کودک، پوشش و حجاب

نویسنده : حمید نجفیان
پوشش و حجاب از مسائل فطری و اجزاء تشکیل دهندة شخصیت انسان و از ضروریات دین مقدس اسلام است.
همـان طور که برای ما والدین مهم است که چه چیـزی و کجا و چگونه می پوشیم، برای بچه ها خصوصاً نوبالغان هم اهمیت دارد که چه می پوشند و نظر دیگران نسبت به لباس و پوشش آنان چیست.
کودک، پوشش و حجاب

نویسنده : حمید نجفیان
پوشش و حجاب از مسائل فطری و اجزاء تشکیل دهندة شخصیت انسان و از ضروریات دین مقدس اسلام است.
همـان طور که برای ما والدین مهم است که چه چیـزی و کجا و چگونه می پوشیم، برای بچه ها خصوصاً نوبالغان هم اهمیت دارد که چه می پوشند و نظر دیگران نسبت به لباس و پوشش آنان چیست.
علاوه بر این آن چه که در خصوص پوشش کودک می توان به آن اشاره نمود این است که وی تنوع طلب است، خصوصاً رنگ و روی لباس برای او از اهمیت بیشتری برخوردار است، بدون توجه به این که جنس آن چیست و دوختش چگونه و ضخامت آن متناسب با فصل حال حاضر است یا خیر.
اما به مرور و با جلو رفتن روند رشد او، این انتخابها نهادینه شده و موثر خواهد شد.
باید توجه داشت نهادینه شدن این انتخاب ها، با اعمال فشار و تحمیل سلیقه به دست نمی آید، بلکه باید به انتخاب وی احترام گذاشت و وی را از محاسن و معایب انتخابش آگاه ساخت.
البته باید پذیرفت که بهترین روش برای نهادینه کردن فرهنگ پوشش و رساندن او به انتخاب مناسب، القاء غیر مستقیم؛ یعنی نوع پوشش اطرافیان کودک خصوصاً والدین می باشد.
و القاء فرهنگ پوشش و حجاب نزد کودکان، ضرورت شناخت والدین و مربیـان را نسـبت به پوشـشی که مد نظر شریعت مقدس اسـلام است را ،دو چندان می کند.
چه بسا والدینی که بعد از سن تکلیف فرزندانشان هم معتقدند که بچه را باید آزاد گذاشت تا خود تصمیم به انتخاب پوشش برتر و با خصوصیات بهتر بگیرد بدون این که حتی یک بار وی را برای رسیدن به انتخاب مناسب تشویق نمایند.
الف- کودکان فطرتاً پوشش اسلامی را دوست دارند.
بارها دیده اید که بچه ها هر گاه بخواهند با عروسکشان بازی کنند چادر بر سر می گیرند و برایش مادری می کنند و اتفاقاً تا زمانی که این پوشش بر سر او نباشد وی خود را مادر احساس نمی کند و حتی اگر برای او چادری در نظر گرفته نشود روسری مادر و یا تکه پارچه ای را بر سر می گیرد و بعد سراغ عروسکش می رود و برایش قصه و لالایی می گوید، انگار که نیرویی از درون او را به سوی پوشش می کشاند و به او آرامش می بخشد وبارها می شود که دختر بچه ها با اصرار زیاد از والدین درخواست می کنند تا برایشان چادری تهیه نمایند تا او هم مثل مادر با چادر بتواند به نماز بایستد.
پس بچه ها هم پوشش و حجاب را دوست دارند و این دوست داشتن در فطرت آنان آشیانه دارد و نیرویی از درون او را به سوی پوشش می کشاند.
اما سوال این جا است که چه می شود،وقتی برخی از آنان به بلوغ می رسند و بزرگ تر می شوند می گویند دلم از چادر می گیرد و سیاهی اش روحم را رنج می دهد و یا می پرسد حجابی که جمال و زیبایی ام را در هاله ای از سیاهی می پوشاند چگونه می تواند زینت باشد و چه نیکو است که والدین و مربی خلاق با اندکی گفتگوی چهره به چهره و دوستانة خودمانی، این نقطة تاریک ذهن او را به روشنایی تبدیل نمایند.
ب- تمثيل هاي مناسب در ترويج فرهنگ حجاب
به عنوان مثال، می توان موضوع را این گونه عنوان نمود.
عزیزم آیا تا به حال به مغازه های اطراف خیابان خوب نگاه کرده ای؟ آیا متوجه شده ای که بعضی از مغازه ها، معمولاً درشان باز است و کالاهای فروشی شان به آسانی در دسترس است؟
اما بعضی دیگر دارای قفل و زنجیر و نرده و دزدگیر هستند. آیا دلیل آن را می دانی؟ بله درست است ، مردم از اجناس و کالاهایی که دارای قیمت و ارزش بیشتر هستند مراقبت و مواظبت بیشتری می نمایند و آن ها را در مکان محفوظ و مخصوص نگه داری می کنند تا صدمه ای نبینند.
عزیزم! هیچ گاه به چشم هایت نگاه کرده ای، اگر پلک ها او را در پوشش و حفاظ خود قرار نداده بودند، چقدر دوام می آورد؟
مگر نه این که با کمی گرد وغبار از کار می افتادند و هیچ نمی دیدند.
عزیزم! می توانی بگویی از نمونه های زیر کدام یک سالم تر و محفوظ تر می ماند. میوه پوست دار یا میوه پوست کنده؟
شیرینی در بشقاب یا شیرینی در جعبه ؟
باغ دارای دیوار یا باغ بدون دیوار ؟
بله، قطعاً میوه پوست دار، شیرینی در جعبه و باغ دارای دیوار محفوظ تر خواهند بود.
