کودک و نماز

نویسنده : حمید نجفیان
از این جهت که نماز از اساسی ترین مبانی دینی است و از آن به عنوان ریشه و ستون دین یاد شده وقبولی بقیه رفتارهای دینی درگرو پذیرش او است . ضرورت آموزش والقاء نماز به کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد شد .
آن چه که فرد را نمازخوان بار می آورد دریافت آموزش نماز در دوران کودکی است .
پیامبرص فرمودند: « التعلم فی الصغرکالنقش فی الحجر»
همچون نقش حک شده بر سنگ ،آموزش درکودکی ماندگار خواهد بود.
کودک و نماز

نویسنده : حمید نجفیان
از این جهت که نماز از اساسی ترین مبانی دینی است و از آن به عنوان ریشه و ستون دین یاد شده وقبولی بقیه رفتارهای دینی درگرو پذیرش او است . ضرورت آموزش والقاء نماز به کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد شد .
آن چه که فرد را نمازخوان بار می آورد دریافت آموزش نماز در دوران کودکی است .
پیامبرص فرمودند: « التعلم فی الصغرکالنقش فی الحجر»
همچون نقش حک شده بر سنگ ،آموزش درکودکی ماندگار خواهد بود.
عوامل موثر در القاء نماز به کودکان
برای پذیرش نماز ویادگیری آن و اصولاً فراگیری و جذب هر مطلب و مسأله ای، حضور چند عامل به عنوان شرط ضروری لازم است .
1- عامل آمادگی وتوانایی
کودک را در هر سن و شرایطی نمی توان به نماز وادار کرد. نخست باید ببینیم آیا در او آمادگی برای انجام کار وجود دارد .
*آمادگی جسمی
مثلا برای نماز خواندن توان ایستادن و حفظ تعادل در کودک ضروری است و این به سن نیازمند است و یا لازم است کودک :
- بیمار نباشد که توان ایستادن از او سلب شده باشد.
- دچار سرگیجه و دل درد نباشد که قرار و آرام در او ملاحظه نشود.
- خواب آلود و در حال حیرت نباشد که نیازاوبه خواب هر لذت دیگری را در او تحت الشعاع قرار می دهد، حتی لذت خوردن و بازی را .
- خسته ، فرسوده و کسل نباشد که خود آن روحیه همراهی در عبادت را از او می ستاند.
*آمادگی بیانی و لفظی
بدین معنی که طفل برای خواندن نماز باید قادر به تکلم باشد، بتواند عبارات نماز را ولو به صورت ناقص ادا کند و البته فصیح خوانی والدین و مربیان و ذکر صحیح ، الفاظ و اذکار در این زمینه نقشی اساسی دارند.
*آمادگی عاطفی وروانی
بدین معنی که کودک در شرایط عادی باشد . مثلاً :
- در حال خشم یا بغض از دیگران نباشد .
طفلی که به عللی از پدر یا مادرش عصبانی است، نماز خواندن در آن ساعت برای او عذابی خواهد بود و امر والـدین دراین زمینه روحیه بدی را برای او ایجاد خواهد کرد.
- در حال ترس اضطراب ،کینه و تهدید نباشد؛ مثل ترس ازکتک خوردن ،
ترس از حمله یک حیوان ، حتی ترس از موش، سگ، گربه ، سوسک و...
- علاقه به خدا در دل او باشد که معمولا این امر از سه سالگی است و در سنین شش، عشق به خدا ، احترام به او و حتی احساس شرمساری از خدا در صورت تخلف ازدستور، درکودک وجود دارد و این خود یک زمینه مثبت است.
- دعوت کننده به نماز مورد علاقه و احترام او باشد و کودک او را دوست بدارد. مثلاً به هنگامی که پدری کودکش را تنبیه کرده و دلش را سوزانده است ، دعوتش در کودک اثری نخواهد داشت. باید دقایقی بگذرد تا طفل حال و بینش اولیه خود را نسبت به پدر به دست آورد و یا پدر قبل از نماز و بعد از تنبیه با نوازشی او را آرامش و تسکین دهد .
*آمادگی محیطی
غرض ما از محیط شامل همه اماکن وشرایطی است که کودک را احاطه کرده و او را درمیان گرفته اند. و در این زمینه نکات زیر باید مورد عنایت قرار گیرند : - جو خانه و مدرسه ، جو عبادت و نماز باشد.
- حتی در و دیوار خانه و مدرسه در سایه شعارها و آراستنها ، بوی نماز دهند، اصولا در محیط و جو آلوده ، روح نمازگزاری پدید نخواهد آمد.
- والدین و مربیان خود را بافته ای جدای ازکودک احساس نکنند. در وقت نماز همه آماده انجام دادن آن شوند و کسی کار و وظیفه دیگری را مطـرح
نسازد. چنان نباشد که پدری فرزندش را به نماز دعوت کند و خود سرگرم روزنامه خواندن باشد ، و یا مادری فرزندش را به نماز اول وقت بخواند و خود به کار دیگری بپردازد.
- در وقت نماز برنامه جاذب دیگری در سر راه نباشد مثل برنامه تلویزیون ، داستان گوییها ، بگو و بخندها ، غذا خوردن دیگران ، بازیهای مورد علاقه کودک و... که این برنامه ها باید کاملا تعطیل باشند و یا درحین نماز برنامه تلویزیون باید کاملا قطع و یا در حال ارائه برنامه نماز خوانی باشد.
