محلات یا کوی های جهرم
در کتب گذشتگان تنها در فارسنامه ی ناصری است که ذکری از محلات جهرم رفته
و آن ها را به ترتیب به نام: اسفریز، دشت آب، سنان، صحرا، گازران، کلوان، جبه زر ثبت نموده است.
در زمان حاج محمد حسن خان حاکم جهرم (1256 قمری) حصاری از خشت و گل گرداگرد چهار محل دشتاب، گازران، اسفریز، کلوان می سازند و چهار دروازه بر آن تعبیه می کنند که هنوز هم به نام دروازه ی خان، دروازه ی بی بی، دروازه ی پیر شبیب، دروازه ی گاوکشی خوانده می شود. (از دروازه های فوق الذکر امروزه فقط دروازه ی پیر شبیب باقیمانده ولی نام و محل بقیه مشخص و مشهور است).
حصار مزبور به مرور ایام خراب شده و امروزه مقدار بسیار کمی از آن باقی است. آنچه از آثار موجوده استنباط می شود ساختمان آن بسیار محکم و دارای برج و باروهای متعدد بزرگی بوده که در دوران ناامنی قدیم، شهر را کاملاً از حملات ناگهانی مهاجمین محفوظ می داشته است.
مشهور است که حاج محمدحسن خان پس از بنای این حصار تصمیم می گیرد که بر گرد محلات دیگر شهر نیز حصاری بکشد (چون مسیلی شهر را بدوقسمت می کند و امکان ساختن حصار واحدی نداشته اند) اهالی آن محلات حاضر بپرداخت هزینه ی آن نگردیده می گویند: «ما خود از عهده ی حفظ خانه های خود بر می آییم» این موضوع
می رساند که هزینه ی ساختمان این حصار از اعیان و متمکنین محلات محصوره اخذ شده است.
روی هم رفته محلات داخل حصار به علت نزدیکی به دستگاه های حکومتی و دولتی آبادتر از سایر محلات گردیده و بازار و کاروانسرای شهر در این قسمت بنا شده و در نتیجه همین تماس و مجاورت با دستگاه های دولتی و فعالیت ها و رفت و آمدها نه تنها از لحاظ صوری این قسمت شهر آبادتر گشته بلکه اهالی این محلات نیز از لحاظ سطح فکری و سایر محلات خارج از حصار تمایزی پیدا کرده اند. تنها کوی مزارعی که ضمیمه ی محله جبذر است از این عقب ماندگی دور بوده و از سابق محله مزبور نیز مسکن اعیان و اشراف شهر بوده است. منتهی در دوران هرج و مرج اهالی این محله هر کدام برای حفظ خانه های خود برج و باروی مستحکمی داشته و شاید روی همین اصل و بنابر اطمینان خاطری که از موقعیت و وضع خود داشته اند حاضر بپرداخت هزینه ی حصار نشده و افراد دیگر نیز چون اصولاً مردمانی فقیر و زراعت پیشه بوده اند بالنتیجه «متاعی نداشته اند که دزد به یغما برد».
وجه تسمیه محلات جهرم
آن چه از قرائن بر می آید پنج محله از محلات امروزی قدیمی تر بوده و بقیه بتدریج با توسعه ی شهر بدان افزوده شده است و ما بدواً به ذکر پنج محله ی مزبور پرداخته و بقیه را در آخر ذکر می کنیم:
1- دشتاب- همان طور که از اسم این محله معلوم است زمین های این کوی در دوران گذشته سرچشمه منبع آبی بوده که بنا به اظهار معمرین شهر، از نقطه ی که امروزه مشهور به گود پرگان (قسمتی از این گود به میدان و خیابان ششم بهمن تبدیل شده) است از زمین جوشش می کرده و پس از طی مجرائی واقع در سمت شمالی بازار بخارج شهر می رفته است. حتی مشهور است آب این گودال بقدری فراوان بوده که عده ی برای شکار مرغابی به آن جا می رفته اند و شاید وجه تسمیه گود مزبور هم این باشد که در اصل (گود پرندگان) خوانده می شده است. قسمتی از محله ی مزبور از زه آب مذوره مرتفع تر بوده و شاید هم سدی برای جلوگیری از نفوذ آب در آن نقطه وجود داشته و هنوز هم این قسمت به (بست بالا) خوانده می شود.