در طبیعت هم می بینیم که خدواند مروارید پر ارزش و زیبا را همین طور در کف دریا رها نکرده بلکه آن را در پوشش مناسب مثل صدف قرار داده است پس هر چه که دارای ارزش باشد قطعاً پوشش و محافظ هم دارد. انسان هم به عنوان یک آفریده ی ارزشمند خداوند، نیاز به پوشش و حفاظ مناسب دارد. در اسلام هم به پسران و هم به دختران سفارش شده که پوشش کافی و لازم داشته باشند.
البته دختران از این جهت که لطیف تر هستند بیشتر از پسران بایستی مراقب خود باشند و از خود با پوشش مناسب تر محافظت نمایند.
و همین جا مناسب است تا میزان پوشش پسرانه و دخترانه توضیح داده شده و افراد محرم و نامحرم برایشان روشن گردد.
ج- چرا دختران حجاب گریز می شوند؟
علل خانوادگی
تصور کنید مادری که در فصل گرم تابستان عرق کرده و گرمازده به منزل باز می گردد، چادر را به طرفی پرتاب کرده و مقنعه را به گوشه ای دیگر. و به تصور خودش ، خود را از قید اسارت حجابش آن هم به این نحو آزاد می سازد.
گاهی هم به زبان می آورد که چقدر سخت و طاقت فرسا است این حجاب در حالی که دخترش نظاره گر این صحنه است بدون این که خودش متوجه باشد با زبان بی زبانی به کودک القاء می کند که این حجاب زندانی است اجباری که دختران و زنان را محدود کرده و اجازه فعالیت بیشتر به آن ها نمی دهد.
حال تصور کنید؛ مادری که در بدو ورود به منزل چادرش را منظم کرده و با احترام آن را در جای مناسب خود قرار می دهد و با وجود گرما و عرق شدید گلایه ای از حجاب نمی کند، حجاب را نزد کودک نه تنها زندان و محدودیت جلوه نمی دهد بلکه آن را امری مقدس و قلعه ای نشان می دهد که از انسان محافظت می نماید.
اقوام و دوستان
رفت و آمد و صله ارحام از مستحبات مؤکد مذهب ما است . اما این مطلب که با چه کسانی رفت و آمد می کنیم و تأثیر آنان بر ما و فرزندان ما چه می تواند باشد مهم تر جلوه می نماید.
برخی از خانواده ها در خصوص مسائل اخلاقی خصوصاً محرم و نامحرم قصور نموده و رعایت چندانی نمی کنند و در صورت حضور فرزندان در چنین محیطی آنان دچار تضاد ذهنی خواهند شد، که مثلاً زن عمو که جلوی بابای من درست وحسابی رعایت حجای نمی کند چرا من جلوی پسر عموهایم حجاب داشته باشم.
اصلاً حجاب را برمی دارم تا بهتر بتوانم با پسرعموهایم بازی کنم و ...
در مدرسه
*محیط آموزش و جو مذهبی مدرسه اثر عمیقی در رفتار و اعمال بچه ها دارد چگونگی حضور و پوشش معلمان و مربیان در مدرسه و برخورد معنوی آنان پراثرتر و عمیق تر .
معلمانی که هر روز با یک مدل جدید مانتو و لباس وارد مدرسه می شوند ناخواسته مدگرایی را به دانش آموز تلقین می نمایند.
*بیان و آموزش مباحث دینی از ضروریات مراکز آموزشی ما می باشد. اکتفا کردن به دروس تئوری آن هم در چند برگ از صفحات کتاب دین و زندگی و ... کافی نبوده و می بایست مربیان خدوم با توجه ویژه تری نسبت به بقیه دروس این امور را احیا نمایند.
*گاهی تصور می شود که بیان مسائل دینی و شرعی بر عهدة معلمین دینی و پرورشی است و این از وظایف آنها است تا برای بچه ها بیان کنند که چه بپوشند و چطور بپوشند و ... .
اما این گونه نیست بلکه تمام مربیان با هر سمتی، وجداناً و به عنوان یک مسلمان مُوظف هستند تا هر چند اندک و در حد چند دقیقه قبل از شروع درس و بدون چشم داشت به گروه و امتیاز و برای رضای باری تعالی بچه ها را توصیه به رعایت شئون دینی نمایند.
قطعا یکی از پراثرترین و به یادماندنی ترین معلمان ، معلمان دلسوز این چنینی خواهند بود.
*بیان مبانی و فلسفه حجاب برای دانش آموزان البته در اندازه فهم و عقول آنان اثری عمیق بر جای خواهد گذاشت
*از جمله مباحثی که مربیان محترم می توانند برای بچه ها عنوان نمایند چگونگی و شرایط ، میزان و انواع پوشش و... می باشد.
مثلاً درخصوص چگونگی و شرایط پوش می توان این گونه عنوان نمود که:
-
مقدار لازم بدن بپوشاند.
-
لباس جنس مخالف نباشد.
-
نازک و بدن نما نباشد.
-
از نظر اندازه، دوخت، رنگ و جنس مناسب زیبا و برازنده باشد.
-
محرک نباشد.
-
مروج فرهنگ ابتذال نباشد.
-
انگشت نما و لباس شهرت نباشد.
-
غصبی و مال دیگران نباشد.
-
مناسب مکان و زمان باشد. لباس مخصوص مدرسه در مدرسه لباس مهمانی در مهمانی و ....
و همه اينها مي بايست با زبان ساده و قابل فهم براي وي بيان شود.
|