*آمادگی عقیدتی
درخردسالی عقیده ای مبتنی بر رفتار بزرگتران برای کودک پدید می آید ، ولی در سنین بعد به علت رشد ادراک و دستیابی به فهم و بصیرت ، خود فرد به این مرحله می رسد و ایمان و اعتقاد خواهد بود که او را به عبادت می کشاند. البته اگر بخواهیم زمینه اعتقادی مناسبی را در او پدید آوریم نیاز به برنامه ریزی و کار و فعالیت رسمی با کودک خواهیم داشت.
از خردسالی تعالیم مذهبی را در قالب داستان، عمل و تقریر باید درذهن کودک بریزیم و آن را تا سنین پایان نوجوانی ، مرحله به مرحله ادامه دهیم.
2- رغبت وخواستن
در واداشتن کودک به نماز این اصل مهـمی است که شرایط را به گونه ای
فراهم آوریم که کودک آن را بخواهد و بدان راغب باشد وجداَ دوست بدارد به همراه والدین برنامه نماز را انجام دهد. برای رسیدن به این مقصد از همان کودکی می توان شرایط را بدین گونه فراهم کرد :
*جذاب کردن صحنه نماز :
- برای او جانماز قشنگی مهر و تسبیحی زیبا و پر زرق و برق فراهم سازید.
- در صورت امکان حتی تهیه لباس زیبا و مناسبی برای پسران و لباس و چادر نمازی قشنگ برای دختران ، در برنامه کارتان باشد.
- تزیین سخن و کلام را فراموش نکنید. بدین معنی که عبارات نماز با جلوه ای زیبا ، با صدایی خوش و ترنم هایی دلپذیر و با لحن و قرائتی جذاب باشد که دل کودک را تسخیر کند و صدای خوش از این بابت نعمتی است .
- استفاده از ادبیات به صورت شعرهای قشنگ و سرودهای زیبا برای نماز،
که گاهی شما خود با کودک هم صدا آن را بخوانید.بچه ها به صورت دسته جمعی در خانه ، مدرسه و محل بازی می توانند آن سرودها را اجرا کنند . -ذکر نعمت ها و عنایات خداوند، بیان مهرش ، لطفش ، دوستداری اش بیش ازکودکان ، لطف و محبتی که او به انسان ها روا داشته و... تا دلش به
محبت خداوند گرم شود. - خوشرویی وداشتن برخوردی خوش درحین دعوت به نماز. این دعوت را با نوازش و زبان خوش همـراه کنید تا کودک هـمه گاه خاطره خوشـی از نماز داشته باشد و رابطه معقولی را بین شما ، خودش و خداوند احساس کند.
- جانداری عبادت یا داشتن حال درحین نماز و قیافه بندگی و عبادت به خود گرفتن که باعث جلب نظر و جذب است. این توصیه اسلام است که هرگز در حالت کسالت به نماز مشغول نشوید.
- جنبه تَهَیُوء و آمادگی والدین برای نماز که خود در کودک موثراست. بدین معنی که دقایقی قبل از اذان ، والدین و مربیان کار خود را جمع و جور کنند ونشان دهند که می خواهند آماده نماز شوند.
- استفاده از فطرت و بیداری فطری ، که گفتیم کودک دوست دارد از حدود 6 سالگی با خدا حرف بزند و با او رابطه داشته باشد و شما با ترجمه چند جمله نماز، دراین مسیر می توانید خواستهای او را تامین کنید.
- استفاده از میل و حال کودکانه او ، بدین گونه که پس از نماز گاهی او را به لذتی ، به نوازشی ، به بوسیدنی ، به شیرینی و شکلاتی مهمان کنید و حتی چه خوب است این کار در مساجد ، صورت گیرد و برای کودک خاطره شیرین معنوی در سایه ارتباط با لذات مادی که نوعی تجلی از لذات بهشتی است، پدید آید. درکل فراموش نکنیم که نماز، از دیدی یک نمایش است ، نمایش اطاعت ، تبعیت ، فرمانبری و باید آن را جالب و جذاب کرد؛ طوری که کودک محیط خانه را چون سربازخانه نشناسد و پدر یا معلم را چون مأمور تنبیه ، شکنجه و اعدام به حساب نیاورد.
3- آسان گیری ها
این نکته ای مهم است که در سالهای اول و مخصوصا در دوران خردسالی، درخصوص نماز به گونه ای عمل کنیم که کودک احساس جبر و خستگی نداشته باشد. نماز را برای او امری سنگین و کسل کننده نسازیم .
به مصلحت اوست که نمازها با ذکرهای طولانی ، رکوع و سجود خسته کننده و طولانی نباشد. حتی مستحب است به خاطر چند کودکی که با شما به نماز ایستاده اند، آن را سریع تر بخوانید. از برخی از کارهای مستحبی صرف نظر کنید . هشیار باشید که او طفل است و حال و روحیه شما را ندارد؛ به ویژه که از بسیاری از حالات ورفتارشما سردر نمی آورد و معنی عبارات شما را نمی فهمند.