2- گازران- مجاورت این محله با محله ی دشتاب و وجود آب در محله ی اخیر الذکر وجه تمسیه این محل را روشن می کند. چه کلمه ی «گازر» به معنای رختشوی است.
3- اسفریز- Asferiz- این نام از کلمات (اسف ریز= اسپ ریز= اسب ریس) مشتق شده که همه به معنای میدان است و ما امروز این کلمه را بصورت اسپریس (اسپریس جلالیه) بکار می بریم.
4- کلوان- از دو کلمه ی «کل» و «وان» ترکیب شده که اولی به معنای بزرگ و دومی پسوند جایگاه است و روی هم رفته به معنای کوی بزرگان است.
5- جبذر- Jobzar- این کلمه را مؤلف فارسنامه ی ناصری به صورت (جبه زر) ثبت نموده ولی امروزه با این املاء و به همین ترکیب که قید کردیم می نویسند. تسمیه آن بر نگارنده معلوم نشد. بعضی می گویند ساکنین این محله جبه زری می پوشیده اند ولی این استدلال بسی کودکانه و بی مأخذ است. آن چه بنظر می رسد این محله چون یکی از محلات قدیمی شهر بوده ممکن است نام وی از کلمه (جوزار) مشتق شده باشد و مؤید این مطلب آنست که هنوز هم قسمت عمده ی از این محله را زمین های زراعی و باغستان های متعدد تشکیل می دهد.
6- محله صحرا- چون در حاشیه جنوبی شهر قرار داشته باین اسم مسمی گردیده است.
7- علی پهلوان- معلوم نیست این شخص در چه تاریخی می زیسته که محله ای به نام او نامیده شده است.
8- سنان- مسلماً منسوب بشخصی به همین نام است.
9- کوشکک- آبادی کوچکی بوده که در سمت شرقی شهر قرار داشته و کم کم با توسعه ی شهر، به شهر متصل شده است.
10- مصلی- در جنوب این محله زمینی است که مردم برای خواندن نماز، مخصوصاً نماز استسقا به آن جا می رفته اند.
11- حسن آباد- جزئی از محله ی گازران به نام حسن آباد خوانده می شود.
ضمناً این نکته قابل ذکر است که مجموعه محلات خارج از حصار یعنی (جبذر- مصلی- علی
پهلوان- کوشکک- مصلی) را به نام نوشتان Nevectan می خوانند و
وجه تسمیه آن بر نگارنده معلوم نگردید
12- محلات جدید الاحداث
با توسعه شهر محلات جدیدی به شهر اضافه شده که معمولا محلات و شهرکهای جدید الاحداث در حاشیه شهر وگرداگرد محلات قدیمی بنا شده و معمولاساکنین آن غیر بومیان در منطقه می باشند ، از قبیل محله یخبندی ، ولی عصر ، سنگ جوغنی ، چهارطاقی ،هواشناسی، شهرک انقلاب ، شهرک شهید دستغیب ، خارقان ، فرهنگ شهر ، زیباشهر و...
اولین خیابان های شهر
برای اولین دفعه در سال های 1317 و 1318 یعنی در دوران حکومت (فرمانداری) آقای لطفعلی قوامی «امیر ارفع» خیابان غربی جهرم (مصلی) احداث گردید و چون در قسمت مرکزی شهر زمین های زراعی فراوانی وجود داشت علاوه بر خیابان مزبور باغ ملی زیبائی نیز به آن افزوده شد. بعدها از سال 1330، خیابان های منوچهری و خیابان جاده لار و شیراز و خیابان ششم بهمن و غیره احداث گردید.
از سال 1336 اقدام به آسفالت خیابان ها گردید و اخیراً نیز طبق نقشه ی مصوبه وزارت کشور قرار است خیابان های متعددی در شهر کشیده شود و تعدادی از آن ها نیز در دست اقدام و احداث است.
آن چه که باعث تأسف است آنست که اولاً کلیه ی خیابان های موجود (به استثناء
آن هایی که در دست اقدام است) کم عرض بوده و حتی نمی توانند جوابگوی احتیاجات و وسائط نقلیه فعلی شهر باشند. ثانیاً اصل کلی که در اکثر خیابان های قدیمی و حتی جدیدالاحداث بچشم می خورد همان کجی و اعوجاج است بدین معنی که مسئولین امر در مسیر خیابان ها، هر کجا با مانعی روبرو شده اند انحراف را بر راستی ترجیح داده اند!!
|