا تغشی فانه اتقی لله و ابقی للمال

وقتی عطر می فروشی ، آنرا نیکو بفروش و در فروختن کسی را فریب مده ، زیرا اگر چنین کنی به پاکی و پرهیزکاری در پیشگاه خداوند بهتر است و برای بقاء و دوام مال و ثروتت نیکوتر می باشد .

*نمونه ها

ـ فروختن ماشین تصادفی را که صافکاری و رنگ کاری شده به عنوان ماشین سالم و بی عیب .

ـ فروختن فرش پاره رفو شده به عنوان فرش سالم .

ـ فروختن خانه ترک خورده با تزیین و کاغذ دیواری به عنوان خانه بی عیب .

ـ دادن پول تقلبی به جای پول واقعی و رایج به دیگران .

ـ محصولات تقلبی ـ مانند ـ زردچوبه ـ فلفل تقلبی ـ سرکه تقلبی ـ عسل تقلبی و ...

ـ تقلب در سر جلسه امتحان ، چه طرف دوم راضی باشد ، چه نباشد ، آن هم در مدرسه یا مکانی که توسط بیت المال مسلمین هزینه می شود.

*رعایت نوبت

س ـ آیا مراعات نوبت و اموری که طبق نوبت به کار افراد رسیدگی می شود یک حق عقلایی و شرعی است و تخلف از آن حرام است ؟

ج ـ در حال حاضر ، که بسیاری از کارها در اجتماع به صورت صف و قرار گرفتن در نوبت انجام می شود ،‌ این امر یک حق عقلایی محسوب می شود و از بین بردن آن نوعی ظلم به حساب می آید و مشمول ادله حرمت ظلم و تعدی به حقوق است . می دانیم در همه جا احکام از شرع گرفته می شود و موضوعات از عرف جز در مواردی که در عرف عقلا استثناء شده ، مانند معالجه بیمار اورژانسی توسط دکتر بدون نوبت که اشکالی ندارد .

*ضمان

اگر مبیع قبل از خرید در دست مشتری تلف شود او ضامن است .

راننده خاطی و مقصری که آسیب مالی یا جانی رسانده ضامن خسارت و دیه است گرچه گرفتار قانون نشود .

ماشینی که تند می رود آب و گل را به روی عابر پیاده می ریزد ضامن است .

گذاشتن وسائل حادثه آفرین مثل پوست بعضی از میوه جات و اشیاء لغزنده موجب ضمان می شود .

اگر آب را در زمین خود رها و به ملک دیگری فرو رود ضامن است ولو اینکه فکر می کرد آب از حدش تجاوز نمی کند .

اگر امانت نزد امانت دار تلف و یا معیوب شود ضامن نیست مگر آنکه در حفظ آن کوتاهی کرده باشد و یا از ابتداء امانتدار شرط کند که اگر امانت تلف یا معیوب شود امانت دار ضامن است .

اگر شخصی ماشینی را از کسی به عاریه گرفت و تصادف کرده در صورتی که ماشین عاریه ای به شرط ضمان نباشد و عاریه گیرنده هم تقصیری در تصادف نداشته باشد ضامن نیست و الا ضامن می باشد .

 *آداب معامله

*تحصیل رزق از راه صحیح مستحب موکد است :

چنانکه در روایت وارد شده است که رزق ده جزء دارد و نه جزء آن در کسب است . طالب رزق حلال مثل مجاهد فی سبیل الله و ترک کسب نیز موجب حبس رزق است .

*برای معامله آدابی شمرده اند که عبارتست از :

1- رعایت اعتدال و میانه روی در به دست آوردن پول ؛ به طوری که نه در تنگی قرار گیرد و نه در حرص و آز .

2- مساوات میان خریداران از نظر قیمت ؛ نه اینکه به کسی که چانه می زند ارزانتر بدهد و به کسی که چانه نمی زند گرانتر بفروشد . آری مانعی ندارد که نسبت به کسی که دارای فضیلت علمی و تقوایی و دینی و مانند آن است ارزانتر حساب کند.

البته روشن است که بنگاه داران می باید میان خریدار و فروشنده و مالک و مستاجر ، مساوات را رعایت نمایند .

3- از ربا احتراز نماید .

4- قسم یاد ننماید ؛ نه حق و نه باطل .

5- عیب مبیع را کتمان ننماید .

6- جنسی را که می خواهد بفروشد تعریف نکند .

7- جنسی را که می خواهد بخرد مذمت نکند .

8- دروغ نگوید .

9- هرگاه با کسی معامله نمود و او پشیمان شد ، پس بگیرد .

10- هر گاه کسی بگوید برای من خانه ای بخر ، آن را برای خود نخرد .

11- با خریدار و فروشنده و مراجعان ، خوب رفتار کند .

12- با کسانی که در بین مردم به شومی و بد یُمنی معروف اند معامله نکند .

13- با کسانی که بیماری مسری دارند معامله نکند .

14- میان ارباب معامله فرق نگذارد ، و آنان را فریب ندهد .

15- زیاده از قدر احتیاج از مومنین سود نگیرد .

16- با کسانی که از حرام اجتناب ندارند معامله نکند .

17- وقت نماز ، معامله نکند .

*دیگرآداب تجارت

18- کم فروشی نکنید .

19- در ترازو زیاد دهید و کم نکنید .

20- در تاریکی معامله نکنید .

21- خط نوشتن و حساب نمودن بیاموزید .

22- در معاملات تمامی مسائل را بنویسید .

23- اجناس را جهت گران شدن احتکار نکنید.

24- خوب را بخرید و بفروشید .

25 – شکایت از کسادی و خوردن سرمایه نکنید .

26- در ورود و خروج به بازار دعاهای وارده را بخوانید .

27- از احکام شرعی تجارت آگاه باشید .

28- سه مرتبه تکبیر گفتن  مشتری بعد از خرید

29- سود زیاد نگیرد خصوصا در ، آذوقه و خوراک مردم .

30- زود به بازار نروید و دیر از بازار نیایید .

31- به کسانی که در کسب شان برکت نیست معامله نکنید .

32- با افرادی که اموالشان شبه ناک است معامله نکنید .

33- باکفار ذمی و ستمکاران معامله نکنید .

 34- از طلوع فجر تا طلوع آفتاب تجارت نکنید .

35- با افراد و  تجار خیر و حامی فقرا تجارت کنید.

36- فروشنده جنس خود را ستایش نکند و مشتری هم آن مذمت نکند .

37- قبل از طلوع آفتاب از منزل بیرون بروید چون خداوند روزی را قبل از طلوع آفتاب  تقسیم

می کند .

38- هنگام خروج چهار قُل ، آیه الکرسی و ان یکاد را بخوانید .

39- در معاملات اساسی دو مرد یا چهار زن را شاهد بگیرید .

40 – از گرفتن یا دادن ربا و نزول پرهیز کنید که گناه بسیار بزرگیست و آخر الامر زندگی و کار و کسب شما را به آتش خواهد کسید .

41- با افراد جاهل و نابالغ تجارت نکنید .

42- هنگام خروج این دعای رزق را بخوانید .

«اللهم ان کان رزقی فی السماء فانزله و ان کان فی الارض فاظهره و ان کان بعیدا فقربه و ان کان قریبا فیسره و ان کان قلیلا فکثره الهم بارک لی فیه

 
 

قرآن آنلاين

آمار بازديدکنندگان

mod_vvisit_counterامروز446
mod_vvisit_counterاین ماه5631
mod_vvisit_counterکل بازدیدها866267