« شخصى را مى شناسم كه پزشك متخصص تغذيه است، فردى است كه عِرق ملّى خوبى هم دارد و در آلمان زندگى مى كند. او مى گفت: پدر من از متديّنين سرشناس يكى از شهرهاست و همه چيزهاى او سر جاى خودش هست، نماز خواندنش، اعمال عبادى اش و ... در مورد نماز با ما اين گونه رفتار مى كرد: با وجود آن كه در شهر سردسيرى بوديم، صبح ها ما را از خواب بيدار مى كرد تا نماز بخوانيم و بعد خودش در اتاق ديگرى مشغول نماز خواندن مى شد. ما تدبيرى انديشيديم تا از وضو گرفتن در آن هواى سرد خلاص شويم. بنابراين، بدون آن كه وضو بگيريم، در اتاقمان با صداى بلند نماز مى خوانديم، در حالى كه خوابيده بوديم. بعد از چند بار، پدرمان فهميد و با كتك ما را وادار كرد كه وضو بگيريم و نماز بخوانيم. بعد از مدتى، ياد گرفتيم اين كار را بكنيم.
مى رفتيم براى وضو گرفتن ، ولى وضو نمى گرفتيم و مى آمديم نمازمان را مى خوانديم; مى ايستاديم و بلند بلند نماز مى خوانديم تا نشان بدهيم كه داريم نماز مى خوانيم. بدين گونه، پدرم، من و خواهران و برادرانم را مجبور به نمازخواندن مى كرد و الآن هيچ يك از ما نماز نمى خوانيم.»
ممکن است کودک در سنین خردسالی در وسط نماز به دنبال شیئی جذاب بدود، پرنده ای ، حیوانی ، نظر او را جلب کند و او به دنبالش روان شود. طبیعی است که در چنین صورتی نماز او باطل شده ، اما پس از نماز وی را مورد بازخواست قرار نمی دهیم، بلکه بعدها ، در فرصتی مناسب ، به صورتی دوستانه و حتی با خنده و شادی می توانیم به او تفهیم کنیم که اشتباه کرده و نماز ش باطل شده است. در ضمن سعی داریم ، در طول مدت سالها ، بتدریج ، و در مورد وقوع مبطلات نماز ، مقدمات و مقارنات آن را به او بیاموزیم .
هرگز نمی خواهیم که او مقدمات نماز و یا مبطلات آن را طوطی وار حفظ کند و برای ما بشمارد. حفظ مطالب ، غیر از فهم عملی آنها است.
در دوران خردسالی او باید نماز را نوعی بازی و تفریح ، و نوعی همگامی با پدر و مادر، حتی در حد راضی کردن والدین و جلب نظر آنان به حساب آورد، نه یک جبر و تحمیل، و نه برای یافتن یک حالت شور و وجد عارفانه !
والدین و مر بیانی که اصرار دارند، حتی از روی جبر و اکراه، بدون توجه به
حال و روحیه کودک ، او را نماز خوان بارآورند، ناخودآگاه لامذهب های آینده و افرادی عقده ای را می پرورانند. چنین افرادی در نخستین فرصتی که به قدرت و استقلالی دست یابند ترک دین و عبادت خواهند گفت و ما شواهد و نمونه ها در این زمینه کم نداریم. طبیعی است که مسؤولیت چنین وضعی بر عهده کسانی است که چنین زمینه ای را فراهم ساخته اند.
4- تکرار و مداومت
تکرار از عوامل اساسی فراگیری است و به همین خاطر توصیه کرده اندکه :
الدرسُ حرفٌ ، و التکرارُ الفٌ . تکرار عامل ایجاد عادتی می شود که دست برداشتن از آن در عبادتی همچون نماز مایه نگرانی کودک می شود. امیرالمومنین(ع) می فرمایند «لوترکوا استوحشوا»
اگر آن را ترک کنند به وحشت و ترس می افتند.
تکرار درعمل حتی مایه از بین بردن کراهت و نفرت است . عمل جراحی یک پزشک و یا کار یک فرد در آزمایشگاه با خون ، انگل ها و نمونه برداری از بافت ها ، در آغاز کار امری کراهت آور است، ولی کار تدریجی و اشتغال مکرر، زمینه کراهت را از بین می برد.
5- رعایت ضوابط
در ضمن آموزش عملی نماز ، آموزش ضوابط هم مورد نظر است . به این معنی که تدریجاً به کودک می آموزیم که چـه چیزهایی نماز را باطل می کند و گفتیم که بیان مبطلات به صورت تدریجی و عملی است.
به او می گوییم که مثلا راه رفتن ، حرف زدن، خوردن و آشامیدن در حین نماز، آن را باطل می کند و این آموزش به صورت حفظ طوطی وار و شماره کردن آنها نیست. برای اطمینان از این امر که آیا او مبطلات نماز را می داند یا نه ، به او می گوییم: « من نمازی را پیش تو می خوانم ، ببین نمازم درست است یا باطل ؟ و اگر باطل است به چه علت ؟» در حضور او به نماز می ایستیم. در ضمن قرائت یا رکوع ناگهان راه می رویم ، یا حرف می زنیم ، تا او اشکال کار ما را بگوید و مثلاً یادآور شود که به علت راه رفتن نماز ، باطل است .
همچنین است آموزش دیگر مسائل مربوط به نماز مثل وضو و اعمال عبادی دیگر. و این شیوه عملی شیوه ای است که رسول خدا1 آن را مورد توجه و رعایت قرار می داد و مبتنی بر اصیل ترین اصول تربیتی ، یعنی اصل ارائه الگوست که کاربردش در همه سطوح نافذ است ، مخصوصا در سطح کودکان .
می خواهیم بگوئیم آموزشهای نظری ، نه تنها همه گاه آموزنده نیستند، بلکه در مواردی بسیار ذهن افراد را خسته می کنند.
این که بخواهـیم کودک واجـبات نماز را حفظ کند و طوطی وار آنـها را برای ما بیان کند ، خواسته ای نابجا و غیر معـقول است تا حدی که ممکن است نماز را مثل درس تاریخ و جغـرافیا ، و فرمول معادلات ریاضی چیزی منفور به حساب آورد.
کودک از طریق آموزشهای عملی باید به این فرمولها دست یابد و یا چیزی را در ذهن محفوظ دارد.
6- تکیه بر تدریج
ما نباید بخواهیم و یا نباید انتظار داشته باشیم که کودک ، یک شبه اهل عبادت و نماز شود.
برنامه واداشتن و عادت دادن او به نماز باید بر اصل تدریج مبتنی باشد.
کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف دینی را بر دوش خود احساس کند و خود را به انجام دادن آن موظف بداند.
حتی در مسأله وضو که مقدمه ای واجب برای نماز است توصیه شد کودک از ابتدا تا چند ماه به شستن دست قناعت کند و آنگاه تا چند ماه به شستن دست و صورت قبل از نماز بسنده نماید و از سنین نُه به بعد وضوی کامل بگیرد .
غرض این که همه اُمور آموزشی و اجرایی دین باید صورت تدریجی داشته باشد.
7- تشویق و تأیید
نماز را با تشویق و تأیید همراه کنید. عمل کودک را در این زمینه بستائید و آن را مهم بشمارید، آنچنان که عظمت کار باورش شود .
- در فرصت های مناسبی که به دست می آید او را به عنوان کودکی نماز خوان معرفی کنید و وی را بدان خاطر مهم بشمارید .
- کارهای او را به اسم نماز بستائید. مثلا بگوئید:
چون کودک نماز خوانی هستی خدا به تو کمک خواهد کرد، چون نماز خوان هستی خدا تو را دوست می دارد و . . .
- آفرین بر تو پسرم که با نماز خواندنت داری بهشتی می شوی و خدای را از خود راضی می کنی.
- مرحبا بر پسرم که می خواهد در بهشت باشد، کنار پیامبر باشد، کنار علی ع باشد و . . .
- آفرین بر دخترم که با نمـاز خواندن خود می خواهد مثل فاطمه زهرا س باشد، دوست و همراه حضرت زینب س باشد .
- از وقتی که نماز خوان شده ای ، تو را بیشتر دوست می داریم، عمه ، خاله ، عموی تو هم برای نماز خواندنت، تو را بیشتر دوست دارند .
- چون وضو می گیری و نماز می خوانی ، صورتت همیشه پر نور است آدم نماز خوان در بهشت هم صورت درخشنده ای دارد، در نزد خدا عزیز است و...
8- شرائط القاء
برای اینکه شرایط برای جلب و جذب کودک فراهم باشد، به تناسب سن ، رشد ادراک و فهم و بصیرت او باید نکات ذیل را مد نظر داشته باشیم :
-آسان گرفتن عمل نماز به صورتی که طفل به سادگی بتواند آن را تحمل و اجرا کند .
- جاذب و دلربا ساختن عمل که ازآن سخن گفتیم . فراموش نکنید که زرق و برق هم جای پایی دارد.
- صراحت و روشنی عبارات ، کلمات ، اذکار و افعال که این خود عاملی مهم در رغبت انگیزی است.
- قابل فهم بودن عمل ، مثلا به او تفهیم کنیم که رکوع نوعی تعظیم و بزرگ شمردن خداست. بی حرکت ایستادن و مؤدب بودن در حال نماز بدان خاطر است که ما در برابر دستگاه عظیم الهی باید خاضع باشیم .
- فهم مقاصد نماز در قالب مثالها و داستانها و شرح و توضیحات شما که این کار هم صورت تدریجی دارد.
- هدایت کودک و رفع اشکالات او در ضمن عمل ، آن هم نه به صـورت یکباره؛ مثلاً اصرار نداشـته باشیم حتـماً و حتماً در فاصله یک دو روزه تجوید نماز و مخارج ادای کلمات را اصلاح کنیم.
- آشنایی با کیفیت ها و مواضع ، مثلا در حال سجده ، در حال تشهد ، در رکوع، در طمانینه ، در توالی و . . .
- رعایت تقدُم و تأخُر مسائل ، جمع بودن حواس ، به فکر بازی و غذا نبودن و... که همه این اُمور در عین رعایت مداومت باید براساس اصل تدریج باشد .
9- نحوه تمرین و عمل
در مورد نحوه عمل برای واداشتن کودک به نماز درخانه و مدرسه، می توان به صورت زیر عمل کرد (آنچه ذیلاً ذکر می شود تنها صورت مثال و نمونه را دارد و هر کس به تناسب طرز فکر و تجارب خود می تواند به نوعی دیگر عمل کند)
الف – در خانه :
فرض کنید می خواهند نماز بخوانند. شرایط خانه را باید آماده و برای نماز چنین زمینه سازی کرد :
- دقایقی قبل از نماز ، والدین آماده تطهیر شوند و وضو بسازند.
- با شنیدن صدای اذان ، والدین ، آماده ، رو به قبله بنشیند و ذکر اذان را زمزمه کنند؛ حتی از فرزندشان بخواهند که او هم اذان بگوید.
- دعوت از پسر و دختر ، با محبت و خوشرویی، برای نماز ، که وقت نماز است،زمان سخن گفتن با خدا است، بیایید آماده شوید که نماز بخوانیم .
- گفتیم جانمازی زیبا، مهری قشنگ و تسبیحی زیبا برای او تهیه نمائیم .
- و هم از جاذبه های کلامی مناسب، و عبارات موزون بحث کردیم.
- تسریع در آمادگی برای نماز، به گونه ای که کودک احساس مسؤولیت والدین را درآن مورد دریابد و ببیند که آنها چگونه همه کارهای خود را به خاطر نماز رها کرده و آماده انجام فریضه شده اند.
در بیدار کردن کودک :
هنگام صبح برای اجرای برنامه نماز در خانواده ، بر طبق دستور صریح اسلام پدر مسئول است . او برای انجام این مسئولیت، خود باید زودتر از دیگر اعضای خانواده بیدار شود و از جای برخیزد( البته پدران و مادرانی هم هستند که اهل نماز شب و قبل از اذان بیدارند )
- آنها که خستگی یا خوابی سنگین دارند بهتر است با صدای زنگ ساعت خود را بیدار کنند و این عادتی برای افراد خانواده باشد.
- پس از بیداری ، فرزندان خود را با صدای خوب ، گرم و دلپذیر بیدار کند
به این صورت :
علی جان من ، فاطمه جان من ، برخیز ، وقت نماز است . . . و آنقدر صدا کند تا آنها هشیار شوند و پس از هشیار شدن آنان را به خود رها کند و خود به دنبال تطهیر و وضو رود.
- پـس از برگـشت اگر بچه ها را در حال خواب دید مجـدداً با همان صدا و نوازش آنها را صدا کند تا هشیار شوند . و وقتی که هشیار شدند و جواب دادند آنها را به حال خود رها کند و خود بالای سرآنها با صدای بلند نماز را آغاز نماید.
- پس از نماز اگر باز هم آنها درخواب بودند، به سر وقتشان برود، با صدای دلپذیر، با دست کشیدن بر سر و روی آنها، با نوازش بدنی، گاهی هم تحت عنوان شوخی با بچه ها ، به صورت بغل کردن و وا ایستادن آنها ، بیدارشان کند، به دستشویی راهنمایی شان نماید و حتی صورتشـان را بشوید تا کاملاً هشیار و آماده نماز شوند .
در همه حال باید سعی کرد خاطره بیدار کردن برای نماز را برای بچه ها دلپذیر ساخت، به گونه ای که از آن صحنه ها خاطره تلخی در ذهن نداشته باشند. به نظر ما اگر این کار تنها به مدت یک هفته بطور منـظم تعقیب شود، به صورت عادتی مناسب درآنان باقی خواهد ماند ویا لااقل از آن احساس سنگینی نخواهند داشت. مهم این است که همه مهر ومحبت خود را در بیدار کردن کودکان و انجام فریضه شان صرف نماییم.
در حین نماز :
ممکن است پس از ذکر اقامه نماز ، در حین انجام مراحل آن چیز جالبی توجه فرزندتان را به خود جلب کند وبه دنبالش روان شود .گفتیم که نباید از آن باز خواستی به عمل آورد، مگر در سنین پس از 8 و 10سالگی . ضمن خنده ای پس از نماز در فرصتی به او می گوییم که این کار تو نماز را باطل می کند و اگر آدم بزرگی در حین نماز چنین کند باید نمازش را از اول بخواند. از سرزنش ، مسخرگی و تهدید دراین جنبه باید بپرهیزیم.
گاهی ممکن است فرزند شما در حال سجده در نماز صبح به خواب رود .
برای بیدار کردن مجدد او هرگز از خود خشونتی نشان ندهید و مهر و عنایت شما همچنان باید تداوم یابد.
ب - در مدرسه
در مدرسه نیز باید شرایط را برای نماز خواندن مساعد کرد، در این راه والدین ، معلمان، مدیران و دیگر مسؤولان باید به صورت هماهنگ عمل کنند. بر مبنای یک تجربه علمی، شرایط محیط خانه ، جود مدرسه و نحوه عملکرد مربیان، مسولان و حتی کیفیت دعوت آنها به نماز ، در کودکان و محصلان اثر می کند.
من این نکته معترضه را نیز در همین جا متذکر شوم که روش موجود آموزش دینی و اقامه نماز در بسیاری از مؤسسات نه تنها افراد را متدین و نمازگزار بار نمی آورد، بلکه به علت خشکی و خشونت ، گاهی موجب وازدگی از نماز ، مسخره کردن نماز، ادا درآوردن در حال نماز و سرانجام بی رغبتی به دین خواهد شد که این خود نیازمند تحقیق، بحث و بررسی جداگانه ای است .
نارسايي يا باز دارندگي مكان ها و امكانات برپايي نماز در مدارس
خراب بودن دستشويي يا كمبود دستشويي در مدارس، كثيف بودن نمازخانه، تنگ بودن محل نمازخانه ، فرش هاي نامناسب، طولاني بودن نماز
امام جماعت، صداي نارسا يا رفتار نامناسب امام جماعت،طولاني بودن برنامۀ
نماز،فقدان امكانات وضوگرفتن و همۀ عواملي كه به نمازخانه، امام جماعت،
ضرورت هاي مقدمات نماز و... بر مي گردد همه مي تواند درعدم اقبال کودکان و نوجوان به نماز مؤثر با شد برخي دانش آموزان به دليل بوي تعفن جوراب ها و... در نماز شركت نمي كنند و برخي فقط به دليل پارگي جوراب و بيرون زدن انگشت پا!
در يكي از مدارس پيشنهاد شد يكي از جوايز دانش آموزان را جوراب قرار دهند و با گلاب پاش از نمازگزاران استقبال كنند كه در جذب و جلب دانش آموزان مؤثر افتاد.
آموزش و تربيت ائمة جماعت، تغذيه مداوم آنها به ويژه از دیدگاه آشنايي با دنياي مخاطبین و از همه مهم تر برگزيدن ائمة جماعت جوان، به باروري و جاذبيت نماز جماعت خواهد افزود .
فقدان استمرار و برنامه ريزي دراز مدت در باب نماز
متأسفانه ما به روش هاي انفجاري و حركت هاي موجي عادت كرده ايم. امري با شور و هيجان انجام مي شود و در كوتاه مدت فروكش مي كند. استمرار،گسترش، تعميق و بازنگري و بازآفريني مداوم ويژه ي اهل بصيرت و فرزانگي است و گسستگي، انقطاع،آفت زدگي است كه گاه ثمرات حركت هاي آغازين را نيز خنثي مي كند.
نكتۀ مهم ديگري كه در برنامه ريزي ها بايد مورد نظر باشد اين است كه تنها تربيت نسلي، نمازگزار غايت و مقصد نيست كمال در آن است كه نسلي بپروريم كه محافظ نماز باشد يعني تنها نماز نخواند، نماز بخواند و نماز را در آيينۀ رفتار خويش متجلي سازد تا عطر معنوی نماز همه گاه و همه جا را فراگيرد و صلاح و رشاد و فلاح بر همة زندگي ها سايه گستر شود.
تجربه ای عملی درآموزش نماز :
علاوه بر والدین ، متولیان امور دینی خصوصا طلاب وروحانیون به خاطررسالت خطیردینی خود موظفند تا در خصوص آموزش مسائل مذهبی و دینی عنایت ویژه ای نسبت به کودکان داشته باشند.
مناسب است که درنظام آموزش وپرورش عده ای ازروحانیون متخصص دراُمورکودکان به صورت مستمرحضورداشته ورسالت دینی خود را به انجام رسانند . این حقیر سالهاست که درایامهای خاص مثل رمضان ومحرم و ... به مدارس اعزام شده وبه آموزش مسائل دینی واخلاقی کودکان می پردازم ، دراکثرمواقع در سر کلاس تمرین و اجرای برنامه نماز داشتم .
روش اجرای برنامه ام که طرفداران بسیاری از کودکان ، والدین آنها ، معلمان و مربیان داشت ، بدین قرار بود:
- بچه ها در کلاس در حالی که روی نیمکتها نشسته بودند، آماده انجام نماز می شدند.
- نخست یک بار حمد وسوره را برایشان با صدای بلند می خواندم تا گوش آنان به عبارات آشنا باشد.
- آنگاه همه با هم ، هم صدا ، با لحنی خوش سوره حمد را می خواندیم و دستها روی زانو ها بود .
- سپس سوره قل هوالله را ، بعد ذکر رکوع ، سجود ، قنوت ، تشهد و . . .
- بچه ها همـچنان که روی نیمـکتها نشسـته بودند برای رکوع کمـی خم می شدند.
- برای سجود پیـشانی را بر روی میز می گذاشتند و اذکار هم صدا بیان
می شد .
چقدر بچه ها این برنامه را دوست می داشتند.
آموزشهای جنبی :
به همراه نماز، مسائل آن، اعم از مقدمات ، مقارنات و مبطلات به صورت عملی آموخته می شد. مثلاً به آنها می آموختیم که وقت نمازهای پنجگانه کدامند. درحین نماز بدن باید پاک باشد ، باید رو به قبله بایستیم ، خوردن و آشامیدن نماز را باطل می کند و . . .
گاهی برای بچه ها نماز می خواندم و می گفتم ببینید کجای کار من غلط است . در وسط نماز غذایی ، را به دهان می گذاشتم ، بچه ها فریاد می زند نمازت باطل است چون غذا خوردی. یا در میان نماز راه می رفتم ، آنها فریاد می زدند باطل است چون راه رفتی و . . .
این برنامه برای بچه ها بسـیار لذت بخـش و حتی تفریحی بود ، لذا اصـرار
می کردند که برنامه ها تکرار شود.
حاصل کار ما بسیار خوب بود و رغبت به نماز در آنان پیدا شده بود، به نماز انس و ارادتی نشان می دادند و از آن احساس جبر و عقده ای نداشتند. هم اکنون بسیاری از آن شاگردان را می شناسم که مَردی شده اند و بزرگ هستند، ولی هنوز از خاطره خوش پانزده سال قبل خود حرف می زنند و از آن به خوبی یاد می کنند .
پس از مدتی برنامه آموزش وضو انجام می شد که آن هم صورت عملی داشت. در حیاط مدرسه بچه ها را به دور خود جمع می کردیم و در حضور آنان وضو می ساختیم . روش شستن دستها و صورت ، مسح سر وپاها را عملاً یاد می دادیم . آنگاه آنان را به تمرین فردی وضو گرفتن واداشته ، اشتباهات را رفع می کردم که به این کار هم رغبتی داشتند و با شور وشوق در برنامه آن شرکت می کردند. در دوران دبیرستان، در کلاس اول آن هم به یاد دارم برنامه وضو ، تیمم ، و آموزشهای عملی دیگر را برای بچه هایی که در آستانه بلوغ بودند اجرا کردیم و به نظر من برنامه موفقی بود.
البته ضرورتی ندارد که والدین و مربیان درصدد آموزش تمام مسائل شرعی به کودک باشند.
از جمله مسـائل ابتدای رساله های عملیه مراجع معظم تقـلید این است که می فرمایند: (مسائلی را که انسان غالبا به آن نیاز دارد، باید یاد بگیرد) و مسائل مبتلابه کودکان و نوجوانان چیزی بیشتر از ( احکام نماز و روزه ،مطهرات ،نجاسات ،خوردنی و آشامیدنیها ،قرض و امانت ،محرم و نامحرم ،امر به معروف و نهی از منکر و احکام چیزهایی که پیدا می شود ، نیست )
اما پدرو مادر و مربی خوش سلیقه کسی است که از میان این همه مسأله که
در رساله های عملیه در خصوص مواردی که مطرح شد، وجود دارد ، مسائل
را به تناسب نیاز کودک و فهم او انتخاب و به وی القاء نمایند .
فعالیت های جنبی دیگر
به همراه اجرای برنامه های آموزشی نماز، برنامه تشویق نماز خوانها را هم درمدرسه داشتیم که درکلاس، در سر صف، و در مقتضایی که پدید می آمد مطرح می شد. عمل نمازخوانی را در مدرسه و در سر صف مورد تقدیر قرار می دادیم . حضور در برنامه نماز عملی مهم به شمار می آمد و از این مسأله چنان با عظمت یاد می شد که بچه ها اصرار داشتند خود را در صف نمازخوانان حاضر سازند.
در روزهای آفتابی، نماز در وسط حیاط مدرسه و درمعرض دید دیگران برپا
می شد. بچه ها خود رغبت داشتندکه در برنامه نماز شرکت کنند. هیچ گونه
جبر و تهـدیدی برای نماز وجود نداشت و این عدم اصرار، خود عامل جلب
کننده ای بود . البته درمدرسه و کلاس ، نماز خوانها بیشتر مورد عنایت قرار
می گرفتند و این خود عامل دیگری برای جلب و جذب به حساب می آمد ،
حتی در مواردی تشویق ها را به اتکای نماز قرارمی دادیم و از تنبیه ها به آن خاطر صرف نظر می کردیم . مثلاً می گفتیم :
« چون تو شاگردی نمازخوان هستی ازکار بد تو در گذشـتم .
چون کودک نمازخوانی هـستی ، تو را بیشتردوست دارم .
چون نماز خوان هستی ، به تو احترام می گذارم . چون نمازخوان هستی ودروغ نمی گویی حرف تو را باور دارم و . . .»
در مواردی در مدرسه به کودک سلام می کردیم و می گفتیم : « سلام بر تو ای احمدآقا، پسر خوب و نمازخوان . احوال تو پسر نماز خوان چطور است؟ مرا در سر نماز دعا می کنی یا نه ؟ من در نماز ، تو و همه بچه های نماز خوان را دعا می کنم و . . .»
کُلاً در حضور این و آن به نماز و نماز خوان تکیه می شد و سعی داشتیم نمازخوان را هم ردیف پاکی، تقوا ، راستگویی ، امانتداری ، پرهیز از کارهای زشت و ناپسند به شمار آوریم و نمازخوانان را واداریم که به برکت نماز خوانی دروغ ، تنبلی و بد اخلاقی را ترک گویند و . . . .
10- تلقین های لازم
از مسائل مهم در آموزش و اقامه نماز، همراه کردن آن با القاآت سازنده و جهت دهنده است . این القاآت در دو بُعد و دو جنبه مورد عنایت قرار می گیرند :
الف- تلقین های اثباتی :
به همراه نماز دائماً به کودک القاء شود:
- چون بچه نماز خوانی هستی ، خدا تو را بیشتر دوست دارد.
- من که پدر یا مادر تو هستم، تو را به خاطر نماز خیلی بیشتر از وقتی که نماز نمی خواندی دوست می دارم .
- پسرم نماز خوان است و خدا نماز خوان را به بهشت می برد.
- خدا از آدم نمازخوان راضی است ، من هم از تو راضی هستم .
- حتی اشکالی ندارد که در مواردی در حضور مهمانان از پسر یا دختر خود تعریف کنیم که : « پسرم احمد، بحمدالله بزرگ شده و نماز می خواند. دخترم فاطمه بزرگ و فهمیده شده است ، به همین علت او نماز می خواند. او می داند که نماز خواندن نوعی حرف زدن با خدا و نزدیک شدن به خداوند است . او با خدا حرف می زند، با خدا دوست شده است و . . . »
- در همه حال مفهوم نماز و نـمازخوانی را باید با لغات و کلمـاتی از قبیل بزرگ بودن، فهمیده بودن ، رضای خدا ، بهشت و جاودانگی، نعمت و
رحمت ، دوستی و علاقه و ... همراه کرد .
ب- تلقین های نفیی :
در القاآت مربوط به نفی مصداق های گوناگون : ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر را به او تفهیم می کنیم. مثلا به او تفهیم می کنیم و متذکر می شویم : توآدم نماز خوانی هستی ، دروغ گفتن از تو بعید است .
- از تو که آدم نماز خوانی هستی باور ندارم که پدر یا مادر را اذیت کنی .
- آدم نماز خوان که تنبل نمی شود، بیکاره و تن پرور نمی شود.
- آدم نماز خوان که تقلب نمی کند، ادای کسی را در نمی آورد، دزدی نمی کند
- آدم نمازخوان که حرف بد نمی زند ، کار بد نمی کند.
این القاآت باید به صورت مُکرر و مداوم و برای موارد خاص بیشتر مورد اتکا باشد .
البته ذکر فضایل نماز ، یادآوری نقش آن در سازندگیها و رشد جنبه های اخلاقی و انسانی براثرآن ، خود در این راه موثر است و والدین و مربیان این مسئله را همه گاه باید متذکر شوند.
در سنین نوجوانی بتدریج می توان مسأله قرب خدا را برای او مطرح کرد، مخصوصا از این بابت که در این مرحله احساس مذهبی در نوجوانان بیدارتر می شود. او می تواند در شأن و شرایطی باشد که حضور خود در پیشگاه خداوند و یا قرب او را احساس کند، جهان را محضر خدا بداند و همه گاه به یاد او و با احساس حضور او باشد.
مهم ترین عامل نماز گریزی بچه ها ؛ تعارض ميان گفتار و رفتار
در مدرسه دانش آموزان را به نماز دعوت مي كنند و دانش آموزان هنگام عبور از حاشيه ي دفتر احتمالاً معلمان خويش را فارغ از دغدغه ي نماز به گفت و گو و... مي يابند، يا در صف جماعت نشان از معلمان نمي يابند .
در خانه نيز همين داستان جاري است. دانش آموز از خود مي پرسد اگر نماز خوب است و جماعت خوب ، چرا معلم يا دبير من كه گاه خودش اين موضوع را در كلاس گفته است، در آن شركت نمي كند ، يا چرا فضيلت نماز اول وقت تنها براي دانش آموزان است نه برا ي معلم ، مدير، پدر و مادر و ...؟
بايد در هر مدرسه پيشتازان نماز، معلمان و همۀ كاركنان مدرسه باشند و در محيط خانواده،پدر و مادر و بزرگترها خود الگوي نماز اول وقتِ خاضعانه و عاشقانه باشند .
مسألۀ مهم ديگر اين است كه ما، همواره به كودك و نوجوان مي گوييم نماز باز دارنده انسان از زشتي و فحشا و گناه است و او در حاشيه ي زندگي خويش خيل گناهكاران نمازگزار را مي بيند ، رفتار بد و نارواي پدر، مادر ، معلم و مدير و مسئولان جامعه و... را مي بيند و در وقت نماز نيز نمازشان را مي بيند كه چه بسا از تَأني و خضوع ظاهري نيز بي بهره است .
اين تعارض و دوگانگي،شعلۀ ترديد را در جان کودک ونوجوان می افروزد كه نماز، قرباني بي ترديد آن است .
اگر پس از هر نماز بلافاصله نسبت به كودك و نوجوان محبت كنيم و برخوردي عاطفي و مناسب با او داشته باشيم در ذهنيت او اين تصوير و تَصَوُر شكل خواهدگرفت كه نماز محبت مي آورد،آدم ها را مهربان مي كند و به رفتارها، روحي تازه مي بخشد و همين كافي است كه به نماز خوش بين شوند و در آيينۀ اين رفتارها ، آيين ديگري در زندگي جست و جوكنند .
شيوه هاي نامناسب د عوت به نماز
امروز بيش و پيش از آن كه نيازمند دانش باشيم نيازمند روش و منش مناسب هستيم . طراحي روش هاي نو، شيوه ي جذاب، ساده و قابل انطباق با دنياي كودك و نوجوان ضرورت كار با نسل نوشكفته ي امروز است.
اسلام دين يُسر است نه عُسر و پيامبر رحمت ص می فرمایند:
«يَسّر و لا تُعسِّر و بَشِّر و لا تُنَفِّر»
آسان گیر باش ، نه سخت گیر و بشارت دهنده باش نه برانگیزنده نفرت . رفتارهاي بشارت آفرين و پرهيز از رفتار نفرت زا و تنفر آميز، شيوه و
سيرة پيامبرص است.
اگر هفت سال نخستين زندگي كودك بر حسب روايـات دوران بازي است معنايـش اين است كه دامنـۀ اين بازي به نـماز وعبادات دیگر مي تواند كشيده شود .
اگر كودك در ركوع كنجكاوانه از ميان پاها سَرَك بكشد ، يا در سجده سر بردارد و از گوشۀ چشم نگاه كند و در قنوت به چپ و راست حركت كند ، در پايان نماز با اوچه برخوردی مي كنيم؟
نباید فراموش کرد که او کودک است و ظرفیتش متفاوت ، روش ها و شيوه ها بايد برایش دلپذير ، شیرين ، هم خوان با دنيايش و منطبق برظرفيت رواني و ذهنيش باشد تا بتواند به بار بنشيند .
حاصل روش هاي خشك ، يك سويه ، خشن ، بدبينانه و انعطاف ناپذير همان خواهد شد كه طفل را گريزپا خواهد نمود و قطعا روش مثبت و معقول ، تأثیر سازنده ای در او خواهد گذاشت .
شيوة نامناسب بيدار كردن كودكي در صبح ، آن چنان تأثير نامناسبي در رفتار وي خواهد گذاشت كه بعدها پس از افتادن به پرتگاه انديشة ماده گرايانه ، به کوچکترین روی کرد خود نسبت به عقائد مذهبی و دینی در گذشته خواهد خندید و در نظرش مسخره جلوه خواهد کرد .
اما برعكس، بيدار كردن مادري فرزندش را با اهداء یک شاخه گل و یک بوسه، باعث شد كه به نماز ، شيفته و علاقه مند شود .
در بخش بعد به واسطه ارتباط تنگاتنگ نماز ومسجد وتأكيد اولياء دين به اقامه نماز در مسجد پيرامون نفي و اثبات حضور كودك در مسجد به بحث خواهیم نشست .
|